معمولا کودکان بعد از رویارویی با حوادث ناگوار واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند. در مواردی که کودک خود در معرض ماجرا نبوده و صرفا اطلاعاتی را شنیده باشد، ممکن است دچار استرس حاد شود که به فاصله یک روز تا یک ماه بعد از حادثه ادامه خواهد داشت اما از آنجا که کودکان تحریکپذیرترند و ماجرا را غلو میکنند و به هر نوع حادثهای به چشم پایان دنیا نگاه میکنند، ممکن است دچار علائم استرس پس از سانحه شوند. در این شرایط، کودک مبتلا، در طول روز در بازیها و نقاشیها یا در طول شب در خواب و کابوسهای شبانه مدام سانحه را به یاد میآورد و تجربه و گاهی حوادث را بازسازی میکند. تحریکپذیری، پرخاشگری، گوشهگیری، افسردگی و حتی پسرفت تکلم و شبادراری از علائم استرس پس از سانحه در کودکان است. هر چه استرس والدین و نگرانی آنها بیشتر باشد، علائم روانشناختی در کودک بیشتر ادامه مییابد.
به تمام والدین توصیه میکنیم هرگز کنار کودکان اخبار تروریستی تماشا نکنند و اگر تصادفا کودک در معرض این مسائل قرار گرفت، ذهنش را از سمت سانحه منحرف کنند تا افکارش معطوف به آن نشود. مثلا برای تغییر حالت میتوانیم کودک را به پارک ببریم و با او بازی کنیم. در صورتی که کودک در مورد علت حمله پرسید، میتوان با او در مورد آن صحبت کرد اما نباید وارد جزئیات شد و از کلمات استرسآور استفاده کرد بلکه باید در حد فهم کودک توضیح مختصری به او داده شود.
11 ماه بعد از فاجعه «مجله شارلیابدو» اتفاق دیگری فرانسه را لرزاند که طی 40 سال گذشته بیسابقه بود. در حالی که تیم ملی فوتبال آلمان و فرانسه در ورزشگاه استادوفرانس مسابقه میدادند در محله 11 پاریس مردی مسلح به رستورانی حمله کرد و مردم را به رگبار بست. پس از آن نیز در مرکز هنری باتاکلان مردمی که برای تماشای کنسرت رفته بودند به گروگان گرفته شدند و به قتل رسیدند. 2 انفجار نیز خارج از استادیوم فوتبال رخ داد. 8 نفر در پاریس حمله انتحاری انجام دادند که 7 نفر آنها خارجی بودند. طی این حملهها به نقاط مختلف در پاریس و ایل دو فرانس، 129 نفر کشته و 352 نفر زخمی شدند که حال 99 نفر آنها وخیم اعلام شد. این اتفاق با چند روز فاصله از حمله انتحاری بیروت رخ داد. شاید از نظر بعضیها صحبت در مورد آن لزومی نداشته باشد اما واقعیت این است که با توجه به شرایط کنونی جهان، حملههای تروریستی اتفاقی است که ممکن است برای هر ملتی بیفتد و مواجهه با این استرس مسالهای که باید درباره آن اطلاعات بیشتری داشته باشیم.
ادامه مطلب...
کما به زبان ساده مانند یک خواب طولانی است، با این تفاوت که با تکان دادن یا صدا زدن، فرد از خواب بیدار نمیشود. کما در علم پزشکی وضعیتی اورژانسی است که به دلیلی فرد هوشیاری خود را به مدت طولانی از دست میدهد. جای امید است که خیلی از بیماران میتوانند هوشیاری خود را بهدست آورند و به زندگی برگردند اما برای بازگرداندن آنها به زندگی، به درمان و مراقبتهایی حین کما نیاز است.
در قسمت بالای ساقه مغز ساختاری وجود دارد که مسئول هوشیار نگه داشتن انسان است. قشر مغز نیز بخشی از این وظیفه را برعهده دارد. اگر قشر مغز آسیب ببیند هوشیاری بیمار از بین میرود. به طور کلی، اگر صدمهای به مغز برسد که نتواند نیاز مغز به انرژی را تامین کند، ارتباط مغز با ساقه مغز قطع و فرد وارد مرحله کاهش هوشیاری میشود تا بتواند با همان مقدار خون کاهشیافته نیاز مغز را برطرف کند.
ادامه مطلب...
شایعترین سرطان بین زنان سرطان پستان است و سن ابتلا به این سرطان شایع بین زنان ایرانی، 5 تا 10 سال پایینتر از سن جهانی این بیماری است. در حقیقت سن ابتلا به سرطان پستان بین زنان ایرانی 45 تا 55 سال است در حالی که در دنیا متوسط سن ابتلا بین 50 تا 60 سال گزارش شده است. عوامل خطر سرطان پستان آنطور که متخصصان بیان میکنند، سابقه فامیلی ابتلا به سرطان، نخستین بارداری بالای 30 سال، عادت ماهیانه زیر 12 سال، یائسگی بالای 55 سال، عدم بارداری، عدم شیردهی و هورموندرمانی بعد از یائسگی است، اما اگر دقت کرده باشید این روزها مردم افزایش یک بیماری بهخصوص سرطان را به استرس ارتباط میدهند. این قضیه در مورد سرطان پستان نیز مصداق دارد و اخیرا در کنفرانس یکروزه سرطان پستان و بارداری، رئیس انجمن کلینیکال انکولوژی از ارتباط استرس با سرطان پستان صحبت و رابطه استرس و ابتلا به سرطان پستان را، رابطهای مستقیم ذکر کرده بود. البته استرس با توجه به اینکه سیستم ایمنی بدن را تضعیف میکند، میتواند زمینه ابتلا به بسیاری از بیماریها را در بدن فراهم کند ولی ارتباط آن با سرطان پستان سوالی بود که از دکتر نسرینالسادات علوی، متخصص و جراح بیماریهای پستان و عضو هیاتعلمی پژوهشگاه سرطان پرسیدیم:
ادامه مطلب...
بسیاری از خانمها یا حتی آقایان گمان میکنند نوک پستانها تنها برای شیردهی است اما نمیدانند این بخش بسیار حساس از بدن، میتواند حقایق جالبی را درباره سلامتیمان بگوید. ضمن اینکه باورهای درست و نادرست بسیاری هم درباره نوک پستانها وجود دارد که در ادامه به مهمترین این حقایق و باورها اشارهای خواهیم داشت.
1) ترشحات
گاهی از نوک پستان برخی از خانمها، ترشحات شیری، شفاف یا حتی با زمینه سبز-آبی، خارج میشود. این ترشحات میتوانند کاملا طبیعی باشند و در دورانی جز دوران بارداری و شیردهی با تحتفشار قرارگرفتن نوک پستانها هم خارج شوند. محققان دانشگاه نیوجرسی بر این باورند تنها زمانی باید این ترشحات را جدی گرفت و به پزشک مراجعه کرد که یا بدون فشار پستانها خارج شوند یا همراه با خون و خونابه باشند یا تنها از نوک یکی از پستانها بیرون بیایند. ترشحات طبیعی که ابتدا به آنها اشاره کردیم، میتوانند در اثر رشد کیستهای خوشخیم و بدون ضرر در بافت پستانها اما ترشحات غیرطبیعی، میتوانند در اثر ابتلا به تومورهای سرطانی باشند.
ادامه مطلب...
هرچند علائم ابتلا به یک بیماری در تمام بیماران یکسان نیست و نمیتوان وجود این علائم را هم صددرصد، دال بر بروز بیماری دانست اما برخی از نشانههای ظاهری و پوستی میتوانند هشداری برای ابتلای احتمالی به سرطان پستان باشند. در این صورت، اگر افراد مبتلا به این علائم پوستی، آنها را جدی بگیرند و سریعتر به پزشک مراجعه کنند، میتوانند در صورت ابتلا به سرطان پستان، در مراحل اولیه آن را مهار و درمان کنند. از این رو، در ادامه به شایعترین مشکلات ظاهری و پوستی که در افراد مبتلا به سرطان ایجاد میشوند، اشارهای خواهیم داشت:
ادامه مطلب...
وقتی سالمندان دچار معلولیت میشوند...
همه انسانها به مراقبت نیاز دارند. وقتی جوان و سالم هستیم این وظیفه تقریبا بهطور تمام و کمال بر عهده خودمان است اما وقتی به دوران سالمندی برسیم به کمک و حمایت دیگران هر چند کمک اندک نیاز خواهیم داشت. سالمندان سالم و حتی بیمار از پس بسیاری از کارهای شخصی خود برمیآیند اما مشکل بزرگ وقتی است که معلولیت به سالمندی اضافه میشود. چنین سالمندانی با توجه به نوع معلولیتشان به مراقبت بیشتری نیاز دارند لااقل تا وقتی که خودشان نحوه خودمراقبتی را بیاموزند. گاهی معلولیت آنقدر شدید است که حضور یک مراقب خوب شبانهروزی الزامی است. مشکلهایی که یک سالمند معلول پیدا میکند آنقدر زیاد است که واقعا بسیاری از خانوادهها را مستاصل میکند. در «سالمندان» این هفته به مهمترین مشکلها و راههای مقابله با آن اشاره میکنیم.
ادامه مطلب...
قبل از سن دبستان هیچ نیازی نیست که در این رابطه به کودک اطلاعاتی داده شود. کافی است او بداند به بیماریای دچار است که از طریق خون منتقل میشود و به همین دلیل باید مراقب خود باشد و شرایطی را رعایت کند ولی بعد از 7سالگی میتوان با او صحبت کرد
سالانه 600هزار نوزاد مبتلا به ایدز متولد میشوند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، این کودکان از مادرانی ایدز میگیرند که حتی خودشان از ابتلا به این بیماری مطلع نیستند. ایدز از مادر از طریق خون در دوران بارداری یا زایمان و حتی شیردهی منتقل میشود. امروزه عمده تلاش متخصصان صرف پیشگیری از ابتلای نوزادان به ایدز و درمان آنها میشود تا بتوان از میزان مرگ و میر آنها به دلیل ابتلا به این بیماری کاست. ابتلای کودک به ایدز نهتنها از نظر جسمی میتواند آسیبزا باشد و هزینههای درمانی گزافی را به خانواده و دولتها تحمیل کند، بلکه از نظر روانی نیز کودک را متحمل رنجهای بسیار میکند. مرگ والدین و بیحامی ماندن کودکان کنار تابوهایی که در جامعه وجود دارد و پس زده شدن آنها میتواند باعث شود این کودکان از حقوق طبیعی خود محروم بمانند و منزوی بار بیایند.
ادامه مطلب...
امروزه فرزندان ما از دنیای پیرامون خود مدام اطلاعات مختلفی دریافت میکنند که تحلیل و تفسیرش برایشان مشکل است. والد بودن در عصر اطلاعات، این مسوولیت را بر دوش والدین میگذارد که مراقب هجوم اطلاعات باشند. بالاخره بچهها درباره ناهنجاریهای دنیای امروز، تجاوز، خشونت، آسیبهای جسمی و روانی و از جمله ایدز چیزهایی میشنوند. بنابراین عاقلانهترین کار این است که والدین با ارائه اطلاعات درست و بهموقع بچهها را حمایت کنند تا آسیب نبینند. البته باید بسیار آگاهانه این اطلاعات را در اختیار بچهها قرار داد، چرا که صحبت کردن در اینباره و دادن اطلاعات بیش از حد، آشنا کردن آنها با دنیایی از دادههای گیجکننده و رعبآور است. اینکه چه موقع و چطور با بچهها در این خصوص حرف بزنیم، واقعا مهم است. در بحث آموزش جنسی هم تاکید میشود اطلاعاتی که به فرزندمان میدهیم، باید متناسب با سن و درک او باشد. صحبت درباره ایدز و هشدار به کودک برای مراقبت از خود نیز باید آنچنان هوشمندانه باشد که فرزند ما دچار وحشت نشود و خیال نکند روابط سالم زناشویی نیز خطر دارد. نباید گفتوگو در اینباره را تا بلوغ به تاخیر انداخت. بلوغ گاهی با سرکشی و لجاجت همراه است و نوجوان در مسیر کسب استقلال میکوشد در برابر والدین بایستد. کسی که به این سن میرسد، باید آموزشدیده و مجهز به اطلاعات باشد تا با «نه»گفتنهای بهموقع و دانستن اصول پیشگیری از بیماریها، از خود مراقبت کند. اگر آموزش مسایل جنسی پلهپله از همان سن کودکی و با شروع پرسشگری کودک آغاز شود، مفید خواهد بود و والدین کمکم میتوانند با بزرگتر شدن کودک و در نظر گرفتن درک او اطلاعات تکمیلی به او بدهند. این روند میتواند تا قبل از بلوغ به بحث عشق و آموزش برای پیشگیری از بیماریهایی مانند هپاتیت و ایدز نیز برسد تا کودک قبل از سن بلوغ که هنوز پذیرای صحبتهای والدین است،...
ادامه مطلب...
هنگامی که در مورد بیماری با کودک صحبت میکنید، اصلا نیازی نیست در مورد احتمال مرگ ناشی از آن صحبتی به میان آورید. کودک باید با امید به زندگی تحت درمان قرار بگیرد و اگر خود در مورد مرگ بپرسد، میتوانید بگویید مرگ قابل پیشبینی نیست و هر انسانی بالاخره یک روز فوت میکند. در صورت مرگ یکی از والدین نیز نباید دوره سوگواری طولانی شود. والد بازمانده باید از کودک حمایت کند و در صورتی که هر 2 والد فوت کردند، این وظیفه برعهده سایر نزدیکان است و آنها باید تنها در مورد خوبیهای والدین برای کودک بگویند.
ادامه مطلب...