دکتر محمدعلی نیلفروشزاده و دکتر محمدرضا قاسمی متخصصان پوست و دکتر معصومه همتیار متخصص اطفال
بوسه و تبخال
چندی پیش خبری منتشر شد در مورد نوزادی که فرد غریبهای او را در خیابان بوسیده بود و والدین بعد از مدتی متوجه بروز تبخال منتشر در فرزندشان شده بودند.
کار این نوزاد به بیمارستان کشید و مدتی بستری بود و احتمال میرفت که دچار ضایعات مغزی و کبدی شود.
بارها در «سلامت» به افراد بزرگسال توصیه کردهایم که نوزادان را نبوسید. تنها نزدیکان نوزاد، آن هم با رعایت شرایط بهداشتی اجازه نوازش و بوسیدن نوزاد را دارند.
شما هم مراقب فرزندتان باشید و اگر فرد غریبهای با پوست آلوده اقدام به کشیدن لپ یا نوازش و بوسیدن فرزندتان در خیابان کرد فورا او را از این کار باز دارید. گفتوگوی ما را با کارشناسان «سلامت» در مورد ویروس تبخال و راههای انتقال آن بخوانید.
چگونه از عود تبخال پیشگیری کنیم؟
گرچه گاهی عود تبخال هیچ دلیلی ندارد اما معمولا استرسهای روانی، مواجهه با نور شدید آفتاب، تب، کارهای تهاجمی پوست مثل لیزر، نقص سیستم ایمنی، ضربه به لب و... باعث فعال شدن مجدد ویروس میشود. به افراد درگیر تبخال بخصوص اگر پدر و مادر هستند، توصیه میشود:
1) از کرم مرطوبکننده SPFدار برای لب استفاده کنید. این کار سد دفاعی پوست و مخاط را افزایش میدهد و جلوی تبخال را میگیرد. اگر نور آفتاب شدید است یا برای طولانیمدت مثلا لب دریا یا حین کوهنوردی با آفتاب در تماسید، میتوانید روی لب از کرم زینکاکساید نیز استفاده کنید.
2) افراد آلوده به ویروس باید استرس خود را کنترل و اگر ضعف سیستم ایمنی دارند آن را درمان کنند.
3) اگر بهطورمرتب دچار عود تبخال میشوید ممکن است برخی ویتامینها از جمله ویتامین B یا آهن خونتان کم باشد. حتما آزمایش بدهید.
ویروس نوع 1 تبخال یا تبخالی که پوست و مخاطها را درگیر میکند خیلی بیماری خطرناکی نیست ولی افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند (مثل نوزادان) ممکن است در پی آلوده شدن با این ویروس دچار شکلهای منتشر بیماری تبخال شوند. ویروس تبخال بعد از ورود به بدن نوزادان میتواند درگیری مغزی و آنسفالیت ایجاد کند یا باعث درگیری منتشر شود و تمام احشا را تحتتاثیر قرار دهد.
این خطر البته در افراد سالم وجود ندارد. تبخال در کودکان با سوءتغذیههای شدید، کودکانی که نقص ایمنی سلولی دارند یا مبتلا به ضایعات پوستی از جمله اگزما یا درماتیت سبوره هستند، میتواند بسیار خطرناک و پرعارضه باشد. برای پیشگیری از آلوده شدن کودکان به این ویروس تنها راه این است که مادر یا اطرافیانی که میدانند مبتلا به تبخال هستند، تا زمانی که ضایعات بهبود پیدا نکرده، با نوزاد تماس برقرار نکنند.
مادری که دچار تبخال شده نباید فرزندش را ببوسد و هر بار قبل از شیردهی باید دستانش را بشوید و از ماسک استفاده کند. در صورتی که یک فرد غریبه مشکوک به تبخال فرزندتان را بوسید فورا ناحیه را بشویید. در اولین نوبت ابتلا به تبخال، در افراد بزرگسال گاهی علامتی بروز نمیکند اما در کودکان، عفونت اولیه، زبان را گرفتار میکند و با تب بالا همراه است.
بهدلیل زخمهای دهانی کودک بیقرار و بیاشتها میشود و دهانش بوی بدی میدهد. در کودکانی که مشکل ایمنی ندارند میتوان از داروهای ضدویروس استفاده کرد و1 هفته تا 10 روز طول میکشد تا ضایعات رفع شود اما در صورتی که نوزادی با این مشکل مادرزادی متولد شود یا بعد از تولد دچار آن شود چون سیستم ایمنی نوزاد پایین است باید او را بستری کرد تا درمان تزریقی ضدویروس آسیکلوویر دریافت کند.
همیشه به افرادی که دچار تبخال هستند توصیه میشود اگر سیستم ایمنی ضعیفی دارند بیشتر مراقب خود باشند و اما توصیههای دیگر:
1) وقتی مسواک نو میخرید اگر در طول دوره تبخال از آن استفاده کردید بعد از آن حتما آن را دور بیندازید. مسواک را در جای خشک نگهداری و از تماس مسواک با لبه خمیردندان پیشگیری کنید.
2) از بوسیدن یا تماس با فردی که تبخال دارد دوری کنید زیرا ممکن است فورا درگیر شوید.3) ورزش با کاهش استرس در پیشگیری از بروز تبخال موثر است.
4) در مراحل اولیه که تبخال با گزگز و سوزش همراه است برخی افراد از قاشق سرد یا نان گرم یا پماد آسیکلوویر استفاده میکنند. سرد یا گرم کردن موضعی محل میتواند باعث کاهش التهاب شود اما این موضوع از نظر علمی ثابت نشده است. از این روش میتوان بهعنوان تسکیندهنده استفاده کرد.
5) در افراد با سیستم ایمنی پایین استرسهای روانی، جراحیهای روی لب و تب و عفونت زمینه را برای ابتلا به بیماری فراهم میکند. به این گروه از افراد توصیه میشود لبهایشان را با کرم، چرب کنند و از استرس خود بکاهند.
6) قرار گرفتن در معرض هوای سرد و باد، تبخال را شعلهور میکند.
7) مسکنها مثل پروفن، آسپیرین و استامینوفن درد ناشی از ویروس تبخال را کاهش میدهند اما در کودکان نباید هرگز از آسپیرین در طول ابتلا به تبخال استفاده کرد زیرا باعث بروز نشانگان نادر و کشنده ری میشود.
8) هرگز نباید ضایعه تبخال را فشار داد یا خالی کرد. تغذیه مناسب و متعادل و خواب کافی میتواند در پیشگیری از تبخال موثر باشد.
هر سال تعداد زیادی از دانشآموزان دچار حوادثی مرتبط با مدرسه از نوع روانی، جسمی، جنسی و... میشوند. این حوادث ممکن است در راه خانه به مدرسه یا داخل مدرسه باشد ولی موارد امنیتیای وجود دارند که با رعایت آنها میتوان احتمال بروز حوادث را به حداقل رساند یا لااقل جلوی بحرانیتر شدن آن را گرفت. البته شکی نیست که کودکان و نوجوانان، دنیا را مثل بزرگترها نمیشناسند و تجربه و دانشی در مورد حوادث و چگونگی مقابله با آن را ندارند و شما والدین و اولیا و مربیان دانشآموزان هستید که همیشه باید گوش به زنگ و هوشیار باشید تا با آموزش دادن و محافظت و درایت به موقع دانشآموزان را از حوادث احتمالی دور نگه دارید.
توصیههای روانشناس مرکز دیابت به والدینی که فرزندشان دیابت دارد
قند و فرزند
لیلا افشار
«وقتی شنید بچهاش دیابت دارد و باید انسولین تزریق کند، او را برداشت و بدون اینکه به کسی بگوید، برای گرفتن شفا راهی حرم امام رضا(ع) شد اما بچه نرسیده به حرم دچار اغمای دیابتی شد و به کما رفت...»، «پدرش نمیگذاشت مادر به هیچکدام از اعضای خانوادهاش بگوید دخترشان دیابت دارد و میگفت اگر بگویی، فردا برایش شوهر پیدا نمیشود...»، «به هیچکس نگفته بودند بچهشان دیابت دارد و انسولین تزریق میکند. در سفر وقتی تصادف میکنند و پدر و مادر بیهوش میشوند، بچه نمیتواند به کسی بگوید دیابت دارد و بهدلیل افت قند به کما میرود...» این اتفاقهای تلخ افتادهاند؛ در دنیای واقعی، نه روی پرده سینما و نه روی صفحه تلویزیون، بلکه همین اطراف ما فقط بهدلیل ناآگاهی و نپذیرفتن بیماری که قابلکنترل است. فرشته عظیمیپور، کارشناس ارشد روانشناسی مرکز دیابت چندی پیش درباره این تجربیات با ما به گفتوگو نشست که خواندنش حتما برای همه ما که در دنیایی زندگی میکنیم که دیابت مبتلایان زیادی را دارد، ضروری است. فراموش نکنیم همه ما میتوانیم به نجات جان کودکان دیابتی و گسترش فرهنگ شناخت دیابت کمک کنیم. پس این مطلب را بخوانید؛ چه در دایره آبی دیابت بنا به هر دلیلی قرار میگیرید و چه نه!
بچهها همه چیز را میفهمند
مشکل بزرگی که خیلی از ما داریم این است که بچهها و درکشان را از مسائل دستکم میگیریم و فکر میکنیم وقتی اتفاقی میافتد، چه برای آنها و چه برای اعضای دیگر خانواده، متوجه نمیشوند. در صورتی که اینطور نیست. وقتی به پدر و مادری میگویند فرزندشان دیابت دارد، فشار روانی زیادی به آنها وارد میشود. فشاری که قابل پنهان کردن نیست و بالاخره هر چقدر هم خودکنترلی داشته باشند، بخشی از آن را بروز میدهند. حتی ممکن است دچار افسردگی و خشم شدید شوند یا مشکلات اضطرابی پیدا کنند. ما پدر و مادرهایی داریم که هنوز بعد از گذشت 10 سال از دیابتیشدن فرزندشان وقتی میخواهند اولین جمله را درباره دیابت آنها بگویند، گریهشان میگیرد.
بچهها پیش از سلامت جسم، سلامت روان میخواهند
اهمیت مشاورههای روانشناسی برای پدر و مادرها و بچههایی که دچار دیابت میشوند، بسیار مهم است. اگر جسم بچهها بیمار باشد اما روانشان سالم باشد، مشکلاتشان خیلی کمتر میشود و حتی دیابت عوارض خیلی کمتری میتواند برای آنها ایجاد کند اما اگر بچهای کنار دیابت، عوارض روانشناختی مثل اضطراب، کمبود اعتمادبهنفس، مشکل در برقراری رابطه اجتماعی، افسردگی و... داشته باشد، مشکلاتش چند برابر میشود چون ما با تزریق انسولین میتوانیم به راحتی کمبود آن را در بدن جبران کنیم اما وقتی بچهای مشکلات پیچیده روانشناختی پیدا میکند، کنترل قند خونش بسیار سخت و پیچیده میشود.
بیماری آنها با افسردگی شما درمان نمیشود!
والدین افسرده و مضطرب هرگز نمیتوانند والدین باکفایتی باشند و خوب از بچهها حمایت کنند حتی اگر بچه هیچ مشکلی نداشته باشد یا حتی اگر مشکلش در حد یک سرماخوردگی باشد چون بالاخره بچه میفهمد اتفاقی افتاده که خوب نیست و مامان او دیگر آن مامان خوشحال و شاد سابق نیست یا پدرش آن آدم باحوصله قبلی نیست و در او احساس گناه پیدا میشود. آنتنهای هیجانی بچهها خیلی قویتر از ماست. یک بچه ? ساله کاملا میفهمد حال مادرش مثل قبل نیست و ماجرا را اینطور تعبیر میکند که اتفاق بدی افتاده که او مسببش بوده و عذاب میکشد. وقتی میبیند مادرش هر بار با چشم پر از اشک به او انسولین تزریق میکند، میفهمد مشکلی وجود دارد اما از رفتار مادر نمیتواند بفهمد از عشق زیاد به اوست که مادر گریه میکند. کودک فکر میکند کار بدی انجام داده و همین احساس گناه باعث افسردگیاش میشود و کنترل قند خونش را پیچیده و سخت میکند. A1C او به هم میریزد. ضمن اینکه دیگر به دستورهای تغذیهای و ورزشی توجه نمیکند و این مساله خیلی طبیعی است و شروع میکند به لجبازی! میداند نباید بستنی بخورد اما از شما بستنی میخواهد، غذایش را نمیخورد یا غذای دیگران را به زور از آنها میگیرد، به شما میگوید نمیخواهد ورزش کند و درس بخواند و همه اینها زنگ خطرهای افسردگی است که باید جدی بگیریم. به همین دلیل همیشه به پدر و مادرها میگویم اگر احساس افسردگی میکنند یا اضطراب دارند، حتما پیش مشاور بروند و کمک بگیرند و بدانند اگر میخواهند دیابت فرزندشان کنترل شود، اول از همه باید بتوانند سلامت روان خود را حفظ کنند.
