دکتر محمدرضا خدایی/ عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
نورآستنیا که به نام خستگی مزمن هم معروف است، در تقسیمبندیهای روانپزشکی، معمولا جزو بیماریهایی تلقی میشود که منشاء روانشناختی دارند. کوفتگیهای عضلانی و دردهای غیراختصاصی در عضلات مبتلایان دیده میشود و علامت شایع و مهم آن، خستگی عصبی، زودرس و کم شدن انرژی همراه با علائم جسمی غیراختصاصی است.
دلایل مختلفی برای نورآستنیا مطرح شده؛ از علل جسمی گرفته تا مسائل اجتماعی، فرهنگی، وراثتی و... ولی در واقع مجموعهای از این علتها دست به دست هم میدهند تا این اختلال و بیماری را ایجاد کنند. گروهی هم معتقدند برخی ویروسها، بیماریهای غدد و اختلالهای سیستم ایمنی بدن هم در ابتلا به این بیماری نقش دارند. بیماریهای روانشناختی هم میتوانند باعث بروز آن شوند که علت اصلی دچار شدن به نورآستنیاست و در کنارش دلایل دیگر نقش دارند. مبتلایان به نورآستنیا ممکن است از هر طیف سنیای باشند ولی در خانمها و در افراد بین سنین 35- 20 سالگی، یعنی همان سنینی که افسردگی هم بیشتر شیوع دارد، بیشتر دیده میشود. این بیماران ضعف، خستگی، بیحوصلگی، انرژی پایین، دردهای غیراختصاصی عضلات، سردرد و کماشتهایی را تجربه میکنند و این علائم بدون هیچ علتی آنها را چند روز و چند هفته درگیر میکند. البته گاهی دورههای بهبود هم وجود دارد. فرد مبتلا به نورآستنیا احساس میکند بیشتر از آنچه باید، خسته میشود و اگر قبلا مثلا پس از2 ساعت کار فقط کمی خسته میشده، حالا پس از همین مدت، احساس خستگی و ضعف عضلانی شدیدی سراغش میآید بدون اینکه انرژی بیشتری صرف کرده باشد. این حالت نشان میدهد انرژیای که در بدن مصرف میشود، انرژی روانی است و بیش از حد لازم صرف میشود و بدن را خسته میکند. در چنین وضعیتی، معمولا تمرکز فرد کم میشود و احساس کمحافظگی و فراموشی پیدا میکند. مشغله فکری هم در این بیماران بیشتر است.
مبتلایان به این بیماری معمولا شخصیت درونگرا دارند و کمتر میتوانند در مورد مشکلاتشان صحبت کنند و خودخوری میکنند. گاهی طیفی از علائم و وسواس و افسردهخویی هم در آنها دیده میشود. علائم مبتلایان به نورآستنیا در برخی زمانها مثلا هنگام عادت ماهیانه در خانمها تشدید میشود. مساله این است که علت ابتلا به این خستگی عصبی هنوز دقیقا مشخص نشده است و برای درمان باید تشخیص افتراقی گذاشته شود و هرکس چنین علائمی را در خود مشاهده میکند، حتما به پزشک مراجعه کند چون برخی بیماریهای جسمی، به خصوص بیماریهای غدد و امراض مربوط به روماتولوژی، بیماریهای ویروسی با اثر طولانی، اختلالهای عصبی مثل اماس و لوپوس هم ممکن است چنین نشانههایی داشته باشند و خود را با خستگی نشان دهند. اگر تمام دلایل جسمی رد شد، فرد به روانپزشک ارجاع داده میشود و برای درمان، داروهایی تجویز و توصیههای رفتاری و شناختی انجام میشود چون این افراد مسائل زندگی را خیلی سخت میگیرند و موضوعات را پیچیدهتر و با دید بزرگنمایی و ذرهبینی میبینند. گروه درمانی و حضور افرادی با علائم یکسان و شبیه و در میان گذاشته تجربههایشان با هم نیز میتواند موثر باشد. برخی از این بیماران، به اختلالهای گوارشی مثل کولیت عصبی، سردرد، خستگی، گیجی و... هم دچارند که اینها هم درمانپذیر هستند و با طی دوره درمان، این مشکلات هم بهبود مییابند. نورآستنیا جزو بیماریهایی است که هر قشری را ممکن است درگیر کند ولی چون در افراد با سطح اجتماعی و فرهنگی بالا نمود بیشتر و کارشان معمولا نیاز بیشتری به انرژی دارد، به این اقشار بیشتر نسبت داده میشود ولی از نظر علمی چنین شیوعی اثبات شده نیست.
