برخی بچهها بهتر میتوانند با شرایط تنشزا مقابله کنند و برخی دیگر به شدت ناتوان و درمانده میشوند.
میدانید چرا؟ پژوهشها نشان میدهد تفاوتهای زیادی بین این 2 گروه از بچهها وجود دارد. کودکانی که استرس را بهتر تحمل میکنند، چند ویژگی دارند؛
1. عزتنفس بالایی دارند. والدینی که به کودک خود احترام میگذارند و به احساساتش اهمیت میدهند یا با دادن مسوولیتهای مناسب سن و کمک به تصمیمگیریهای درست، اعتماد بهنفس او را در مقابله با مشکلات زندگی بالا میبرند در ایجاد و تقویت این خصیصه فرزند خود موفق هستند. آنها استعداد و علاقه کودک را شناسایی میکنند تا با کمی تلاش به موفقیت برسد و مدام تحسین و حمایت شود.
2. همبستگی و انسجام خانوادگی عمیقی دارند.
3. از سوی والدین خود همواره مورد محبت و توجه هستند. والدین باید بکوشند در موقعیتهای دشوار کنار بچهها باشند و با حمایت عاطفی و کلامی نشان دهند حالت روانی او را درک میکنند. داشتن رابطه صمیمانه موثرترین کمک برای رویارویی با موقعیت استرسآور دوران کودکی است.
4. مفهوم مدیریت رفتاری را آموختهاند. بچهها نیاز دارند علائم استرسزا را بشناسند و بدانند هر کسی هنگام فشار عصبی دچار تغییرات جسمی و خلقی میشود. تشریح موقعیتهای پراسترس و داشتن آمادگی ذهنی لازم از قبل بسیار ضروری است. مثلا اکثر بچههایی که روز قبل با دوست یا معلم خود اختلافنظر پیدا کردهاند، برای مدرسه رفتن تنش دارند. والدینی که همدلانه میشنوند و به کودک میگویند: «احتمالا خیلی عصبی شدی» سپس روش حل مشکل را به او میآموزند تا فردا در مدرسه اختلافش را مسالمتآمیز حل کند، در واقع کمک میکنند کودک رفتارش را مدیریت کند.
5. این بچهها با دوستان و آموزگاران خود صمیمی هستند.
6. با والدین و اعضای خانواده روابط شفاف و درستی دارند.
7. از مقررات پیروی میکنند و اعتقادات و باورهایشان مستحکم است. این کودکان همیشه والدین خود را کنارشان داشته اما مورد حمایت افراطی نبودهاند. والدینی که میخواهند فرزندشان را حتی از استرسهای ساده روزمره دور نگه دارند، اجازه نمیدهند او با تجربه کردن تنش و روش رویارویی با آن آشنا شود و بتواند در آینده استرسهای دشوار زندگیاش را مدیریت کند.
هفته نامه سلامت/577
هفته گذشته با تماسها و مراجعات بسیار بیمارانی مواجه شدم که از طریق یک برنامه تلویزیونی تصمیم به قطع دارو گرفته و برای گرفتن برنامه قطع دارو مراجعه کرده بودند!
گویا برنامهای پربیننده اقدام به تبلیغ مرکزی کرده که میتوان گفت بورس روش درمانی نوروفیدبک است.
برنامه در مورد بیشفعالی بوده و کارشناس برنامه به والدینی که مایل به مصرف دارو نبودهاند، گفته میتوانند به جایش از نوروفیدبک استفاده کنند؛ حرفی که از نظر علمی کاملا بیاعتبار است. ایشان در مورد روشهای تشخیصی QEEG و نقشه مغزی نیز داد سخن دادهاند؛
رعایت بهداشت دهان و دندان یکی از مهمترین عوامل سلامت دندانها طی دوران کودکی است. مسلما مسواکزدن درست و منظم نقش بسزایی در پیشگیری از پوسیدگی دندانها خواهد داشت ولی در برخی از موارد باوجود استفاده از مسواک، دندانها دچار پوسیدگی میشوند و این مساله باعث تعجب و سردرگمی والدین میشود. در «دهان و دندان» این هفته به عوامل موثر در پوسیدگی دندان کودکان و نکتههایی که اغلب از دیدگاه والدین دور میماند، میپردازیم.
اصول بهداشت دهان در خانه از همان سال اول زندگی کودک مهم است و باید رعایت شود. تمیزکردن و ماساژدادن لثهها قبل از رویش دندان باعث میشود محیط دهان سالم باشد و به رویش دندانها کمک میکند. برای این کار والدین باید 2 لایه گاز مرطوب دور انگشتانشان بپیچند. ممکن است یک کودک 6 ساله به طور مرتب مسواک بزند ولی به علت پوسیدگیهای ایجادشده در سالهای ابتدای زندگی از داشتن دندانهای سالم محروم باشد.
