چگونه در دوران سالمندی از رخوت و افسردگی فاصله بگیریم
دکتر مهشید فروغان
روانپزشک سالمندان
عضو هیاتعلمی دانشگاه علومبهزیستی و توانبخشی
- پدرم خیلی بیحوصله است. هرچه به او اصرار میکنیم حداقل روزی یک بار برای پیادهروی از منزل خارج شود اعتنایی نمیکند...
- وقتی میخواهیم جایی مثلا میهمانی برویم، مادرم میگوید من نمیآیم، شما بروید. ما میمانیم که چه کنیم. از یک طرف دلمان میخواهد برویم یا اساسا مجبوریم که برویم و از طرف دیگر دلمان پیش او میماند. همهاش میترسیم برایش اتفاقی بیفتد. مجبور میشویم رسیده یا نرسیده خداحافظی کنیم و برگردیم...
اینها نمونههایی از گلایههایی است که گاه و بیگاه از زبان خانوادههای سالمندان این مرز و بوم شنیده میشود. به راستی سالمندان ما تا این حد مردمگریز و انزواطلب هستند؟ چرا از فرصتی که دارند استفاده نمیکنند؟ چرا به دامان بیعملی افتادهاند؟ آیا پیری و سالخوردگی آنها را چنین میکند یا باید جای دیگری دنبال علت گشت؟
حقیقت این است که پاسخ این سوالها آنقدرها ساده نیست یا بهتر بگوییم تنها یک پاسخ برای آنها نمیتوان یافت.
این مدعا که سالمندی و افسردگی عجین هستند و افسردگی بخشی از سالمندی طبیعی است مدتهاست رد شده و بیاساس بودن آن در پژوهشهای مختلف به اثبات رسیده است. برعکس، بسیاری از مطالعهها نشان دادهاند گرچه سالمندان با بیماریهای مزمن متعدد و گاهی معلولیتهایی دست به گریبانند، وقتی شرایط مناسبی برایشان مهیاست، از روحیه بالایی برخوردارند و حتی در مقایسه با افرادی که وضعیت آنها را از بیرون ارزیابی میکنند، مانند اعضای خانواده یا پزشکشان، دید مثبتتری نسبت به وضعیت خود و آینده دارند.
بدیهی است سالمندانی که از قدیم خویی افسرده و مضطرب داشتهاند، وقتی به دوران سالمندی میرسند کماکان این خصلت خود را حفظ میکنند، ولی این موضوع در مورد بیشتر سالمندان صادق نیست.
نتایج مطالعههایی که در سالهای اخیر روی سالمندان کشور ما انجام شده نشان میدهد علائم افسردگی در آنها، در مقایسه با بسیاری از دیگر کشورهای جهان شایعتر است (20 تا30 درصد در مقایسه با 8 تا 15 درصد در مطالعههای انجام شده در کشورهای غربی). این تفاوت را چگونه میتوان توجیه کرد؟
پیر شدن جمعیت در کشور ما پدیدهای تازه و شاید بتوان گفت تا حدودی غافلگیرکننده است. هنوز زیرساختهای لازم برای اینکه سالمندان بتوانند از اوقات فراغتشان لذت ببرند به اندازه کافی وجود ندارد.
باید باشگاههایی مختص سالمندان احداث کنیم
در برخی از نقاط دنیا این مشکل را با ایجاد باشگاههای سالمندان در محلهها تا حدودی حل کردهاند. باشگاه سالمندان محلی است با امکانات فرهنگی، ورزشی و تفریحی نهچندان گسترده که خود سالمندان در برنامهریزی و مدیریت آن سهم دارند.
چنین مکانی امکان آن را فراهم میکند که سالمندان دور هم جمع شوند و از مصاحبت یکدیگر لذت ببرند و کنار آن با شرکت در فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و گردشگری اوقات خود را بهگونهای ارزشمند پر کنند. در برخی از شهرهای کشور ما نیز رفتهرفته اینگونه مراکز راهاندازی شده است (بیشتر زیرنظر شهرداریها) ولی دامنه آنها محدود است و بهدلیل تبلیغات ناکافی اغلب سالمندان امکان حضور در آنها را ندارند. در نتیجه، تنها امکاناتی که برای بیشتر سالمندان مهیاست، پارکها هستند. بسیاری از سالمندان به دلایل مختلف رفتن به پارک را دوست ندارند. یکی از آنها مساله آلودگی هوا و دیگری عدم مناسبسازی پارکهاست که باعث میشود سالمندان برای جلوگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی و تنفسی یا زمین خوردن از رفتن به پارک صرفنظر کنند.
از سوی دیگر، مشارکت اجتماعی در سلامت سالمندان خصوصا سلامت روان آنها نقش عمدهای دارد.
روابط اجتماعی کم سالمندان آنها را منزوی میکند
باید به این نکته نیز توجه کنیم که کاهش ارتباط با دوستان بهدلیل بازنشستگی، بیماری یا از دست دادن آنها، جداشدن فرزندان بهدلیل تحصیل، ازدواج یا مهاجرت و... شبکه اجتماعی سالمند را محدود و او را به تنهایی و انزوا تهدید میکند، بنابراین سازمانها و نهادهای مسئول ارائه خدمت به سالمندان باید هرچه زودتر درصدد برنامهریزی برای اوقات فراغت آنها برآیند تا سالمندان سالمتر و شادتر بمانند. این کار
مقرون بهصرفه نیز هست چون با پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی از هزینههای درمانی سالمندان به میزان قابلتوجهی میکاهد.
شیوه زندگیتان را تغییر دهید
اگر چه تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مسئولیتی جمعی است، ولی نباید در این میان مسئولیت فردی خود سالمندان را نادیده گرفت. ماندن در خانه، روی گرداندن از فعالیتهای ارزشمند و لذتبخش، انتخاب شیوه زندگی غیرفعال و... باعث میشود روحیه سالمندان به سمت افسردگی برود. هر فردی وقتی از دنیای بیرون میبُرد و به درون خود پناه میبرد، خود را عملا در معرض انواع بیماریها قرار داده است. وقتی رویداد بیرونی جالبی را تجربه نکردهایم که به آن فکر کنیم به کندوکاو در وضعیت خودمان میپردازیم و از آنجا که سالمندی با دشواریها و استرسهایی همراه است دنیا را تیره و تار میبینیم. هر چه دلتنگتر و بیحوصلهتر شویم، آستانه تحملمان پایینتر میآید، درد بیشتری حس میکنیم و خود را ناتوانتر میبینیم. به عبارت دیگر، در چرخه معیوبی میافتیم که روز به روز بیشتر ما را به سوی ناامیدی میبرد. برای شکستن این چرخه معیوب باید فعالانه برخورد کنیم.
این 5 توصیه به شما کمک میکند از رخوت و افسردگی دور شوید
1. برای هر روزتان برنامهریزی کنید به گونهای که حتما زمانی را با دوستان بگذرانید.
2. در امور خیریه شرکت کنید.
3. به طبیعت نزدیک شوید.
4. به کارهایی بپردازید که قبلا به آن علاقه داشتید، مانند کارهای دستی هنری، باغبانی و...
5. ورزش و فعالیت بدنی جایگاهی ویژه دارد و میتواند شما را در برابر افسردگی مصون کند. اگر میخواهید از رخوت، کسلی و انزوا در سالمندی دور باشید از همین امروز تغییر در خود را با این توصیهها شروع کنید، فردا ممکن است خیلی دیر باشد.
مادربزرگها و پدربزرگهای عزیز!
شما میتوانید عکسها و تجربههای خود را با همسالانتان به اشتراک بگذارید. از تلاشها و موفقیتهای خودتان برایمان بنویسید و عکس بگیرید و همراه با اسم و سنتان ارسال کنید.
عاشق شکلات تلخم!
اطرافیانم از اینکه سیگار میکشم بسیار ناراحت هستند اما همسر خدا بیامرزم سیگار میکشید و من هم سیگاری شدم و در این سن و سال دیگر دنبال ترک نیستم. علاقه بسیار زیادی به شکلات تلخ دارم. نوههایم میگویند خوردن شکلات تلخ خاصیت زیادی دارد و برای قلبم خوب است. خدا را شکر سالم هستم و کنار فرزندانم احساس شادی و عاقبت بخیری میکنم. ذکر یا علی و پنج تن آل عبا از زبانم نمیافتد و همیشه اول برای همه بعد برای عاقبت بخیری فرزندانم دعا میکنم.
راحله اصلانی متولد 1303
اینجا باغ گل گچسر
خانم اقدس دودانی متولد 24 تیر ماه 1323
آقای احمد کشاورز متولد 29 مهر ماه 1322
اینجا باغ گل گچسر است. ما هر 2 فرهنگی بازنشسته و دبیرهای مدارس منطقه 4 بودهایم. هر 2 به مطالعه علاقه زیادی داریم و پیگیر اخبار روز هستیم. صبحها هم به پارک نهجالبلاغه میرویم برای پیادهروی و ورزش... اهل مسافرت هستیم و 2 نفری سفر میکنیم.
ما اهل سفر هستیم
پدرم منصور هوشمند متولد هشتم فروردین 1331 و مادرم اعظم هوشمند متولد چهارم فروردین 1335، پسرعمو و دخترعمو هستند. بسیار شاد و باروحیه. اهل سفر و معمولا دوست دارند دور و برشان شلوغ باشد یعنی همیشه برای خودشان همسفر جور میکنند. صبحها میروند ورزش. یک گروه ورزشی دارند که همگی همسن و سال هستند و با گروهشان سفرهای گروهی هم میروند.