نگاهی به وضعیت همهگیری فشارخون در ایران و جهان
فشارخون ایران چند است؟
دکتررضا پاکزاد ، اپیدمیولوژیست
مدارک جدید، رویارویی بشر را با اپیدمی فشار خون در جهان نشان میدهد. این بیماری پیامد تغییر شیوه زندگی و رژیم غذایی است. براساس گزارشهای جهانی، سالانه یک میلیارد نفر تحت تاثیر مخرب فشار خون قرار میگیرند و این بیماری با خطر سکته قلبی و مغزی رابطه شدیدی دارد. شیوع این بیماری در کشورهای جهان متفاوت است بهطوری که شیوع آن در آمریکای لاتین 11 تا 30 درصد، در آفریقا 33 درصد، در آمریکای شمالی 18 تا 22 درصد، در اروپا 44 درصد و در کشورهای آسیای شرقی 30-25 درصد گزارش شده است. در کل در سال 2000، 26 درصد کل جمعیت جهان به فشار خون مبتلا بودهاند و با توجه به تغییر الگوی زندگی، این میزان در حال حاضر بیشتر است.
مدارک جدید نشان میدهد شیوع بیماری فشار خون در ایران در حال افزایش سریع است و در آینده بسیار نزدیک باید آماده رویارویی با اپیدمی فشار خون باشیم. افزایش طول عمر و تغییر شیوه زندگی از جمله رژیم غذایی غربی، کمتحرکی و شهرنشینی مزید بر علت افزایش شیوع بیماری شده است بنابراین در آینده باید آمادگی کاملی برای برخورد با این بیماری داشته باشیم. فشار خون باعث اثر تخریبی روی ارگانهای بدن میشود، بهطوری که در درازمدت باعث از کارافتادگی و نارسایی کلیهها میشود. همچنین فشار خون روی چشم اثر میگذارد و خطر ابتلا به بیماریهای چشمی از جمله گلوکوم (آب سیاه) و کاتاراکت (آب مروارید) را افزایش میدهد.
بسیاری از ناراحتیهای دستگاه ادراری ریشه در مشکلات دستگاه عصبی دارند
دکتر محمد اربابی
روانپزشک و عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی تهران
دستگاه ادراری انسان، توسط سیستم عصبی هدایت میشود. این عضو ارتباط نزدیکی با سیستم اعصاب خودکار یا همان سمپاتیک و پاراسمپاتیک دارد. بنابراین خیلی از افرادی که دچار یکی از حالتهای هیجانی میشوند یا بیماری جسمی دارند که مشکل روانپزشکی مانند افسردگی یا اضطراب ایجاد میکند، ممکن است عملکرد سیستم عصبی خودکار ادراریشان تغییر کند و علائم ادراری پیدا میکنند. اغلب بیماران هم به متخصص کلیه مراجعه میکنند ولی مشکل از جای دیگری است و نیاز به بررسیهای روانشناختی دارند. سیستم کلیه و مجاری ادراری با عملکرد سیستم عصبی ارتباط نزدیکی دارند که میتوان این ارتباط را در موارد زیر مشاهده کرد:
لنفوم بیماریای است که در آن سلولهای لجامگسیخته سرطانی در غدد و عروق لنفاوی گسترش پیدا میکنند. این بیماری معمولا با بزرگ شدن غدد لنفاوی زیر گردن، کشاله ران و زیر بغل مشخص میشود. البته بزرگی غدد لنفاوی همیشه به معنای ابتلا به سرطان نیست. افرادی که به آنفلوانزا مبتلا میشوند هم امکان دارد دچار بزرگی غدد لنفاوی زیر گردن شوند ولی تورم غدد لنفاوی باید پیگیری شود. اغلب بیماران علاوه بر احساس تودهای متورم در نواحی گفته شده، از تب بالا، تعریق زیاد بهویژه شبها، کاهش وزن بدون دلیل، خارش بدن، درد شکم و استفراغ، کاهش اشتها، خستگی، سرفه و تنگینفس هم شکایت میکنند اما اولین و شایعترین علامت لنفوم، بزرگی و تورم غدد لنفاوی است که به ندرت ممکن است دردناک باشد.
تحقیقات انجمن سرطان ایالاتمتحده آمریکا نشان میدهد این گروه از افراد بیشتر در معرض ابتلا به لنفوم هستند.
ابتلا به لنفوم در مردان بیشتر از زنان دیده میشود. این بیماری در مردم بعضی از مناطق دنیا مانند آمریکا، کانادا و اروپای شمالی بیشتر از جاهای دیگر دیده میشود. معمولا سن بروز ابتلا به لنفوم قبل از 20 سالگی یا بعد از 55 سالگی است.
در خانوادههایی که یک کودک مبتلا به لنفوم دارند، احتمال ابتلای خواهر و برادر نیز بالا میرود. این خطر در دوقلوهای همسانی که یک قل از آنها گرفتار شده، خیلی بیشتر است. همچنین قرارگرفتن در معرض موادشیمیایی خطرناک و پرتودرمانی به دلیل بیماری، احتمال ابتلا به لنفوم را بالا میبرد.
منبع: MNT knowledge center
پرسشی از دکتر آرش محمدیتوفیق فوقتخصص جراحی عروق
پرنیان پناهی
بعضی از بیماران مانند خانمهایی که جراحی ماسکتومی (تخلیه پستان) شدهاند، بعد از جراحی، دچار تورم دست میشوند. دکتر آرش محمدی توفیق، فوقتخصص جراحی عروق و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، میگوید: «علت تورم دست خارج کردن غدد لنفاوی و انسداد عروق لنفاوی دچار سلولهای سرطانی است اما انسداد عروق لنفاوی فقط به دلیل جراحی نیست و بیماریهای دیگری هم ممکن است باعث مسدود شدن عروق لنفاوی و تورم عضو شوند.»
گفت وگو با دکتر مجید سروری درباره تظاهرات پوستی بیماریهای کبد و دستگاه گوارش
دکتر هانیه زائررضایی
در دوران حکیم ابنسینا، پوست را مظهر سلامت افراد میدانستند و اغلب بیماریها را براساس تظاهرات و علائم پوستی آنها تشخیص میدادند. اگرچه امروزه برای تشخیص انواع بیماریها روشهای پیشرفته و قابل اعتمادی در دسترس است اما از اهمیت معاینههای پوستی و توجه به آنها ذرهای کاسته نشده است. درواقع، بررسی دقیق پوست از مهمترین بخشهای معاینه هر بیمار است حتی اگر هیچ شکایتی از تظاهرات پوستی خود نداشته و حتی متوجه آنها نشده باشد. تظاهرات پوستی بیماریهای مختلف بسیار متنوع هستند. با دکتر مجید سروری، متخصص داخلی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، درباره تظاهرات پوستی بیماریهای دستگاه گوارش و کبد گفتوگو کردهایم.
کابوس ابولا تمام نشده، حالا کارشناسان سازمان بهداشت جهانی میگویند احتمال انتقال ابولا از طریق تماس جنسی بدون استفاده از وسایل جلوگیری، 2 برابر چیزی است که قبلا تصور میشد. از مدتها قبل دانشمندان کشف کرده بودند که ویروس ابولا میتواند برای مدت طولانی و حتی دوره 3 ماهه پس از ابتلای فرد به بیماری، در منی او باقی بماند اما حالا موردی از بیماری دیده شده که ناشی از تماس جنسی محافظتنشده فردی بوده که بیشتر از 5 ماه از ابتلای او به این بیماری میگذرد.
این میزان طولانی باقی ماندن ویروس در ترشحات جنسی فرد باعث شده که سازمان بهداشت جهانی در مورد احتمال ابتلا به این شیوه هشدار دهد و از تمام کشورهای درگیر با این بحران بخواهد تا با دادن آموزشهای لازم از تمام بیماران بهبودیافته مرد بخواهند که حتما رابطه جنسی محافظتشده داشته باشند.
مورد اخیر در کشور لیبریا دیده شد که در آن زنی 46 ساله به دلیل انتقال ویروس از همسرش که 160 روز قبل به بیماری مبتلا شده بود، دچار بیماری شد و درگذشت. مطالعههای قبلی احتمال ابتلا از طریق ترشحات جنسی را نشان داده بود، اما احتمال انتقال بسیار پایینتر درنظر گرفته میشد. تاکنون در مجموع در 10 مورد به صورت قطعی مشخص شده که عامل انتقال ارتباط جنسی محافظتنشده بوده است.
اپیدمیولوژی یک بیماری خونریزیدهنده در ایران و جهان
دکتررضا پاکزاد، اپیدمیولوژیست
بیماری تب خونریزیدهنده کریمهکنگو یا CCHF یک بیماری مشترک بین انسان و حیوان است که ویروسی از خانواده اربو ویروسها آن را ایجاد میکند و معمولا در حیوانات اهلی و وحشی علائم واضحی ندارد ولی در انسانها باعث بیماری وخیمی میشود که ممکن است منجر به مرگ بیمار شود. این بیماری اولینبار در ناحیه غرب کریمه شوروی سابق در سال 1944 توصیف شد و در سال 1956 ویروسی از خون بیماری در کنگو جدا شد که اولین مورد ویروس کنگو نام گرفت. در سال 1969 بررسی کلاس آنتیژنی شباهت بین موارد کریمهای و کنگویی را نشان داد، بنابراین نام ویروس تب خونریزیدهنده کریمه کنگو مورد قبول قرار گرفت. این بیماری معمولا توسط گزش کنه ناقل ویروس به انسان منتقل میشود به همین دلیل در روستاها و جاهایی که ذبح حیوانات بهصورت غیر بهداشتی انجام میشود فراوان دیده میشود.
این بیماری همچنین در شرایط خاصی ممکن است باعث همهگیری داخل بیمارستان شود بهطوری که بیمار طی مدتی که در بیمارستان بستری است به شدت برای دیگران آلودهکننده است به همین دلیل برای فرد مبتلا به تب خونریزی دهنده کریمه کنگو در بیمارستان جداسازیهای شدیدی اعمال میکنند. از اولین کسانی که این بیماری را کامل توضیح دادهاند میتوان به جرجانی، حکیم و دانشمند ایرانی اشاره کرد که در کتاب ذخیره خوارزمشاه که حدود سال 1110 میلادی نوشته شده شرح کاملی از علائم بیماری شامل خون در ادرار، خونریزی از مقعد، استفراغ خونی، خلط خونی، خونریزی در حفره شکم و خونریزی از لثهها اشاره کرده و گفتهاست که احتمالا توسط کنه به آنان منتقل میشود.
این بیماری معمولا در حیوانات فقط همراه با تب است ولی در صورت خونخواری کنه از حیوانات، کنه نیز برای تمام عمر آلوده میشود و عفونت در انسان پس از گزش کنه آلوده یا له کردن آن روی پوست نیز ایجاد میشود. خطر انتقال بیماری در انسان طی ذبح حیوان آلوده یا دوره کوتاهی پس از ذبح حیوان آلوده وجود دارد. باید توجه کرد تماس با خون و بافت بیماران بهخصوص در مرحله خونریزی یا انجام هرگونه اعمالی که منجر به تماس انسان با خون، بزاق، ادرار و استفراغ آنها شود باعث انتقال بیماری میشود.
شروع بیماری ناگهانی است و همراه با تب، لرز، دردهای شدید عضلانی، سردرد، تهوع و درد اپیگاستر و کمر است. مرحله خونریزیدهنده از روز سوم تا پنجم بیماری شروع میشود و خود را با خونریزیهای سطحی، خونریزی بینی، خلط خونی، استفراغ خونی، دفع خون در ادرار و مدفوع نشان میدهد. در بیمارانی که بهبود مییابند، دمای بدن ظرف روزهای دهم تا بیستم کاهش مییابد و خونریزی متوقف میشود. اگرچه دوران نقاهت میتواند تا 4 هفته یا بیشتر طول بکشد. مرگ بهعلت خونریزی شدید و ایست قلبی از روز هفتم تا نهم پس از شروع بیماری رخ میدهد.
میزان مرگومیر گزارششده از تب خونریزی دهنده کریمه کنگو تا 30 درصد در برخی مطالعات گزارش شدهاست. افرادی که بیشترین خطر را برای ابتلا به بیماری دارند شامل دامداران، کشاورزان، کارگران کشتارگاه، دامپزشکان و کارکنان بهداشتی و درمانی است. شیوع فصلی بیماری به این ترتیب است که در فصول گرم سال یعنی از میانه بهار تا اواسط پاییز که بیشترین احتمال حضور کنههای ناقل در طبیعت وجود دارد، پرخطرترین زمان سال برای ابتلا به تب خونریزی دهنده کریمه کنگو است.
گزارش «سلامت» از مراسم روز جهانی «یتیم ایدز
پرنیان پناهی
سال 2002 در نیویورک راهپیمایی عظیمی در حمایت از «کودکان یتیم ایدز» انجام شد. انعکاس این راهپیمایی چنان بود که از آن پس، بسیاری از سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی تصمیم گرفتند برای حمایت از والدین مبتلا به ایدز و فرزندان آنها، هر ساله در هفتم ماه می، مصادف با 17 اردیبهشت ماه شمسی، این روز را پاس بدارند. هدف از بزرگداشت این روز، احترام به کرامت انسانی، حساسسازی جامعه در این زمینه، جلب مشارکت اجتماعی، توانمندسازی مادران ایتام ایدز، اشتغال و درآمدسازی و آموزش به جامعه درباره بیماری و پذیرفتن بیماران است. گزارش «سلامت» را از مراسم این روز میخوانید.
دکتر محمدجواد حقشناس، رئیس انجمن احیای ارزشها و انجمن توانیاب، روز جهانی یتیم ایدز را روز بزرگی دانست و گفت: «این انجمن ثمره بیش از 4 دهه تلاش است. بزرگانی در این سرزمین با نیت خیر و نیکوکاری دور هم گرد آمدند تا بتوانند جامعهای را شکل دهند که شایسته مردم آن است.» او به خسرو منصوریان، موسس و عضو هیات امنای انجمن احیای ارزشها و توانیاب اشاره کرد و افزود: «خسرو منصوریان که این روزها در بستر بیماری است، یکی از قدیمیترین کسانی است که در زمینه مددکاری اجتماعی فعالیت داشته. او از سالها تجربه در این کار استفاده کرد و حوزه خدمات را از تهران به سطح ملی ارتقا داد.»
در تقویم سلامت، بیستویکم اردیبهشت به اتفاقی اشاره دارد که در کنار مطرح کردن جنبههای اخلاقی طب و روحیه ایثارگرانه گروه کثیری از پزشکان این کشور، نام یک بیماری را نیز به شکل پررنگی مطرح میکند؛ بیماری تب کریمهکنگو. موضوع از 30 فروردین ماه 91 آغاز شد؛ وقتی یکی از کارگران بخش «کلهپاککنی» در کشتارگاه مشهد حین فعالیت دست خود را میبرد و پس از آن در مرکز خانه بهداشت کارگری دستش را پانسمان میکند.
مدتی بعد به دنبال بدتر شدن حال عمومی این بیمار در تاریخ 13 اردیبهشت، او مجددا به بیمارستان امام رضا(ع) مراجعه میکند و اولین نفری که در این بیمارستان با بیمار تماس پیدا میکند، دانشجویی بهنام «امیر کیخسروی» است که از بیمار شرح حال میگیرد و او را معاینه میکند. دو روز بعد، علائم بیماری تب کریمهکنگو همراه افت پلاکت و تب در این دانشجو ظاهر میشود و او به دنبال این اتفاق در بیمارستان امام رضا(ع) بستری میشود. اما از آنجا که این دانشجو دارای بیماری زمینهای «فاویسم» بوده، به درمانهای متداول جواب نمیدهد و متاسفانه در 21 اردیبهشت ماه بهدنبال ابتلا به همین بیماری از دنیا میرود.