بچهها را با دیابت آشنا کنیم
بعضی بچههای مبتلا به دیابت بودهاند که نمیخواستند به مدرسه بروند چون مورد تمسخر بچهها قرار میگرفتند زیرا بچههای دیگر درباره دیابت هیچ چیز نمیدانند. البته نمیتوان به بچهها ایراد گرفت. حتی مواردی داشتیم که مربی ورزش هم درباره دیابت چیزی نمیدانست و به بچهای که دیابت داشت، میگفت نباید ورزش کنی یا سر ساعت ورزش او را از میان بچهها بیرون میکشید، در حالی که فقط لازم بود قبل از ورزش، قندخون این بچه را بررسی کند و اگر لازم بود، یک خوراکی به او بدهد تا بخورد و مثل بقیه ورزش کند. پدر و مادر هم به این معلم اعتراض نکرده یا برایش توضیح نداده بودند که فرزندشان میتواند ورزش کند. بعضیها اعتراض میکنند و بعضیها نه، چون واقعیت این است که میترسند با بچهشان در مدرسه بدرفتاری شود.
اگر فرزندمان دیابت دارد چهکار کنیم؟
مشاوره گرفتن یکی از پیشنهادهای اصلی ماست. ما از پدر و مادرها میپرسیم کودک شما چند وقت است دچار دیابت شده؟ اگر بگویند ? ماه، به آنها حق میدهیم چون به هر حال باید چرخهای را که شامل مراحل جهت زندگی، انکار و خشم است، طی کنند تا به پذیرش برسند، اما اگر بگویند ? سال و هنوز موضوع برایشان حل نشده، آن وقت میگوییم حتما کمک جدی از مشاور بگیرند.
آیا باید به همه بگوییم که فرزندمان دیابت دارد؟
نه! باید به اعضای نزدیک خانواده و افرادی که به آنها اطمینان داریم، بگوییم. باید به اولیای مدرسه هم اطلاع دهیم تا کودک در خانه و مدرسه ایمن باشد. لازم نیست این موضوع را به هر کسی بگوییم و این گفتن و نگفتن باید آگاهانه باشد؛ یعنی تصمیم بگیریم به چه کسی بگوییم و به چه کسی نگوییم؛ به خاله کودک بگوییم بهتر است و میتواند کمک بیشتری کند یا به عمه؟ آیا لزومی دارد به پدربزرگ و مادربزرگی که راه دور هستند بگوییم یا نه؟ اگر بچه زمان زیادی را با آنها میگذراند، باید آنها بدانند که این بچه چه مراقبتهایی میخواهد. البته پدربزرگ و مادربزرگهایی هم داشتیم که به خاطر نوهشان در کلاس شرکت میکردند.
لطفا شیرینی نخرید!
وقتی برای گروهی یک جعبه شیرینی میخرید، به فکر دیابتیهای جمع هم باشید. متاسفانه تازگیها مد شده هر حرفی که بچههای مهد یا مدرسه یاد میگیرند، به آنها گفته میشود یک جعبه شیرینی بردارند و ببرند مهد یا مدرسه! اما چرا شیرینی؟ چرا میوه نمیبرند؟ چرا لقمه درست نمیکنند و نمیبرند؟ و...
از اعضای اصلی خانواده چه کسی باید بداند کودک ما دیابت دارد؟
همه! برادر و خواهرها هم باید بدانند و حتی باید اطلاعات دقیقی داشته باشند، در این صورت فقط یک نفر نیست که باید حواسش به همه چیز باشد. این حمایت میتواند خیلی کمککننده باشد و شبکه حمایتی موج اضطرابها را کم میکند.
نگاه روانشناس
دکتر ربابه نوری
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی
اگر فرزندتان دیابت دارد، بخوانید!
معمولا هنگامی که صحبت از یک بیماری مزمن میشود، همه توجه ما به بیمار و شدت بیماریاش و نوع درمان و کیفیت زندگی او معطوف میشود و از اینکه آن بیماری چه تاثیری بر اعضای دیگر و بهطور کلی سیستم خانواده میگذارد، غافل میشویم. از آنجا که دیدگاههای جدید روانشناسی خانواده را بهعنوان یک سیستم در نظر میگیرد که همه افراد بر هم اثر میگذارند، پس دیابت یک کودک در واقع تغییری در کل سیستم خانواده ایجاد میکند. بسیاری از والدین هنگامی که از ابتلای کودک خردسالشان به دیابت آگاه میشوند، دچار شوک و انکار میشوند. این مرحله چند روز تا چند ماه و گاهی بیشتر ادامه پیدا میکند. بعد از مرحله شوک و انکار والدین با احساسهای دیگری به صورت غصه یا احساس گناه مواجه میشوند و گاهی ناخودآگاه، خود یا کودک را برای بیماری مقصر میدانند و مرتب خود یا فرزندشان را سرزنش میکنند در حالی که واقعا هیچکس در بروز این بیماری مقصر نیست.
پذیرش و سازش
اولین قدم، پذیرش و سازش با مشکلی است که در صورت برخورد درست و داشتن آگاهیهای لازم، امروزه خیلی راحت قابلکنترل است. واقعیت این است که کنترل دیابت و برخورداری از یک زندگی پر از نشاط و شادی باوجود این بیماری مزمن بیشتر از اینکه برعهده پزشکان و کلینیکها باشد، برعهده والدین است. والدینی که احساس ترس، نگرانی، عصبانیت و افسردگی میکنند این احساسها را ناخواسته به فرزندشان منتقل میکنند و فرزندانی بیش از حد نگران و وابسته پرورش میدهند. این والدین تمام کارهای وابسته به دیابت فرزند خود را شخصا انجام میدهند و باعث کاهش حس اعتماد بهنفس، که یکی از پایههای زندگی مستقل است، خواهند شد. والدینی درست عمل میکنند که خود یا کودک را سرزنش نمیکنند چون این کار باعث بروز مشکلهای عاطفی در کودک و در نهایت سرکشی وی خواهد شد.
تماس با انجمن دیابت
با مراکز و انجمنهای فعال در عرصه دیابت در تماس باشید چون صحبت کردن با دیگر والدینی که وضعیت مشابهی دارند و استفاده از تجربیات آنها در این زمینه بسیار کمککننده است.
تشویق و حمایت
فرزند خود را تحت حمایت قرار دهید و او را تشویق کنید که نگرانیهایش را بیان کند و سوالهایش را از شما بپرسد.
آگاهی و آموزش
با اصول کنترل دیابت آشنا شوید زیرا تا زمانی که فرزندتان توانایی لازم را برای کنترل بیماری (مثل تزریق انسولین) به دست نیاورده، باید به جای او این وظایف را برعهده بگیرید و کمک کنید کودک هرچه زودتر استقلال پیدا کند و بتواند بدون کمک شما به تنهایی کنترل بیماری خود را دست بگیرد. تزریق انسولین را به کودک یاد دهید و به او کمک کنید این کار را بهعنوان قسمتی از زندگی خود بپذیرد. چنین والدینی میتوانند در فرزند خود این احساس را ایجاد کنند که او میتواند تا حد زیادی از عهده حل مشکلهایش برآید و در نتیجه اعتماد به نفس پیدا کند. خوشبختانه انسولینهای قلمی جدید، به راحتی توسط خود کودک قابلتزریق هستند و حتی یک کودک 5 ساله هم میتواند آن را به خودش تزریق کند.
توجه به هشدارهای ضروری
کودک را از علائم بالا رفتن قندخون آگاه کنید؛ علائمی مثل خوابآلودگی، بیحالی و بوی خاصی که از دهان بیرون میآید و میتواند نشانه فراموش کردن تزریق یا دوز ناکافی آن باشد. از طرفی، کودک مبتلا به دیابت ممکن است هنگام ورزش و فعالیت بدنی دچار افت قندخون شود که علائمش عرق سرد، رنگپریدگی، گرسنگی شدید و افزایش ضربان قلب است. والدین باید به کودکشان بیاموزند درصورت بروز این علائم باید بلافاصله از یک ماده شیرین مثل آبقند استفاده کند.
