بسیاری از راهنماییهای متداول امروزی به والدین، دنیای هیجان را نادیده میگیرند. در عوض تکیه آنها بر گونهای از نظریههای فرزندپروری است که بر رفتار نامطلوب کودکان توجه دارند و به احساسهایی که در پس این رفتار نهفته است بیتوجه هستند. یافتههای پژوهشها نشان میدهند آگاهی از هیجانها و توانایی مدیریت احساسها بیش از بهره هوشی تعیینکننده موفقیت و کامیابی در همه بخشهای زندگی، بهخصوص روابط خانوادگی خواهد بود. امروزه در شیوههای فرزندپروری توجه به هوش هیجانی از اهمیت خاصی برخوردار است.
ادامه مطلب...
مرز بین محبت و لوس کردن بچهها کجاست؟
خط قرمز مهربانی را رد نکنید!
دکتر الهام شیرازی
روانپزشک کودک و نوجوان
عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی ایران
هر انسانی در هر برهه از زندگیاش به محبت نیاز دارد و این نیاز در کودکی اهمیت ویژهای دارد اما والدین باید ابتدا نحوه محبت کردن به فرزندشان را بدانند تا ناخواسته با رفتارهایشان که با عنوان رفتارهای محبتآمیز قلمداد میشود، به او آسیب نزنند. در حقیقت، محبت کردن اصولی دارد که دانستن آن به والدین کمک میکند بهگونهای با فرزندانشان رفتار کنند که آنها را مستقل بار بیاورند. در «فرزندپروری» این هفته با نکات کاربردی در این زمینه آشنا میشوید.
ترک تحصیل نوجوانان یک مساله چندعاملی است
دکتر محمدرضا خدایی
روانپزشک و عضو هیاتعلمی دانشگاه علومبهزیستی و توانبخشی
ترک تحصیل در نوجوانان مسالهای است که تنها یک علت ندارد و مسائل زیادی باعث میشود یک نوجوان در زندگیاش چنین تصمیمی بگیرد.
برای حل این موضوع هم باید ابتدا علتهای بروز این مساله را بشناسیم تا راهحل زودتر پیدا شود. بعضی از علتها فردی است و به خود نوجوان برمیگردد چون دوران نوجوانی دوران گذر از بحران است و نوجوان دنبال فردیت و هویت خود میگردد.
او گاهی شتابزده عمل میکند و چنین تصمیماتی میگیرد در حالی که بعدها ممکن است از تصمیمی که گرفته سخت پشیمان شود چون انجام بعضی از کارها قابلجبران نیستند و حتی در این شرایط ممکن است نوجوان به دلیل سرخوردگیای که احساس میکند به سمت مسائلی مانند اعتیاد نیز برود. به همین دلیل باید در وهله اول به نوجوانمان کمک کنیم تا به خوبی بتواند از این بحران هویت عبور کند.
یکی از علتهای دیگر این موضوع اختلافهای خانوادگی یا فقر فرهنگی یا مالی است که در این صورت با کمک گرفتن از اولیای مدرسه و مشاوران میتوان این موضوع را حل کرد.
البته ناگفته نماند در بعضی از موارد وجود اختلالهای روانیای مانند اضطراب، افسردگی یا حتی اوتیسم میتواند مانع از ادامه تحصیل در نوجوانان شود.
به هر حال توصیه میکنم حتما والدین قبل از ورود نوجوان به این مرحله سعی کنند با او ارتباط نزدیکتری داشته باشند و او را حمایت کنند و اگر نوجوانشان مشکل داشت سعی کنند با رفتن نزد یک مشاور آن را برطرف کند. به هر حال نباید اجازه داد نوجوان بر اثر یک تصمیم آنی آیندهاش را خراب کند.
نگاه روانشناس/ دکتر بهروز بیرشک/روانشناس عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
بچههایمان را وابسته بار نیاوریم
وابستگی با دلبستگی تفاوت زیادی دارد. خیلی از افراد و خانوادهها به یکدیگر دلبسته هستند و یکدیگر را دوست دارند اما این دلبستگی طوری نیست که زندگی آنها را به هم بریزد اما وابستگی گاهی آنقدر شدید میشود که به یک بیماری تبدیل میشود.
به همین دلیل باید برای رهایی از این مساله سعی کنیم به خودمان و توانمندیهایمان تکیه کنیم و
اعتمادبهنفسمان را بالا ببریم.
والدینی که کودکشان را وابسته بار میآورند، نهتنها در حق او ظلم میکنند، بلکه آیندهاش را خراب میکنند چون فرد وابسته نه میتواند تصمیم بگیرد و نه میتواند مستقل زندگی کند. او دائم باید کسی را کنار خودش داشته باشد، چرا که از تنهایی و وارد شدن در جامعه هراس دارد.
به همین دلیل، وابستگی زیاد یک رفتار غیرعادی محسوب میشود و کسی که بیش از اندازه به فرزندش وابسته است، باید تحتنظر یک مشاور باشد تا بتواند به زندگی طبیعی برگردد.
افراد وابسته زیادی در جامعه وجود دارند که به دلیل وابستگی شدیدشان به والدین یا برعکس آن، هیچوقت در کارشان موفق نمیشوند و تمام زندگیشان را در وابستگی به فرد مقابلشان میبینند در صورتی که جامعه امروز اصلا چنین وابستگیهایی را نمیپذیرد و افراد باید بیاموزند روی پای خود بایستند و روزی زندگی جدید و مستقلی را برای خودشان تشکیل دهند.
توصیهها و هشدارهای تربیتی دکتر محمدرضا خدایی به والدین جوان
دلبستگی یا وابستگی؟ مساله این است!
طبیعی است که هر پدر یا مادری به فرزندش علاقهمند است و او را بینهایت دوست دارد اما گاهی همین علاقه باعث میشود آنها آنقدر به فرزندانشان وابسته شوند که زندگی شخصیشان مختل شود و گاهی نیز این قضیه به طور معکوس اتفاق میافتد. یعنی آنقدر از طرف والدین توجه و حمایت افراطی صورت میگیرد که فرزندشان کاملا وابسته بار میآید و دچار اختلال شخصیت وابسته میشود. در گفتوگویی که با دکتر محمدرضا خدایی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی توانبخشی و بهزیستی داشتهایم، درباره علل و عواقب چنین رابطهای بین والدین و فرزندان بحث کردهایم. با ما همراه شوید.
سلامت: چه تفاوتی بین وابستگی و دلبستگی وجود دارد؟
از نظر عامه، این 2 مقوله هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند اما از نظر روانشناختی کاملا با هم تفاوت دارند. دلبستگی به این معناست که فرد باوجود اینکه احساس تعلق به خانواده دارد اما به استقلال فردی هم رسیده است و میتواند به راحتی تصمیم بگیرد و زندگی مجزایی را برای خود تشکیل دهد، بدون اینکه کسی در این بین آسیب روانی ببیند اما افرادی که وابسته هستند نهتنها به استقلال فردی نرسیدهاند، بلکه زندگی مستقل و جداگانهای هم نمیتوانند داشته باشند و مرزهای روابط آنها مشخص نیست و همین مساله در درازمدت به بروز اختلالهای اعصاب و روان در آنها منجر میشود.
پرسش: با کودکانی که اقدام به خودزنی میکنند یا سرشان را به دیوار یا زمین میکوبند، چگونه باید رفتار کرد؟
پاسخ دکتر نسرین امیری، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی:
خودزنی یا کوبیدن سر به دیوار و زمین در کودکان، مشکل رفتاری رایجی است که برخی کودکان برای جلب توجه والدینشان انجام میدهند.
بهترین کار برای برخورد با این مساله بیتوجهی والدین و اطرافیان نسبت به کاری است که کودک انجام میدهد؛ البته به شرط آنکه در سایر مواقع نسبت به کودک و کارهایی که انجام میدهد، توجه خنثی داشته باشید.
توجه خنثی به این معناست که به کودک در شرایطی که رفتار مناسب و طبیعی دارد توجه کنید. به نحوی که کودک متوجه توجه شما نسبت به کارهایی که انجام میدهد، بشود و بفهمد برای والدینش مهم است و کارهایش دیده میشود اما توجه خنثی به معنای تشویق بی مورد کودک نیست.
همین که در مورد کارهایی که انجام میدهد با او صحبت کنید و آنها را مورد توجه قرار بدهید، کافی است اما متاسفانه در جامعه ایرانی کارهای معمولی و طبیعی کودک نیز مورد تشویق قرار میگیرند، در حالی که این کار به هیچوجه درست نیست.
فقط باید کارهای خوب و پسندیده کودک را تشویق کرد و کارهایی مثل خودزنی، رفتارهای هیجانی و... را نادیده گرفت.
خودزنی به تماشاچی نیاز دارد بنابراین اگر تماشاچی حذف شود، طبیعتا این رفتار خاموش خواهد شد.
خیلی اوقات میبینید که حتی بزرگترها هم این رفتار را انجام میدهند و در مواردی اقدام به خودزنی میکنند. این مساله به سن تکامل هیجانی فرد بستگی دارد اما معمولا باید بعد از سن نوپایی چنین رفتارهایی کاهش پیدا کند اما چون در بسیاری از موارد رفتارهای ناخوشایند کودک مورد توجه والدین قرار میگیرد تا مدتها ادامه پیدا میکند و حتی در بزرگسالی هم دیده میشود.
دکتر فربد فدائی/روانپزشک، مدیرگروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
به گفته حضرت علی(ع)، ازجمله حقوق فرزند بر پدر آن است که نام نیکو بر او نهد.
اما چرا نام نیکو نهادن بر فرزند چنین مهم است؟ زیرا نام از نخستین ویژگیهای فرد است که مورد توجه دیگران قرار میگیرد. انسانها با نام خود شناخته میشوند. یک نام بامحتوای خوشاهنگ، از آغاز تاثیری مثبت در شنونده پدید میآورد.
نام یک فرد از آغاز احساس آشنایی و نزدیکی یا احساس بیگانگی و دوری را در فرد ایجاد میکند. خود شما نیز احساس کردهاید زمانی که نامی فارسی را بر فرد پاکستانی، هندی، تاجیک، عرب، اهل ترکیه یا شرق اروپا میشنوید بیاختیار احساس علاقه و نزدیکی با او میکنید.
زمانی که میبینید نام یکی از معصومان(ع) را بر زنگی آفریقایی یا سپید اروپایی نهاده شده به او احساس نزدیکی میکنید، هرچند هیچگاه او را از نزدیک هم ندیده باشید، اما مهمتر از آن اینکه صاحب یک نام چه ارادی و چه غیرارادی خود را با نامش همانند میکند. آن کس که صفتی از خداوند نام اوست به سمت آن صفت گرایش بیشتری مییابد. آن کس که نام پهلوانی را بر خود دارد، میکوشد رستموار و جوانمردانه رفتار کند. برعکس آنکه نامی غربی یا بیگانه بر فرزند میگذارد، نادانسته او را به بیگانگی با ریشهها سوق میدهد.
آنکه نام یکی از معصومان(ع) را بر خود دارد اگر به سیره صاحب نام خویش آگاه باشد به آن سمت متمایل میشود. برخی از این نامها آرزوهای نهفته و آشکاری در خود دارد که به پویایی و هشدار در جامعه یاری میرساند. از آن جمله است نام حضرت مهدی(عج) که هر بار که میشنویم به یاد آن منجی موعود و آینه تمامنمای حضرت حق میافتیم و آنچه خواهد کرد و وظیفه ما آن است که آن کاری را انجام دهیم که آن حضرت برای آن برگزیده شده است.
مهدی و مهتدی تویی رحمت ایزدی تویی
روی زمین گرفتهای، داد زمانه دادهای
نیمه پنهان «کلش آو کلنز»
دکتر هانیه زایررضایی
آیا میدانستید یکپنجم کاربران بازیهای رایانهای در تمام دنیا، ایرانیان و بخش عمدهای از این جمعیت مشغول بازی مخربی به نام «کلش آو کلنز» هستند؟!
«کلش» یک بازی آنلاین اینترنتی است که توسط یک کمپانی فنلاندی طراحی شده است و روزانه 654 هزار دلار برای گردانندگان آن درآمدزایی دارد. روند این بازی به این ترتیب است که در آن ضعیفترها و ناتوانترها زودتر آسیب میبینند و قلعهشان مورد تجاوز قرار میگیرد، یعنی در این بازی همان اصلی که در قانون جنگل حکمفرماست، برقرار است.
از اینرو افراد واردشده به فضای بازی، مدام نگران این هستند که قلعهشان مورد دستبرد قرار نگیرد.
دکتر میترا حکیم شوشتری
فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
در درمانگاه بیمارستان نشستهایم. نوجوانی با عصبانیت وارد اتاق میشود و کنار مادرش مینشیند. او خیره به دیوار مقابل نگاه میکند و به نظر نمیرسد هیچگونه تمایلی برای پاسخ دهی به سوالها داشته باشد. مادر میگوید: «توضیح بده این تصمیم احمقانه به دنبال چه فکرهایی به سرت زده است.» از مادر میخواهیم که مداخله نکند و از اتاق خارج شود. به مراجع میگوییم: «چه چیزی تا این حد تو را عصبانی کرده و چه کمکی از دست ما برمیآید؟» او با حالتی بغضآلود میگوید: «از زندگی خستهام، نمیخواهم مدرسه بروم و فکر میکنم به سنی رسیدهام که در مورد زندگی خودم تصمیمگیری کنم. از وقتی مهر شروع شده اینها زندگی را به من تنگ کردهاند، چه جور بگویم که محیط مدرسه برایم غیرقابل تحمل است، نمیخواهم شبها مثل مرغ ساعت 9 بخوابم و دائم از این و اون دستور بگیرم.»
دکتر بدریسادات بهرامی
مشاور خانواده مدرس دانشگاه
من خودم یک مادربزرگ هستم و کاملا میتوانم درک کنم حس مملو از عشقی که به نوههایتان دارید چگونه است، اما میخواهم نه فقط بهعنوان کسی که سالهاست مشاور خانواده بوده بلکه مادربزرگی که جانش به نفس پارساکوچولو(نوه عزیزم) بند است، چند توصیه داشته باشم. این خطاها باعث میشود نوهها دچار بدرفتاری و بدقلقی شوند و خودشان و اطرافیان را به زحمت بیندازند: