بار دیگر فوت چند تن از هموطنان ما در استان کرمان به علت ابتلا به آنفلوانزای خوکی طی یک ماه گذشته خبرساز شد. هرگاه آنفلوانزا منجر به فوت میشود، زنگهای خطر برای سیستم بهداشتی کشورها به صدا درمیآید تا زودتر نوع ویروس را تشخیص دهند و بتوانند ارتباط ویروس با انسانها را قطع کنند. ویروسهای آنفلوانزا معمولا در افراد سالم کشنده نیستند و خطر متوجه کسانی است که از نظر ایمنی ضعیف هستند. تعداد این افراد در جوامع کم نیست و اگر جلوی شیوع ویروس گرفته نشود، شاهد مرگ و میر قابل توجهی در جمعیت کشورها خواهیم بود.
ویروس آنفلوانزای جدیدی طی چند سال اخیر در پرندهها دیده شد. این ویروس قابلیت انتقال به انسان را داشت و افرادی که در تماس با پرندهها بودند به ویروس آلوده شدند. سپس تغییرهایی در ساختار ویروسها ایجاد شد که انتقال ویروس از انسان به انسان دیگر را امکانپذیر کرد و باعث شد بیماری جدید و جدی آنفلوانزای پرندگان در دنیا مطرح شود.
آنفلوانزا بیماری ویروسی است که علائم آن بسیار شدیدتر از سرماخوردگی است. این بیماری اغلب با تب بالای 8/37 همراه است. بیماران دچار کوفتگی عضلانی، خستگی مفرط، خشکی و درد گلو و درد بدن میشوند. افراد جوان و سالم معمولا دوره بیماری را بدون مشکل طی میکنند ولی اگر آنفلوانزا با عفونت باکتریایی همراه شود شرایط بیمار بسیار دشوار خواهد شد. عفونتهای باکتریایی اغلب به دستگاه تنفسی تحتانی حمله میکنند و باعث عفونت ریه میشوند. عفونت ریه خطرناک است. این بیماران به سختی نفس میکشند، سرفه میکنند و ممکن است خلط خونی داشته باشند. در چنین مواقعی بیمار باید در بیمارستان بستری و درمان با آنتیبیوتیک آغاز شود. بیماران برای کاهش سردرد و دردهای عضلانی میتوانند از مسکنهایی مانند استامینوفن یا ایبوبروفن استفاده کنند.
شاید به نظر بسیاری از ما دیگر راهکارهای مبارزه با شپش لزوم چندانی نداشته باشد، اما هنوز هم والدینی هستند که با این مساله سروکار دارند و مجبورند به فکر راهحلهایی برای مبارزه با آن باشند. راهحل متداول برای از بین بردن این موجودات، استفاده از شامپوها یا لوسیونهای مخصوص است اما عیبی که در این روش درمانی وجود دارد،
معمولاً هر خانمی که ازدواج میکند، دوست دارد مادرشدن را هم تجربه کند اما گاهی مسایلی پیش میآید که ممکن است با بارداری منافات داشته باشد. یکی از آنها شاغل بودن خانمهاست. خیلی از خانمها از بارداری به دلیل شرایط کاریشان هراس دارند، درحالی که با برنامهریزی میتوان این دوران را نیز به سلامت طی کرد. در این گفتوگو دکتر شیرین نیرومنش، استاد زنان و زایمان، دانشگاه علومپزشکی تهران درباره اینکه خانمهای شاغل چگونه دوران بارداریشان را به خوبی و بدونخطر سپری کنند، پاسخگوی سوالاتمان شده است.
سلامت: زنانی که مجبورند در دوران بارداریشان کار کنند، چطور میتوانند این دوران را به سلامت طی کنند؟
اصولا کار کردن منافاتی با بارداری ندارد و خیلی از خانمهای شاغل در تمام نقاط دنیا این دوران را به سلامت طی میکنند اما نکته مهم این است که خانمهای شاغل باردار باید حتما ماههای آخر بارداری را جدی بگیرند و حجم کارشان را کم یا از زیاد نشستن یا زیاد ایستادن پرهیز کنند چون این اعمال باعث زایمان زودرس و مشکلات دیگر میشوند.
سلامت: مشکلاتی که به آنها اشاره کردید معمولا از هفته چندم بارداری ممکن است ایجاد شود؟
معمولا از هفته 20 بارداری امکان اینگونه خطرها برای ختم بارداری بیشتر میشود.
معمولا کار کردن و بارداری خیلی روی یکدیگر اثر منفی نمیگذارند و برخلاف آنچه که اکثر خانمها فکر میکنند که کارکردن میتواند روی بارداریشان اثر منفی بگذارد، اشتغال به کار حتی میتواند کمک کند که دوران بارداریشان را راحتتر بگذرانند و زمان هم برایشان زودتر بگذرد، اما کار کردن در این دوران شرایطی دارد که یکی از مهمترین آنها این است که کار خیلی سنگین و استرسزا نباشد.
در مورد استرس کار و بارداری باید بگویم خصوصیات هر فرد با دیگری متفاوت است به همین دلیل نمیشود تنها یک راهحل پیشنهاد کرد.
مثلاً خانمهایی که از نظر روحی حساستر هستند، قطعا دوران بارداری سختتری را هم میگذرانند.
در این مورد میتوانم به خانمهای شاغل باردار پیشنهاد کنم حتیالامکان از فضاها و افرادی که منفینگر هستند و دیدنشان برای آنها حس خوبی را به دنبال ندارد، دوری کنند.
با ورزش کردن و مصرف غذاهای خوب و مفید روحیهشان را بالا ببرند.
سعی کنند در ساعات خارج از محیط کار به علایقشان بپردازند و از بحث کردن و عصبانیت کاملا پرهیز کنند.
از طرف دیگر، میتوانند در طول دوران بارداریشان تحت نظر یک مشاور باشند تا آنها را بهتر راهنمایی کند. استرس داشتن نهتنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه قطعا روی جنین و حتی خود مادر، اثر مخرب میگذارد.
به همین دلیل بهتر است خانمهای شاغل با پذیرش شرایط جدید خود، افکارشان را کنترل و سعی کنند بیشتر در محیطهای شاد و دوستانه قرار بگیرند و خارج از محیط کار سرگرمیهای خوب و مفیدی برای خود فراهم کنند.
«چندی پیش مهمان زن و شوهری بودم که هر 2 از مرز 70 سالگی گذشته بودند. روابط خشن و تند و تیز بین آنها این پیام را میداد که هر لحظه ممکن است آتش جنگی میان زن و شوهر برپا شود. دختر میزبان هم از اختلاف شدید و احتمال جدا شدن و طلاق این زوج بعد از 50 سال زندگی زناشویی ابراز نگرانی میکرد و میگفت ما از حل اختلاف بین آنها عاجز ماندهایم.» شاید اختلاف زناشویی میان جوانان موضوع عادیای باشد ولی بین سالمندان دور از ذهن و گاهی حیرتآور است. دکتر شهربانو قهاری، روانشناس بالینی، عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی ایران معتقد است: «طلاق در سالمندان بدترین گزینه است و در بسیاری موارد با ریشهیابی درست و کنار زدن عوامل محرکزای تنش میتوان زندگی از هم گسیخته زناشویی سالمندان را به مسیر درستی هدایت کرد.»
وقتی یک بیمار مبتلا به اختلال روان یا فرد مبتلا به یک بیماری جسمانی در خانه حضور دارد، تقریبا همه افراد خانواده که ارتباط مستقیمی با بیمار دارند با او و بیماریاش درگیر میشوند. در این مواقع آرامش در خانه به عوامل زیادی بستگی دارد ولی همیشه نمیتوان محیط را آرام نگهداشت و گاهی درگیری به اوج خود میرسد. این اتفاق را در زوجهای سالمند نیز زیاد مشاهده میکنیم. ما همیشه به سالمندان یا پدر و مادرهایمان به چشم انسانهای توانمند نگاه میکنیم در حالی که پدر و مادرها در سنین بالا دیگر مانند گذشته توانمند نیستند و به استراحت و مراقبت بیشتری نیاز دارند. حال تصور کنید سالمند نیازمند استراحت به دلیل بیماری همسرش مجبور شود، مراقبت از او را نیز برعهده گیرد، طبیعی است که تنشهایی بین این 2 زوج ایجاد شود. علم امروز با مراقبتهای ویژه و داروهای تجویزشده برای سالمند راه را بسیار آسانتر کرده است. علم پزشکی بیماریهای روان مانند اضطراب و افسردگی را کنترل میکند، علائم آلزایمر را به تاخیر میاندازد، دردهای جسمانی را کاهش میدهد و... ولی بسیاری از مواقع ناآگاهی و رفتارهای نادرست باعث تنش میشود.
چندی پیش خبری منتشر شده بود در مورد افزایش میزان ابتلا به آلزایمر در جامعه کنونی! برای بسیای از افراد که گمان میکنند آلزایمر بیماری افراد کمسواد است شاید این سوال پیش بیاید که چرا با افزایش میزان تحصیلات و فعالیتهای فکری همچنان میزان ابتلا به این نوع از زوال عقل در حال افزایش است؟ با اینکه آلزایمر بیماری افراد کمسواد نیست اما در افرادی که سطح تحصیلات پایینتری دارند، بیشتر دیده میشود. شاید آنچه بیش از سطح تحصیلات در بروز این بیماری نقش دارد سن افراد است. با هر 5 سالی که به طول عمر افراد اضافه میشود احتمال ابتلا به آلزایمر 2 برابر میشود. از عوامل خطری که در کنار سن میتوانند در بروز آلزایمر موثر باشند، سطح سواد پایین، کیفیت پایین زندگی، تغذیه نامناسب، فشار خون بالا و کنترلنشده، سیگار و الکل و... است که روی بافت مغز اثر گذاشته و میتوانند عامل زوال عقل باشند... و اما چند نکته مهم دیگر درباره آلزایمر:1) ژنتیک برخلاف تصور عام در بروز این بیماری دخالت ندارد. اگر فردی در سنین بالا دچار آلزایمر شد، نباید خانواده آن فرد نگران ارثی بودن این مساله شوند. در افراد بالای 65 سال، شیوع این بیماری بهطور کلی بالاست.
2) آلزایمر مرحلهبندی دارد. در آلزایمر تخریب قشر مغز دربخش حافظه چندین سال طول میکشد اما در سایر بیماریهای فراموشی ممکن است این روند شدیدتر و سرعت آن سریعتر باشد.
3) منظور از دیگر بیماریهایی که غیر از آلزایمر میتواند باعث اختلالات حافظه شود؛ کمکاری تیرویید، اختلالات ویتامینی و... است که اگر زود تشخیص داده شوند قابل درمانند. لازم است حتما به متخصص مراجعه شود تا آزمایشهای لازم را تجویز کند زیرا درمان این نوع بیماریها با هم متفاوت است.
هفته گذشته با تماسها و مراجعات بسیار بیمارانی مواجه شدم که از طریق یک برنامه تلویزیونی تصمیم به قطع دارو گرفته و برای گرفتن برنامه قطع دارو مراجعه کرده بودند!
گویا برنامهای پربیننده اقدام به تبلیغ مرکزی کرده که میتوان گفت بورس روش درمانی نوروفیدبک است.
برنامه در مورد بیشفعالی بوده و کارشناس برنامه به والدینی که مایل به مصرف دارو نبودهاند، گفته میتوانند به جایش از نوروفیدبک استفاده کنند؛ حرفی که از نظر علمی کاملا بیاعتبار است. ایشان در مورد روشهای تشخیصی QEEG و نقشه مغزی نیز داد سخن دادهاند؛
در دنیای امروز بسیاری از زنان نیز همپای مردان مجبورند کار کنند و در این بین خیلی از کودکان مجبورند بعد از زمان تعطیلی مدرسهشان در خانه تنها بمانند تا یکی از والدین به خانه بیاید. اما تنها گذاشتن کودکان در خانه باید با رعایت چه شرایطی باشد؟ در این گفتوگو دکتر کتایون رازجویان، فوقتخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به پرسشهای «سلامت» در این زمینه پاسخ داده است.
سلامت: از چه سنی میتوان کودکان را در خانه تنها گذاشت؟
نمیتوان یک پاسخ یکسان به این سوال داد. کودکان و شرایط زندگی تفاوت میکند. خارج از کشور اگر کودک زیر 12 سال را تنها بگذارند، به منزله این است که در حق او کوتاهی کردهاند و به همین دلیل پدر و مادران کودک جریمه میشوند یا ممکن است حتی او را از خانوادهاش جدا کنند. در ایران با اینکه قانون خاصی در این مورد وجود ندارد، بهتر است فقط وقتی که مطمئن شدیم کودکمان از عهده خودش برمیآید و خطری او را تهدید نمیکند، دست به این کار بزنیم.
سلامت: چگونه به این اطمینان برسیم؟
باید بهطور مستقیم و واضح آموزشهای لازم را به کودک داد و سعی کنیم اعتماد بهنفس او را بالا ببریم. اگر کودک اعتماد بهنفس پایینی دارد یا هنوز به آن رشد عقلانی نرسیده که بتواند خطرهای احتمالی را درک کند، بهتر است از این کار صرفنظر کنیم، حالا ممکن است این مساله در سنین مختلف اتفاق بیفتد.
سلامت: پس مهارتها و شخصیت خود کودک نیز در این مورد دخیل است؟
بله، ممکن است یک کودک 9ساله خیلی خوب وظایفش را بشناسد و قوانین خانه را رعایت کند و برعکس یک نوجوان 13ساله هنوز نتواند این تنهایی را بپذیرد، بنابراین نمیتوان در مورد تنها گذاشتن کودکان در خانه، همه کودکان را به یک چشم دید و یک نسخه برایشان پیچید. خصوصیات شخصی، مهارت و پختگی عوامل موثری هستند که آمادگی کودک را برای تنها در خانه ماندن مشخص میکنند. شخصیت افراد معمولا با رشد سنی تغییر زیادی نمیکند ولی کودک میتواند با آموزش، تغییرهایی در عکسالعملهایش در برابر انتظاراتی که از او میرود، ایجاد کند.
سلامت: والدین باید چه آموزشهایی به بچههایی که مجبورند ساعتهایی را تنها در خانه بمانند، بدهند؟
اینکه اگر اتفاق خاصی افتاد، چه کارهایی باید بکنند یا در را به روی چه کسی باز کنند یا جواب چه کسی را ندهند. اگر برق رفت، چگونه شمع روشن کنند که خطری آنها را تهدید نکند. این آموزشها باید خیلی دقیق و مستقیم به کودک داده شود. معمولا کودکان به زمان نیاز دارند تا بهتدریج به تنها ماندن در خانه عادت کنند. از دیگر آموزشهای مهم میتوان به آموزش تماس با پلیس و آتشنشانی و محل کار والدین اشاره کرد تا اگر مشکلی پیش آمد، کودک بتواند با این مراکز تماس بگیرد. چنانچه هنگام ورود به منزل با موردی مشکوک مواجه شدند، وارد منزل نشوند یا اگر کسی آنها را تعقیب کرد، بدانند چه باید بکنند و بدانند تنهایی بیرون از منزل نروند، حتی برای بازی کردن.