پرهیز از هشدارهای غیرضروری
با بخورنخورهای بیمورد، کام کودک را تلخ نکنید. کودک بالاخره کنجکاو است و میخواهد بچگی کند و دوست دارد گاهی در غذا خوردن با دوستانش شریک شود. والدین آگاه کودک را از مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و گروهی و جشنهای مدرسه که در آن شیرینی و شکلات پخش میشود، منع نمیکنند، بلکه با مشورت با پزشک و به کمک اولیای مدرسه دوز انسولین را در جشنها و مناسبتها به گونهای تنظیم میکنند که قندخون کودک متعادل بماند. بچههای مبتلا به دیابت را از فعالیت و دویدن و سایر انواع ورزش منع نکنید زیرا آنها به بازی و ورزش نیاز دارند. تنها کاری که والدین آگاه باید انجام دهند، این است که با کمک پزشک دوز انسولین قبل از ورزش و فعالیت بدنی را به گونهای (کمتر از میزان همیشگی) تنظیم کنند که کودک دچار افت قندخون نشود.
اطلاع به مسوولان مدرسه
دیابت فرزندتان را از اولیای مدرسه پنهان نکنید و برعکس، با اطلاع دادن به آنها سعی کنید در کنترل دیابت فرزندتان با معلمان و مسوولان مدرسه تعامل کنید.
کودک و پنومونی
دکتر علیرضا ناطقیان
فوقتخصص بیماریهای عفونی کودکان و عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی تهران
21 آبان روز جهانی پنومونی است که همچنان جزو عوامل اصلی مرگومیر کودکان در کل دنیاست ولی خوشبختانه در کشور ما با ارتقای سطح بهداشتی و آموزشهایی که برای بهورزان در روستاها گذاشته شده، علائم پنومونی زودتر شناسایی میشود و کودکان را به مراکز تخصصی ارجاع میدهند. به همین دلیل آمار مرگ و میر کودکان مبتلا به پنومونی در ایران کاهش یافته است.
میزان بالای مرگ و میر کودکان در اثر پنومونی را در کشورهای توسعهیافته با سطح بهداشت پایین که کودکان سوءتغذیه دارند، بیشتر مشاهده میکنیم. علائم پنومونی در کودکان با بزرگسالان متفاوت است؛ مثلا عفونت ریه نوزادان عمدتا با تنفس تند و ناله همراه است و سرفه علامت بارزی نیست. در سنین بالاتر نیز افزایش تعداد تنفس علامت مهمی است ولی سرفه و خلط سینه نیز به آن اضافه میشود. در معاینه هم صداهای غیرطبیعی از ریه شنیده میشود. پنومونی ممکن است ویروسی باشد. در این موارد باید اقدامات حمایتی مناسبی برای کودکان انجام داد تا ویروس به مرور ضعیف شود و فعالیت آن به اتمام برسد. نمونهای از این ویروسها، ویروس آنفلوآنزاست. واکسیناسیون بخشی از این مشکل را حل میکند، چون برای بعضی از ویروسها واکسن وجود ندارد.
والدین باید از بردن کودکان دچار بیماریهای قلبی، ریوی یا سوءتغذیه به محیطهای پرازدحام و آلوده خودداری کنند و مدام دستهای خود و کودک را بشویند و اگر در خانواده فرد مبتلا به آنفلوآنزا یا پنومونی وجود دارد، تماس او را با کودک کاملا محدود کنند و اگر کودک دچار عفونت در سینوسها، حلق و برونشها شد، باید به موقع برای درمان آن اقدام کرد.
پرسش: لطفا درباره اثر ورزش ژیمناستیک بر بلندی قد توضیح دهید. آیا واقعا میتواند از کودکی نقش مثبتی در بلندقدی داشته باشد؟
پاسخ دکتر مریم ابوالحسنی، متخصص پزشکی ورزشی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران:
بلندی و کوتاهی قد وابسته به عوامل متعددی است و از جمله میتوان گفت که به زمینه ژنتیکیای که افراد از پدر و مادرشان به ارث میبرند و تغذیه مناسبی که در دوران کودکی و نوجوانی داشتهاند، بستگی دارد.
تغذیه مناسب و فعالیتهای ورزشی کمک میکنند تا قد افراد به حداکثر میزان خود که از نظر وراثتی تعریف و مشخص شده است، برسد بنابراین اگر قد پدر و مادری بلند نباشد حتی با تغذیه و ورزش خوب هم نمیتوان انتظار داشت که قد فرزندشان خیلی بلند شود.
