شخصیت ما از 3 جزء رفتار، تفکر و احساس تشکیل شده است؛ یعنی اینکه ما راجع به خودمان، آدمهای اطرافمان و جهان پیرامون خود چه احساس و هیجانی داریم، چگونه فکر میکنیم و چه رفتاری در مقابل وقایع مختلف از خودمان نشان میدهیم و اینها نشان میدهد که ما چگونه انسانی هستیم. بخشی از جنبههای مختلف شخصیت ما ریشه در ساختار ژنتیکی یا سرشتی ما دارد و با ما به دنیا میآید و ما نقشی در آن نداریم. شاید بتوانیم اندکی آنها را تعدیل کنیم ولی نمیتوانیم تغییر اساسی در آن بهوجود آوریم. بخشی دیگر از شخصیت ما متاثر از محیطی است که در آن رشد میکنیم و بزرگ میشویم که البته این قابلتغییر و تعدیل است. ادامه مطلب...
برای داشتن بچهای قوی و سالم باید غذای خوب، خواب کافی و هوای تازه و سالم برایش تامین کنید، اما اینها فقط کافی نیست زیرا بچهها نیازهای اساسی عاطفی هم دارند که برای سلامت بودن محتاج آن هستند. ادامه مطلب...
تعطیلات تابستانی یک فرصت طلایی برای دانشآموزان است. از یک طرف از درس و کلاس و استرسهای 9 ماه مدرسه فارغ میشوند و از طرف دیگر، فرصتی دارند تا ضعفها و مشکلاتی که در دوران مدرسه با آن درگیر هستند را جبران کنند، اما آنچه اهمیت دارد این است که تعطیلات 3 یا 4 ماهه بچهها به نحوی سپری شود که در جهت افزایش تواناییها و مهارتهای مورد نیاز زندگیشان باشد.
این روزها بسیاری از والدین به محض تعطیلی بچهها آنها را در کلاسهای مختلف ورزشی و تفریحی و حتی درسی ثبتنام میکنند و بچهها مجبورند از صبح تا بعدازظهر، وقت خود را در این کلاسها بگذرانند. البته با وجود اشتغال مادران، شاید بخشی از این کار از روی اجبار نیز باشد. در مقابل والدینی هستند که معتقدند بچهها 9ماه درس خواندند، و هر روز صبح زود از خواب بیدار شدهاند پس بهتر است در تابستان فقط استراحت کنند و در خانه بمانند. موضوع مهمتر این است که در سالهای اخیر با وجود افزایش برنامههای فوقبرنامه در زمینههای مختلف؛ بسیاری از والدین تصور میکنند اگر فرزندشان در کلاسهای مختلف هنری، علمی و ورزشی شرکت نکند، از همسالان خود عقب میماند بنابراین چه در زمان مدرسه و چه در تعطیلات تابستانی بچهها را در کلاسهایی که خودشان تشخیص میدهند برای آینده آنها خوب است، ثبتنام میکنند و بچه هم مجبور است اوقات فراغتش را آنگونه که والدین برایش برنامهریزی کردهاند، بگذراند. فارغ از اینکه شما جزو کدام گروه از والدین هستید، اگر در حال حاضر با این سوال مواجه هستید که در تعطیلات تابستانی، چگونه به فرزندتان کمک و برایش برنامهریزی کنید، به این نکتهها توجه داشته باشید: ادامه مطلب...
معنویت یکی از نیازهای روانی ما انسانهاست و زمانی بیش از پیش احساس میشود که در کوران زندگی روزمره و تنشهای آن برای رسیدن به آرامش دستوپا میزنیم و به هر جایی و هر کسی مراجعه میکنیم تا درد درون خود را التیام دهیم.
در این مسیر گاهی راههای انحرافی و التیامدهندههای کاذب سبب میشوند انسان در زندگی از هدفش دور شود و به جای موفقیت و آرامش دچار سردرگمی شود. این همان سرگشتگی است که بشر امروز با آن دست به گریبان است و هر کاری میکند تا از آن خارج شود، غافل از اینکه دوای دردش معنویت است.
در معنویت توجه انسان از ظاهر فراتر میرود و به ریشههای بودن میرسد. پی بردن به شگفتی و غوغای حیرتبرانگیز هستی بهتآور است اما دلهرهآور نیست. پی بردن به یک قدرت برتر مهربان که همه چیز را با قدرت و نظم پیش میبرد، آرامشدهنده و امیدبخش است و چه بهتر که آغاز این آشنایی در دوران کودکی باشد. برای آشنایی بچهها با مذهب باید از اخلاقیات گفت؛ از مهربانی و دوست داشتن انسانها شروع کنید و صفتهای خدا و مناسک و عبادتها را متناسب با سن کودکان به آنها آموزش دهید. والدین معتقد با ارائه الگوی مناسب میتوانند این حس را به کودک منتقل کنند که چطور میشود در سختیها به خدا توکل کرد.
این آموزشها بهتدریج به کودکان بینش میدهد و آنها را از سطح به عمق زندگی میبرد. فهرستی از این بینشها از این قرارند: به کودک نظم هستی را نشان دهید و بگویید این نظم بیناظم امکان ندارد؛ بگویید این همه نظم و شگفتی خلق شده تا ما از آن بهره و لذت ببریم؛ از کتابهای علمی کمک بگیرید، مثلا آشنایی با نجوم و ستارگان و مشاهده از راه تلسکوپ برای درک شگفتیهای آفرینش؛ برای بچهها از خدا بگویید و آنها را با فلسفه عبادتهایی مانند روزه و نماز آشنا کنید؛ به آنها یاد دهید با خدا صحبت کنند و خواستههای قشنگی مطرح کنند؛ آنها را به محافل مذهبی ببرید و برایشان از زندگی انسانهای بزرگی مانند امامان بگویید.
دکتر میترا حکیمشوشتری
فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
عضو هیئتعلمی دانشگاه علومپزشکی ایران
پرسش: من دارای 2 فرزند پسر با اختلاف 1 سال و 4 ماه هستم. متاسفانه پسر بزرگم لجباز شده است. اسباببازیها و لوازم خانه را به هم میریزد و هرگز جمع نمیکند. به من و پدرش شدیدا وابسته است و گاهی اوقات برادر کوچکش را کتک میزند. وقتی فرزند کوچکترم را در آغوش میگیرم یا به او رسیدگی میکنم، فرزند بزرگتر به شدت حسادت میکند، طوری که مجبورم هر 2 را همزمان با هم بغل کنم که البته باز هم واکنش نشان میدهد. لطفا بگویید چطور با او برخورد کنم تا از نظر روانی آسیب نبیند؟
پاسخ دکتر میترا حکیمشوشتری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئتعلمی دانشگاه علومپزشکی تهران:
به سن فرزندانتان اشاره نکردهاید زیرا درک کودکان از اتفاقات پیرامونشان با توجه به سنی که در آن قرار دارند، متفاوت است، اما به نظر میرسد سن هر 2 کودکتان خیلی پایین است زیرا فرزند بزرگتر همچنان بسیاری از نیازهایش باقی مانده ولی شما مجبورید بیشتر به فرزند کوچکتر برسید. به همین دلیل حساسیت فرزند بزرگتر به برادر کوچکترش زیاد است. در این قبیل موارد اگر مراقب دیگری علاوه بر مادر مانند مادربزرگ، خاله، عمه یا حتی پرستار کنار کودکان حضور داشته باشد و برخی کارهای مربوط به آنها را انجام بدهد تا مادر فرصت بیشتری برای رسیدگی به هر 2 کودک داشته باشد، بسیار خوب خواهد بود و احساس کمبود از سوی فرزند بزرگتر کمتر خواهد شد ولی اگر مادر مجبور باشد به تنهایی به هر 2 کودک رسیدگی کند، کار دشواری خواهد داشت. بهخصوص اینکه هر 2 کودک به دلیل فاصله سنی کم به توجه عاطفی نیاز دارند. ادامه مطلب...
یکی از سختترین فصول سال برای خانوادهها فصل تابستان است زیرا برنامهریزی و سرگرم کردن فرزندان کمی مشکل است و بدون این برنامهریزی اصطکاک و تنش بین فرزندان سبب عصبی شدن والدین و تبعات منفی برای کودکان میشود. معمولا با تعطیل شدن مدارس و افزایش تعداد ساعاتی که فرزندان یک خانواده کنار هم هستند، مشکلات والدین بیشتر میشود. از دعواهای بین کودکان بگیرید تا افزایش ساعات تماشای تلویزیون و بازی با تلفنهمراه و تبلت و به هم ریختن ساعتهای خواب و... در این مقاله نگاهی داریم به 4 مشکل شایع والدین و فرزندانشان در تابستان. در ادامه نیز پیشنهاداتی برای سر و سامان دادن به این مسایل خواهیم داشت.
1. افزایش ساعات مواجهه فرزندان با هم و بالاگرفتن تنش در خانواده
لازم است در تابستان برای کودکان برنامهریزی داشته باشید و آنها را در کلاسهای متنوع ثبتنام کنید. کلاسهای ورزشی از جمله شنا انتخاب خوبی است که سبب تقویت قدرت فیزیکی و جسمی کودکان و فرمگیری اندامهایشان میشود. کلاسهای هنریای که مورد علاقه کودک باشد هم مناسب است. اگر تعداد فرزندان خانواده زیاد است، بهتر است کلاسها به نحوی انتخاب شود که کودکان در ساعات جدا از هم در کلاس باشند تا تعداد ساعات مواجهه آنها با هم کمتر شود و تنش ناشی از ارتباط آنها با هم کاهش یابد. در صورتی که امکان ثبتنام فرزندان در کلاسهای هنری-ورزشی وجود ندارد، مادر میتواند در خانه ساعاتی را به کتابخوانی اختصاص دهد. او میتواند برای کودکانی که توانایی خواندن و نوشتن دارند، کتاب بخرد و از آنها بخواهد کتاب را خلاصه شده تحویل دهند. نقاشی گروهی نیز برنامه دیگری است که در آن مادر میتواند کنار فرزندان بنشیند تا آنها سرگرم شوند. نقاشی برای تخلیه هیجانات، اضطراب و پرخاشگری بسیار کمککننده است. از دیگر فعالیتها خمیربازی است که ضمن تخلیه هیجانات، خلاقیت را در کودکان افزایش میدهد. عصرها هم لازم است والدین فرزندان را به خارج از خانه ببرند. بیرون بردن نیاز به صرف هزینه بالایی ندارد و میتوان از پارکهای کوچک محلی استفاده کرد. ارتباط کودکان در این محیط با کودکان همسن و سال خود و استفاده از وسایل بازی تعبیهشده در پارک در تقویت هوش اجتماعی کودکان موثر است.
2. افزایش وقتگذرانی پای تلویزیون، بازیهای رایانهای و شبکههای مجازی
به خانوادهها توصیه میکنیم ساعات مشخصی را برای تماشای تلویزیون یا استفاده از بازیهای رایانهای برای فرزندانشان در تابستان در نظر بگیرند و در عین حال اذعان میکنیم خانواده موظف است برای وقت کودکان برنامهریزی کند. کودکانی که ساعات طولانی را صرف این برنامهها میکنند، دچار علائم افسردگی و اضطراب میشوند. کمتحرکی، پرخوری و اضافه وزن هم از دیگر عوارض وقتگذرانی پای تلویزیون است. والدین باید برای اوقات طولانی تابستان کودکان برنامهریزی داشته باشند. استفاده از استخرهای عمومی شنا بسیار توصیه شده است. با توجه به علاقه کودک میتوان آنها را در کلاس ژیمناستیک، فوتبال، اسکیت و... هم ثبتنام کرد. کنار این کلاسها ثبتنام در کلاسهای آموزشی به میزان کم هم خوب است. البته باید کلاس با توجه به علایق بچهها انتخاب شود و هرگز وقت بچهها با کلاسهای فشرده و با توجه به علاقه والدین پر نشود.
3. مختل شدن ساعات خواب کودکان
معمولا کودکان در تابستان تا دیروقت بیدار هستند و اغلب تا ظهر میخوابند. بعد از بیدار شدن هم وقتشان را پای تلویزیون و بازیهای رایانهای صرف میکنند. توصیه میکنیم برای اینکه ساعات خواب کودکان به هم نریزد و روزها وقتشان هدر نرود، صبحها در کلاسهای ورزشی ثبتنام شوند تا برنامه همیشگی بیدار شدن در صبحگاه را داشته باشند و در عین حال برای عصرها برنامه دیگری در نظر گرفته شود تا کمتر وقت خود را صرف تماشای تلویزیون و بازیهای ویدیویی کنند. یکی از نکاتی که باید توجه والدین را به آن جلب کرد، تماشای فیلمهای خانوادگی کنار هم است اما برخی فیلمها مناسب تماشای هر سنی نیست و اگر مادر خانواده مصر به دیدن چنین فیلمهایی است باید برنامه را ضبط کند یا تکرار آن را در ساعاتی که فرزندان در کلاسهای تابستانی به سر میبرند یا خواب هستند، تماشا کند. تماشای فیلم ترسناک همراه با کودکان هم اضطرابزاست و در درازمدت سبب ایجاد ترسهای خاص در آنها میشود. پس نهتنها باید ساعات خواب و بیداری کودک را در طول تابستان کنترل کرد بلکه باید به برنامههایی که کودکان تماشا میکنند هم توجه کرد.
4. دوستی و برقراری ارتباط با غریبهها
وقتی کودکان را پارک میبریم، گاهی آشناییهای موقتی ایجاد میشود که ممکن است مورد تایید خانواده نباشد. این آشناییها گذراست و ویژه فصل تابستان است، بنابراین خانوادهها نباید جز در موارد خاص نگران شوند. نکتهای که بسیار اهمیت دارد اینکه والدین هرگز نباید کودک را در پارک رها کنند. باید کنار فرزندشان کنار سایر مادران بنشینند و رفتارها و ارتباطات فرزندانشان و دوستهای آنها را زیر نظر بگیرند. وقتی مادر کودکان را پارک میبرد، حتما باید در مورد مسائل امنیتی نیز صحبت کند. او باید مراقب فرزندانش باشد تا از جلوی چشم او دور نشوند. اگر والدین کودک را به اماکن عمومی میبرند باید در مورد صحبت کردن با غریبهها، جواب دادن به سوالات آنها، خوراکی گرفتن از آنها و... به کودک اطلاعات کافی بدهند. این فرهنگ که در خانوادههای ما رایج است و به همه اطرافیان ناآشنا خاله و عمو گفته میشود، بسیار اشتباه است. این القاب را فقط باید به خاله و عموی اصلی داد. سایر افراد باید برای کودک غریبه معرفی شوند. باید به کودک یاد داد با غریبهها ارتباط برقرار نکند و همراهشان جایی نرود. این امکان وجود دارد که غریبهها قصد آدمربایی یا آزار جنسی کودکان را داشته باشند.
دکتر کتایون خوشابی
روانپزشک اطفال
اولین نکتهای که در مورد فرزند بزرگتر این خانواده به نظر میرسد این است که بیشک این کودک بهدلیل شوکی که به خانواده وارد شده مورد حمایت کمتری بوده است. طبیعی است بزرگترهای خانواده و حتی پدر او که انتظار داشته با یک پدیده شادیآور یعنی، زایمان و تولد و جشن مواجه شود، آنچنان دچار شوک و تنش شدند که خودشان هم با این کودک رفتار مناسبی نداشتهاند. همین که او در معرض جزییات اخبار و وضع جسمی مادرش قرار گرفته و حتی وی را در آن وضعیت ظاهری بد ملاقات کرده، نشان میدهد چه روزهای پرتنشی را پشت سر گذاشتهاند. ادامه مطلب...
چندی پیش معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش اعلام کرد سال آینده، یارانه خانوادهای که از رفتن کودک به مدرسه ممانعت کند، با همکاری وزارت تعاون قطع خواهد شد. خبر به نظر ساده است ولی مرا به تعجب انداخت، آیا مسوولیت دولت به همین قطع یارانه برای این خانوادهها خاتمه پیدا میکند؟
این چه اندیشهای است که مشکلات خانه و داشتن شرایط اجتماعی نابسامان خانواده را سر کودکان فرو ریزیم؟ اگر مشکلات اجتماعی، شرایط نابسامان اقتصادی و ناتوانی در اداره خانواده، فرزندان را از تحصیل محروم میکند، معنایش این است که خانواده مسوولیت خود را در قبال فرزند نمیداند. اگر عکسالعمل دولت قطع یارانه باشد، یعنی نه دولت مسوولیت خود را در قبال کودکان کشور میداند و نه مسوولیت اینکه چرا به چنین خانوادههایی اجازه میدهد از کودکان بیگناه بهرهبرداری مالی و آنها را از آموزش محروم کنند. ادامه مطلب...
جامعه امروز ما به یک جامعه مصرفگرا تبدیل شده و مردم مانند گذشته برای داشتن رفاه بیشتر رنج زیادی را متحمل نمیشوند و همه چیز به راحتی در دسترس همگان است. در این بین، خواستههای کودکان امروز مانند کودکان دیروز نیست، بلکه آنها خواستههایی از والدین خود دارند که شاید باورش هم سخت باشد. آیا واقعا در دسترس بودن همه چیز برای کودکان مفید است یا نه؟ با دکتر محمد مهدی لبیبی، جامعهشناس، درباره اینکه چگونه به کودکانمان بیاموزیم قدر داشتههایشان را بدانند، گفتوگو کردهایم.
1) اگر والدین وقتی برای گفتوگو و صحبت نداشته باشند، چطور میتوان انتظار داشت، فرزندان خود را تربیت کنند و ارزشها و اعتقادات خود و اصول زندگی را به فرزندانشان بیاموزند؟ لازم نیست برای فرزندان سخنرانی کرد بلکه کافی است در مورد اتفاقاتی که میافتد یا موقعیتهایی که در زندگی ایجاد میشود با آنها صحبت کنید. این صحبت میتواند در اوقات خانوادگی باشد مانند قبل یا بعد از شام، بعد از تماشای یک فیلم و صحبت در مورد آن، زمان رفت و آمدهای معمول و... مهم است موضوعاتی را انتخاب کنید که برای فرزندان هم جالب و جذاب باشد و به آنها نیز فرصت حرف زدن بدهید. شنیدن دیدگاهها و نظرات فرزندان به شما کمک میکند با ذهنیت آنها و دیدگاههایشان بیشتر آشنا شوید و بدانید چگونه به موضوعات مینگرند.
2) رابطهای که 2 طرف کارهای مشترکی انجام میدهند، برای هر 2 طرف جذاب است و به افزایش صمیمیت بین والدین و فرزندان بسیار کمک میکند. فعالیت مشترک میتواند درون منزل انجام شود؛ مانند تماشای فیلمی که هم برای والدین و هم فرزندان جالب است، تماشای مسابقه فوتبال، انجام بازی مشخصی مانند منچ یا ماروپله (برای کودکان)، ماشین بازی، عروسک بازی یا انجام یک سرگرمی با همدیگر یا فعالیتی باشد که بیرون از منزل انجام میشود مانند فوتبال بازی کردن، انجام خریدهای معمول خانه، رفتن به پارک یا موزه، کوهپیمایی یا پیادهروی با همدیگر و...
3) نکته آخر اینکه گاهی والدین، بنا به درخواست فرزندان، برای آنها وقت میگذارند و کاری را با هم انجام میدهند ولی مرتب از اینکه وقتشان را صرف چنین کارهایی کردهاند، ابراز ناراحتی میکنند. گاهی اوقات، مکرر به ساعت خود نگاه میکنند که آن کار چه زمانی تمام میشود، یا مرتب با تلفن همراه خود صحبت یا با نرمافزارهای روی تلفن همراه خود بازی میکنند، در حالی که وانمود میکنند به مثلا فیلمی که پخش میشود هم توجه دارند. مهم است والدین نشان بدهند از انجام فعالیت مشترک یا گفتوگو با فرزندانشان لذت میبرند و از وقتی که میگذارند، راضی هستند. فرزندان باید بدانند والدین به این اوقات مشترک به چشم اوقات تلفشده نمینگرند. به یاد داشته باشید، فرزندان بسیار خوب موضوعات را میفهمند و درک میکنند. مهم نیست وانمود کنید یا نکنید زیرا آنها به خوبی متوجه عمل شما میشوند. پرداختن به فعالیت مشترک با فرزندان، با ترشرویی، عصبانیت، اوقاتتلخی، ایرادگیری، تمسخر، مسلما به رشد آنها کمک نخواهد کرد.