در نظر بگیرید کودکی که دندان پوسیده دارد، نمیتواند تغذیه خوبی داشته باشد چرا که اگر گوشت لای دندانش گیر کند دیگر گوشت نمیخورد یا اگر با خوردن مواد قندی دندان دردش شروع شود از خوردن مواد قندی امتناع میکند. چنین کودکی دیگر از خوردن مواد پروتئینی، قندی و... خودداری میکند چرا که فکر میکند با خوردن این مواد دندان دردش شروع میشود.
بیش از 70 درصد دانشآموزان کشور درجاتی از کمبود ویتامین D را دارند و به غیر از دانشآموزان در سایر گروههای سنی نیز این کمبود مشاهده میشود. متخصصان تغذیه معتقدند غذاهای ایرانی ویتامین D کمی دارند و منابع مهم این ویتامین مانند نور آفتاب نیز در کشور ما بهدلیل آلودگی هوا و اینکه اکثر افراد در طول روز در معرض آن نیستند کمکی به تامین ویتامین D مورد نیاز بدن نمیکند. از آنجایی که ویتامین D یکی از ریزمغذیهای مورد نیاز بدن است و کمبود آن با بسیاری از بیماریهای غیرواگیر مانند پوکی استخوان و اماس ارتباط دارد، لازم است در سطح کلان به فکر رفع کمبود آن باشیم. غنیسازی همان راهی است که برای جبران کمبود مواد مغذی بدن توصیه میشود. اخیرا دکتر مجید حاجیفرجی، رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه کشور، از غنیسازی نان با ویتامین D خبر داده و گفته در حال حاضر نانهای لواش تهران با ویتامین D غنیسازی میشوند. درباره جزییات این غنیسازی با ایشان گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
: معمولا گفته میشود لبنیات برای غنیسازی ویتامین D، بهترین گزینه است. چرا برای غنیسازی، نان را انتخاب کردید؟
مواجهه با یک بیماری صعبالعلاج، مخصوصا وقتی کودکی به آن مبتلا باشد، برای والدین سخت است. وقتی والدین خبر مربوط به بیماری صعبالعلاج فرزندشان را دریافت میکنند، اولین واکنش انکار مساله و عدم پذیرش بیماری است.
بعد از مرحله انکار، والدین وارد مرحله چانهزنی با سرنوشت و پس از آن مرحله طولانی افسردگی و در نهایت مرحله پذیرش میشوند. زمان ماندن در این مراحل در هر فرد با توجه به مکانیسمهای دفاعی میتواند متفاوت باشد.
معمولا والدین همزمان از این مراحل عبور نمیکنند. طبیعی است هر چقدر روابط عاطفی بین والدین قویتر باشد، راحتتر با این بحران روبرو میشوند، اما وقتی والدین این موضوع را پذیرفتند این سوال مطرح است که چطور باید این موضوع را با کودک در میان گذاشت؟
ادامه مطلب...
معمولا کودکان بعد از رویارویی با حوادث ناگوار واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند. در مواردی که کودک خود در معرض ماجرا نبوده و صرفا اطلاعاتی را شنیده باشد، ممکن است دچار استرس حاد شود که به فاصله یک روز تا یک ماه بعد از حادثه ادامه خواهد داشت اما از آنجا که کودکان تحریکپذیرترند و ماجرا را غلو میکنند و به هر نوع حادثهای به چشم پایان دنیا نگاه میکنند، ممکن است دچار علائم استرس پس از سانحه شوند. در این شرایط، کودک مبتلا، در طول روز در بازیها و نقاشیها یا در طول شب در خواب و کابوسهای شبانه مدام سانحه را به یاد میآورد و تجربه و گاهی حوادث را بازسازی میکند. تحریکپذیری، پرخاشگری، گوشهگیری، افسردگی و حتی پسرفت تکلم و شبادراری از علائم استرس پس از سانحه در کودکان است. هر چه استرس والدین و نگرانی آنها بیشتر باشد، علائم روانشناختی در کودک بیشتر ادامه مییابد.
به تمام والدین توصیه میکنیم هرگز کنار کودکان اخبار تروریستی تماشا نکنند و اگر تصادفا کودک در معرض این مسائل قرار گرفت، ذهنش را از سمت سانحه منحرف کنند تا افکارش معطوف به آن نشود. مثلا برای تغییر حالت میتوانیم کودک را به پارک ببریم و با او بازی کنیم. در صورتی که کودک در مورد علت حمله پرسید، میتوان با او در مورد آن صحبت کرد اما نباید وارد جزئیات شد و از کلمات استرسآور استفاده کرد بلکه باید در حد فهم کودک توضیح مختصری به او داده شود.
قبل از سن دبستان هیچ نیازی نیست که در این رابطه به کودک اطلاعاتی داده شود. کافی است او بداند به بیماریای دچار است که از طریق خون منتقل میشود و به همین دلیل باید مراقب خود باشد و شرایطی را رعایت کند ولی بعد از 7سالگی میتوان با او صحبت کرد
سالانه 600هزار نوزاد مبتلا به ایدز متولد میشوند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، این کودکان از مادرانی ایدز میگیرند که حتی خودشان از ابتلا به این بیماری مطلع نیستند. ایدز از مادر از طریق خون در دوران بارداری یا زایمان و حتی شیردهی منتقل میشود. امروزه عمده تلاش متخصصان صرف پیشگیری از ابتلای نوزادان به ایدز و درمان آنها میشود تا بتوان از میزان مرگ و میر آنها به دلیل ابتلا به این بیماری کاست. ابتلای کودک به ایدز نهتنها از نظر جسمی میتواند آسیبزا باشد و هزینههای درمانی گزافی را به خانواده و دولتها تحمیل کند، بلکه از نظر روانی نیز کودک را متحمل رنجهای بسیار میکند. مرگ والدین و بیحامی ماندن کودکان کنار تابوهایی که در جامعه وجود دارد و پس زده شدن آنها میتواند باعث شود این کودکان از حقوق طبیعی خود محروم بمانند و منزوی بار بیایند.
ادامه مطلب...
امروزه فرزندان ما از دنیای پیرامون خود مدام اطلاعات مختلفی دریافت میکنند که تحلیل و تفسیرش برایشان مشکل است. والد بودن در عصر اطلاعات، این مسوولیت را بر دوش والدین میگذارد که مراقب هجوم اطلاعات باشند. بالاخره بچهها درباره ناهنجاریهای دنیای امروز، تجاوز، خشونت، آسیبهای جسمی و روانی و از جمله ایدز چیزهایی میشنوند. بنابراین عاقلانهترین کار این است که والدین با ارائه اطلاعات درست و بهموقع بچهها را حمایت کنند تا آسیب نبینند. البته باید بسیار آگاهانه این اطلاعات را در اختیار بچهها قرار داد، چرا که صحبت کردن در اینباره و دادن اطلاعات بیش از حد، آشنا کردن آنها با دنیایی از دادههای گیجکننده و رعبآور است. اینکه چه موقع و چطور با بچهها در این خصوص حرف بزنیم، واقعا مهم است. در بحث آموزش جنسی هم تاکید میشود اطلاعاتی که به فرزندمان میدهیم، باید متناسب با سن و درک او باشد. صحبت درباره ایدز و هشدار به کودک برای مراقبت از خود نیز باید آنچنان هوشمندانه باشد که فرزند ما دچار وحشت نشود و خیال نکند روابط سالم زناشویی نیز خطر دارد. نباید گفتوگو در اینباره را تا بلوغ به تاخیر انداخت. بلوغ گاهی با سرکشی و لجاجت همراه است و نوجوان در مسیر کسب استقلال میکوشد در برابر والدین بایستد. کسی که به این سن میرسد، باید آموزشدیده و مجهز به اطلاعات باشد تا با «نه»گفتنهای بهموقع و دانستن اصول پیشگیری از بیماریها، از خود مراقبت کند. اگر آموزش مسایل جنسی پلهپله از همان سن کودکی و با شروع پرسشگری کودک آغاز شود، مفید خواهد بود و والدین کمکم میتوانند با بزرگتر شدن کودک و در نظر گرفتن درک او اطلاعات تکمیلی به او بدهند. این روند میتواند تا قبل از بلوغ به بحث عشق و آموزش برای پیشگیری از بیماریهایی مانند هپاتیت و ایدز نیز برسد تا کودک قبل از سن بلوغ که هنوز پذیرای صحبتهای والدین است،...
ادامه مطلب...
هنگامی که در مورد بیماری با کودک صحبت میکنید، اصلا نیازی نیست در مورد احتمال مرگ ناشی از آن صحبتی به میان آورید. کودک باید با امید به زندگی تحت درمان قرار بگیرد و اگر خود در مورد مرگ بپرسد، میتوانید بگویید مرگ قابل پیشبینی نیست و هر انسانی بالاخره یک روز فوت میکند. در صورت مرگ یکی از والدین نیز نباید دوره سوگواری طولانی شود. والد بازمانده باید از کودک حمایت کند و در صورتی که هر 2 والد فوت کردند، این وظیفه برعهده سایر نزدیکان است و آنها باید تنها در مورد خوبیهای والدین برای کودک بگویند.
ادامه مطلب...