اینکه میبینید در بعضی از ورزشها مانند والیبال و بسکتبال ورزشکاران قدبلندی وجود دارند یا در برخی ورزشها قد ورزشکاران کوتاهتر است، انتخاب طبیعی آنها برای ورزشی خاص است. در واقع، افرادی که قدبلندی دارند به ورزش بسکتبال و والیبال جذب میشوند، نه اینکه والیبال و بسکتبال باعث قدبلندی ورزشکاران شوند.
همچنین افرادی که کوتاهقدترند در ورزشهایی مانند فوتبال و کشتی موفقتر هستند اما کشتی باعث کوتاهی قد ورزشکار نمیشود.
در مورد ژیمناستیک هم همینطور است. اگر برنامه ورزشی فرد منظم باشد و استراحت کافی و تغذیه مناسبی داشته باشد، زمینه مساعدی برای رسیدن به حداکثر قدی که ژنتیکش برایش تعیین کرده، دارد ولی اگر تمرینهای ورزشی سخت و شدید باشد و فرد نتواند تغذیه مناسبی داشته باشد، قطعا رشد قدی طبیعی و خوبی نخواهد داشت.
کابوس و رویای بچهها در گفتوگو با دکتر نسرین امیری فوقتخصص روانپزشکی کودک
میگویند خوابیدن یکی از بهترین نعمتهایی است که در اختیار انسان قرار گرفته است چون باعث میشود انسان جانی تازه و انرژی دوبارهای به دست آورد اما همین خوابهای رنگارنگی که میبینیم گاهی برایمان لذتبخش هستند و گاهی ترسناک. در «کودکان» این هفته، دکتر نسرین امیری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی درباره حقیقت خواب و رویا در دوران کودکی پاسخگوی سوالهایمان شده است.
کودکان را از امواج بیسیم دور نگه دارید
در دنیای امروز بیشتر سرگرمی آدمها تلفنهای همراه، اینترنت و شبکههای مجازی است و در این بین کودکان بیش از هر چیز دیگری والدین خود را سرگرم این وسایل میبینند درحالی که باید بدانیم امواج بیسیم چه خطرهایی برای کودکانمان دارد. در این گزارش به بخشی از این خطرها اشاره کردهایم که خواندنش خالی از لطف نیست. وقتی تلفن هوشمندمان را در زمان رانندگی طولانی یا هنگام انتظار در صفهای طولانی سوپرمارکت به کودکمان میدهیم، ممکن است در وهله اول به ما کمک کند تا کارمان را راحتتر انجام دهیم اما قطعا سلامت کودکمان را با این کار به خطر انداختهایم. محققان، خطرات احتمالی امواج بیسیم را از زمان معرفی آن مورد مطالعه قرار داده و به نتایجی نیز دست یافتهاند. هرچند هنوز در مورد قطعی بودن این نتایج، بحثهایی وجود دارد اما در ادامه به چند نکته که باعث افزایش این خطرات در کودکان میشود، اشاره کردهایم.
6+14توصیه آسان برای اینکه بتوانید به کودکان زیر 1 سال و بالای 1 سال دارو بدهید
بسیاری از مادران میگویند دارو دادن به کودکان یکی از سختترین کارهاست.
مادر جولیای 2 ساله میگوید بارها مجبور شده سر ساعت معینی 5/2 میلیلیتر شربت به کودکش بدهد اما در نهایت متوجه شده 4/2 میلیلیتر آن در قاشق و روی شلوار و کف زمین باقیمانده است.
مادر جاناتان 1ساله هم بارها با هزاران بازی، دارویی را به دخترش داده و او با یک استفراغ ساده، تلاش او را هدر داده است.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟ بهترین روش برای دارو خوراندن به کودکان چیست؟ آیا میتوانیم داروی کودک را در آبمیوه یا غذایش بریزیم؟ اگر کودک استفراغ کرد، چطور؟
پرسشهایی از این قبیل ممکن است ذهن بسیاری از مادرانی را که کودک خردسال دارند، درگیر کند. ما در ادامه سعی میکنیم به هر آنچه میتواند ذهن یک مادر را در رابطه با دارو دادن به کودک درگیر کند، پاسخ دهیم.
اما پیش از آن ذکر چند نکته مهم و کلی ضروری به نظر میرسد: