بالاخره تبلیغ کالاهای آسیبرسان در رسانه ملی ممنوع هست یا نیست؟
مهدیه آقازمانی
چند سالی است که بهنظر میرسد کفگیر رسانه ملی به تهدیگ خورده و با کمبود بودجه شدیدی مواجه شده؛ بهگونهای که مجبور است برای هر برنامه تلویزیونی اسپانسر داشته باشد. این اتفاق باعث شده پای تبلیغات به میان برنامههای خانوادگی و حتی برنامههای کودک و نوجوان نیز باز شود و حجم زیادی از زمان این برنامهها صرف معرفی کالاهای مختلف میشد. هرچند با اعتراضهای فراوانی که به تبلیغات متعدد در برنامههای کودک شد، رسانه ملی تصمیم به حذف آن از برنامه کودک گرفت ولی هنوز هم در سایر برنامهها سایه تبلیغات پررنگتر از قبل است. طبق قانون، تبلیغ کالاهای آسیبرسان به سلامت مانند چیپس و پفک هم ممنوع است ولی گویا این قانون هنوز به گوش رسانه ملی نرسیده و هنوز شاهد تبلیغ این محصولات هستیم. بارها مسئولان وزارت بهداشت نسبت به پخش تبلیغات تلویزیونی که باعث افزایش مصرف کالاهای آسیبرسان به سلامت میشود واکنش نشان دادند ولی آب از آب تکان نخورده. نمونه بارزی که کجسلیقگی تبلیغاتی در آن به وضوح دیده میشود، تبلیغ یک برند غذایی در مسابقههای ملی والیبال است. «موضوع ویژه» این هفته در گفتوگو با کارشناسان و مسوولان به این سوژه پرداخته است که قانون منع تبلیغ کالاهای آسیبرسان بالاخره قرار است اجرا شود یا نه؟
براساس قانون برنامه پنجم توسعه، وزارت بهداشت موظف است فهرست کالاهای آسیبرسان به سلامت را تهیه و به دستگاههای مرتبط مانند وزارت فرهنگ و ارشاد و صداوسیما ابلاغ کند تا از تبلیغ آن در رسانهها جلوگیری شود. کالاهای آسیبرسان، کالاهایی هستند که مصرف زیاد آنها سلامت مردم را به خطر میاندازد مانند مصرف موادغذایی حاوی نمک و قند و چربی بالا. به همین منظور بنا به گفته وزیر بهداشت در وبسایت شخصی خود، کارگروهی برای ارتقا و بهبود سلامت جامعه تشکیل شده تا برای وضع عوارض و افزایش مالیات کالاهای آسیبرسان به سلامت تصمیمگیری کند.
این کارگروه با مشارکت واحدهای مختلف وزارت بهداشت از جمله سازمان غذا و دارو، معاونت بهداشت، اداره نظارت بر موادغذایی، انستیتو تحقیقات تغذیه، دفتر بهبود تغذیه جامعه و نمایندگان دستگاههای ذیربط تاکنون جلسات متعددی برگزار کرده است.
از نظر وزارت بهداشت، فهرست کالاهای آسیبرسان به سلامت معلوم شده که آسیبرسان بودن برخی از این کالاها از جمله دخانیات و نوشابههای گازدار قطعی است. برخی دیگر از کالاهایی که وزارت بهداشت برای تولید آن مجوز داده اما افراط در مصرف آنها بهدلیل چربی بالا، نمک یا کالری اضافه مانند شکر یا کربوهیدرات مضر است نیز شناسایی شدهاند.
البته برای انجام این امور، همکاریهای بینبخشی و پررنگتر شدن نقش دیگر دستگاههای ذیربط در اتقای سلامت جامعه ضروری است. مثلا در حال حاضر مالیات و ارزش افزوده برخی از کالاهای آسیبرسان حدود 8 درصد است که این عوارض باید به 2 برابر یعنی تا 16 درصد افزایش یابد. ایجاد محدودیت برای تبلیغات کالاهای آسیبرسان نیز یکی دیگر از اقدامات اجرایی این کمیته خواهد بود. معاون وزیر بهداشت و رئیس سازمان غذا و دارو در چند هفته گذشته نیز بر موضوع ممنوعیت تبلیغات کالاهای آسیبرسان در تلویزیون تاکید کرد و در تشریح رویکردهای موجود برای کاهش مواد آسیبرسان به سلامت در محصولات غذایی اظهار داشت: «اگر نخواهیم آزمودهها را دوباره بیازماییم در دنیا چند راهحل برای این مسئله در نظر گرفتهاند که یکی از آنها ممنوعیت تبلیغات کالاهای آسیبرسان به سلامت است و نه ممنوعیت تولید. روش دیگر، تشویق محصولاتی است که اصلاح شدهاند و مصداقهای سلامتشان افزایش یافته است.
میتوان شکایت کرد
دکتر احمد کوشا، رئیس مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت که مسئول دبیرخانه ماده 37 قانون برنامه پنجم توسعه است در مورد اقدامهایی که تاکنون برای ممنوعیت تبلیغات کالاهای آسیبرسان در رسانه ملی انجام شده، به «سلامت» میگوید: «طبق قانون برنامه پنجم توسعه قرار بود وزارت بهداشت فهرست کالاهای آسیبرسان را اعلام کند تا تبلیغاتشان ممنوع شود و همچنین برای آنها عوارض تعیین شود تا قیمتشان بالاتر برود و مردم کمتر بخرند. بند ج ماده 37 میگوید فهرست کالاهای آسیبرسان نباید در رسانههای گروهی تبلیغ شود و اگر تبلیغ شد میتوان شکایت کرد و از آنها جریمه گرفت.»
چراغ راهنما نصب میکنیم
دکتر هدایت حسینی، رئیس اداره نظارت بر محصولات غذایی، آشامیدنی و آرایشی سازمان غذا و دارو در گفتوگو با «سلامت» در اینباره میگوید: «معمولا صداوسیما برای تبلیغاتش از سازمان غذا و دارو استعلام میگیرد ولی موضوع تبلیغات کالاهای آسیبرسان در رسانه ملی نیاز به بررسی چند جانبه دارد و نمیتوان یکطرفه به قاضی رفت ولی اقدام ما در سازمان غذا و دارو این بود که با نصب چراغ راهنما روی محصولات غذایی، آگاهی مردم را در مورد سلامت محصولات غذایی بالا ببریم.» دکتر حسینی با بیان اینکه یکی از سیاستهای اصلی ما اجباری کردن نصب چراغ راهنما در محصولات غذایی است، ادامه داد: «تا پایان سال، تمامی محصولات غذایی باید دارای چراغ راهنمای سلامت باشند و همچنین در این راستا ما از صدا و سیما درخواست کردیم که کالاهایی که نشان ایمنی و سلامت گرفتهاند را با قیمت پایینتری تبلیغ کند و کالاهایی که مصرف زیاد آنها میتواند برای سلامت مضر باشد را با قیمت بسیار بالا تبلیغ کند تا با تعرفه گران، همه تولیدکنندگان آنها توانایی تبلیغ را نداشته باشند.» وی در پاسخ به این سوال «سلامت» که چرا تاکنون این درخواست سازمان غذا و دارو اجرایی نشده است، به «سلامت» میگوید:
«صدا و سیما بودجه محدودی دارد و از یک طرف نیز تا مصداقها و ضوابط به خوبی مشخص نشود، نمیتوان تصمیمگیری کرد چون به طور مثال نمیتوانیم بگوییم کالایی مثل اسنک صددرصد برای سلامت مضر است.»
تبلیغات در مسابقههای ورزشی
دکتر کوشا در پاسخ به این سوال «سلامت» که پس چرا تاکنون با این حجم وسیع تبلیغات کالاهای آسیبرسان به سلامت مانند چیپس و پفک هنوز شکایتی انجام نگرفته یا برخوردی با این تبلیغات نشده است، توضیح میدهد: «روند اجرای قانون منع تبلیغات کالاهای آسیبرسان تاکنون خیلی کند انجام گرفته ولی کمکم به سمت اجرای آن پیش میرویم به گونهای که در یکیدو ماه اخیر مجددا فهرست کالاهای آسیبرسان را مشخص کردیم. هرچند که در مورد همه محصولاتی که تعیین کردیم، در جلساتی که با سازمانهای مرتبط اعم از وزارت تعاون و اقتصاد و دارایی و وزارت صنایع داشتیم، اجماع نظر وجود نداشت ولی با توجه به افزایش روزافزون بیماریهای غیرواگیر، کالاهایی را که مصرف آنها میتواند سلامت مردم را به خطر بیندازد، بهعنوان کالاهای آسیبرسان معرفی کردیم. اخیرا در حال مکاتبه با سایر دستگاهها هستیم تا به زودی تبلیغات آن محدود شود.» رئیس مرکز مدیریت بیماریهای غیرواگیر وزارت بهداشت در مورد تبلیغات کالاهای آسیبرسان در برنامههای پربینندهای مثل مسابقههای ورزشی به «سلامت» گفت: «در فهرست ما با وجود آنکه محصولاتی مانند کره دارای مجوزهای لازم از وزارت بهداشت است ولی جزو کالاهای آسیبرسان محسوب میشود و نباید تبلیغ میشد. ما در چند ماه اخیر موضوع منع تبلیغات محصولات غذایی آسیبرسان به سلامت را با جدیت دنبال کردیم تا محدود شود.» به گفته دکتر کوشا، وزارت بهداشت باید هر سال عوارض کالاهای آسیبرسان را تعیین و مبلغ آن را صرف پیشگیری و درمان بیماریهای غیرواگیر مانند سرطانها، بیماریهای قلبی و عروقی و... کند.
با تمام این حرفها به نظر میرسد هنوز سنبه پرزوری وجود ندارد تا بتوان از پخش تبلیغات وسیع کالاهای آسیبرسان به سلامت در رسانه ملی جلوگیری کرد و باید به انتظار نشست و دید چه زمانی این بخشنامهها و قانونهای روی کاغذ مانده به اجرا درمیآید.
پخش مستقیم مسابقههای تیم ملی والیبال، بار دیگر بحث کجسلیقگی در تبلیغات تلویزیونی را داغ کرده است
تبلیغات روی اعصاب
دکتر حامد محمدی کنگرانی
روانپزشک، عضوکمیتههای رواندرمانی و رسانه انجمن روانپزشکان ایران
مسابقه والیبال که این روزها خیلیها پیگیر نتایج آن هستند، در حال پخش است؛ دقایق حساس بازی ایران و آمریکا. درخواست ویدئوچک میشود ولی درست همان لحظه که تمام وجود تماشاگران چشم شده تا ببینند توپ داخل زمین بوده یا از خط رد شده، تبلیغ بانکی زیرنویس شده، ناکامشان میگذارد و حتما واکنشهای بعد از آن را میتوانید حدس بزنید. خیلی وقتها تبلیغها از هر نوعی که باشند، ما را عصبانی میکنند اما تبلیغات در همه جا وجود دارد و لازمه درآمدزایی در همه دنیاست و نمیتوانیم اصل آن را نفی کنیم و زیر سوال ببریم اما در تمام کشورها، مردم در مواردی حق انتخاب دارند. مثلا شبکههای تلویزیونی کابلی و شبکههای غیرکابلی وجود دارد؛ میتوانند پولی پرداخت کنند و برنامه یا مسابقهای را از این شبکهها ببینند بدون اینکه تبلیغی مزاحمشان باشد یا اینکه همان برنامهها را رایگان و با تبلیغها تماشا کنند. متاسفانه در کشور ما این اختیار وجود ندارد و با وجود اینکه سازمان صدا و سیما دولتی است و بودجه از مجلس دارد، سالهاست حجم تبلیغاتی که در میان برنامهها به هر نحو پخش میشود، زیاد شده که البته به اقتصاد این رسانه کمک میکند.
علاوه بر تبلیغهای تلویزیونی در سایتها و شبکههای تلفنهمراه هم مدام در معرض بمباران تبلیغاتی هستیم به طوری که این پیامکها آنقدر مردم را عاصی کرده و به اعتراض واداشت که راهکاری برای خلاصی از آنها اعلام شد.
متاسفانه مدتی روش تبلیغ دیگری هم باب شد که بسیار آزاردهنده بود؛ افرادی، شماره تلفن منزل افرادی که میدانستند در صنف یا زمینه خاصی فعالیت میکنند را پیدا میکردند و با منزل آنها تماس میگرفتند. این کار دخالت و نقض حریم شخصی افراد و غیرقانونی بود و باز هم اعتراضهای مکرر به کار بردن این روش را هم تا حدی منسوخ کرد.
البته مردم هم در خیلی از موارد مثلا هنگام عضویت در سایتها که از آنها در مورد اینکه اطلاعاتشان در اختیار شرکتها و... قرار بگیرد یا نه و... پرسیده میشود، توجه کافی ندارند و حتی وقتی برای گرفتن کارت عابر بانک میرویم هم همه آنچه نوشته شده، بدون اینکه بخوانیم امضا میکنیم. نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم، این است که تبلیغات چه در سایتهای اینترنتی، چه در رسانهها و هر جای دیگر و به هر نحوی که امکان دارد، چقدر باید وجود داشته باشد؟ آیا تبلیغاتی که در معرض هجوم آنها قرار گرفتهایم، تجاوز به حریم و حقوق بیننده برنامههای تلویزیونی و سایتها یا شنوندگان برنامههای رادیویی محسوب میشود یا نه؟ و آیا بیننده حق دارد نخواهد این تبلیغات را ببیند؟
در پاسخ به همین سوالها بود که بحث شبکههای کابلی مطرح شد و برنامههای تلفن همراه که میتوانید نوع غیررایگان آنها را نصب کنید که هیچوقت هنگام استفاده از آنها تبلیغی نبینید و متاسفانه ما در کشورمان این حق انتخاب را نداریم.
بیایید از تلویزیون شروع کنیم، اگر بپذیریم که تلویزیون ایران با وجود بودجه دولتیای که دارد، مجبور است تبلیغ پخش کند هم نمیتوانیم منکر این شویم که برای کمتر شدن تاثیر سوء آن بر روان و ذهن بینندگان، باید اصولی را رعایت کند و این کار مخصوصا در زمان پخش سریالها و مسابقههای پربیننده، درایت و هنر خاصی میطلبد؛ کسی که زمان این تبلیغها را تعیین میکند باید آنقدر تیزهوش باشد که بداند کجا باید برنامه را قطع و تبلیغ را پخش کند که بیننده آزار نبیند اما متاسفانه نقاطضعف زیادی در این زمینه وجود دارد.
اما چرا مردم از این تبلیغها که هر روز مجبور به تحمل خیلی از آنها هستند، عصبانی میشوند؟ مساله این است که آنها جز در موارد معدودی مانندپیامکها، حق انتخابی ندارند و هیچکس از آنها نمیپرسد آیا میخواهند در معرض این همه تبلیغ باشند یا نه.
فرض کنید با تمام هیجان یا احساستان در حال تماشای برنامه مورد علاقهتان هستید که ناگهان در جایی که انتظارش را ندارید، تبلیغی پخش میشود. هنگام تماشای چنین برنامههایی «پیوستگی در احساسات فرد» بسیار اهمیت دارد. حتما دیدهاید خیلی از افراد اگر موفق نشوند از ابتدا فیلمی را بینند، یا وقتی وسط یک فیلم یا سریال، موضوعی حواسشان را پرت کند، اصلا قید تماشای آن را میزنند. علت این است که ارتباط احساسی و فکری بین رسانه و مخاطب یا ایجاد نشده یا به هر طریق قطع شده است.
در واقع، وقتی فردی در حال تماشای برنامهای است که به آن علاقه دارد، نوعی ارتباط عاطفی، حسی و فکری با آن برقرار میکند و هر عاملی که آن را مخدوش کند، ارتباط و پیوستگی احساسی و فکریاش را از بین میبرد و او را خشمگین میکند.
متاسفانه این اتفاق هنگام پخش برنامهها از تلویزیون ما بیش از حد میافتد و تبلیغها برنامه مشخصی ندارند در حالی که در دیگر کشورها، مردم میدانند مثلا در فلان شبکه، هر 15 دقیقه یکبار برنامه قطع میشود و تبلیغ پخش میکنند، حتی میدانند کجای برنامه این اتفاق میافتد و چقدر طول میکشد که به حفظ پیوستگی احساسی مخاطب با برنامه کمک میکند.
در اینجا میتوانیم مقایسهای هم داشته باشیم؛ یکی از اصول پخش بازیهای جام باشگاههای اروپا این است که نباید تبلیغات داشته باشد، فقط تعداد محدودی اسپانسر مالی دارند که ابتدای بازی تبلیغ میکنند و بین بازی بینندگان مجبور به تحمل هیچ تبلیغی نیستند اما در زمان پخش بازیهای داخلی فوتبال یا والیبال ما یک اسپانسر اصلی وجود دارد که کمی قبل از بازی تبلیغ محصولات آن پخش میشود اما به محض آغاز برنامه هم، بلافاصله پخش آن را قطع و آگهی اسپانسر اصلی را دوباره پخش میکنند. متاسفانه در این میان موضوعی که اصلا به آن اهمیت نمیدهند، این است که چنین تبلیغی، علاوه بر اینکه روی روان مخاطب اثر منفی میگذارد و او را خشمگین و عصبی میکند، اتفاقا اثر منفی دارد و حتی ممکن است در ذهن بینندگان از آن اسپانسر کدورت و خاطره بدی باقی بماند. آنها به نوعی احساس میکنند از اعتمادشان سوءاستفاده شده، شبکه تلویزیونی فقط به پول درآوردن میاندیشد و حتی برنامه هم برای به دست آوردن پول در حال پخش است.
این احساسها، اعتماد بین بیننده و رسانه را از بین میبرد کمااینکه میبینیم گروهی از مردم، اعتماد خود را به تلویزیون از دست دادهاند و در این موارد، هدف آن را صرفا پول درآوردن میدانند نه احترام به مخاطب و حتی گاهی آنقدر بدبین میشوند که پخش مستمر برنامهای را به حساب اینکه حتما برای سیما درآمدزاست میگذارند نه اینکه واقعا مسئولان این رسانه در ادامه آن فایدهای مبنایی دیدهاند.
بحث زیباییشناختی هم بسیار اهمیت دارد که خیلی وقتها به آن توجه نمیشود؛ مثلا اینکه آیا اندازه نوشته تبلیغی که پایین صفحه حرکت میکند، نمیتواند ظریفتر و کوچکتر باشد؟ آیا کارگردان، نمیداند هنگام پخش صحنهای حساس نباید این زیرنویسها وجود داشته باشد؟ مثلا در مسابقه والیبالی که هر لحظه آن ممکن است توپ روی خط بیاید و تماشاگران کنجکاو و مشتاق دیدن ماجرا هستند!
متاسفانه علاوه بر اینها، هنگام مشاهده این بازیهای اخیر، بینندگان مجبور به تحمل آرم اسپانسر کنار تابلوی زمان و نتیجه کنار کادر هم بودند غیر از اینکه دور و کف زمین هم پوشیده از انواع تبلیغها بود!
در مورد سریالها هم انگار کسی که زمان پخش تبلیغها را در نظر میگیرد، اصلا به این موضوع فکر هم نمیکند که بینندگان در حال لمس یک صحنه عاطفی یا هیجانانگیز هستند و ناگهان برنامه را قطع میکند.
دقیقا در همین موارد ضربه اصلی به روابط مخاطب و رسانه به دلیل احساس تجاوز به حریم او و نادیده گرفته شدن حقوقش زده میشود و او را دچار پرخاش میکند زیرا هر نوع ضایع شدن حق، ممکن است پرخاشگری را به دنبال داشته باشد.
شاید یکی از علل اقبال گروهی از مردم به شبکههای غیرایرانی، همین در نظر گرفته شدن حقوق مخاطبان باشد. بالاخره ما در کشور تلویزیون خصوصی و در این زمینه حق انتخاب نداریم و با آمدن ماهواره شاید گروهی از مردم به این نتیجه رسیدند که حق انتخاب پیدا کردهاند!
در شبکههای تازه تاسیس ماهوارهای هم تبلیغها به گونهای است که بینندگان میدانند چه زمانی از سریال، تبلیغی با چه مدت پخش میشود و این شبکهها با وجود اینکه تمام درآمدشان از راه تبلیغ تامین میشود، به این نکتههای مهم توجه میکنند ولی ما هنوز هم از این شبکههای مبتدی عقب هستیم و نتوانستهایم قوانین سادهای در این زمینه برای احترام به مخاطبمان وضع کنیم
و هر بار که اتفاق جدیدی مثل همین پخش مسابقههای لیگ جهانی والیبال میافتد، بیقانونی و نادیده گرفتن حق تماشاگران بیشتر و پررنگتر میشود و بسیاری از مردم به جای لذت بردن از چنین فرصتی، خشمگین میشوند چون حقشان را ضایعشده میبینند.
مردم حق دارند از تلویزیون دولتی کشوری که در آن طبق قانون اجازه داشتن تلویزیون خصوصی وجود ندارد، ردیف بودجه دارد و مجبورند بازی را از طریق آن تماشا کنند، بخواهند حداقل تبلیغ را طوری پخش کند که مانع لذت بردن آنها نشود، پیوستگی عاطفی و احساسیشان را از بین نبرد و مانع دیدن صحنههای حساس نشود ولی این توقع متاسفانه در موارد بسیاری برآورده نمیشودو در نهایت بینندهای را میبینیم که به جای لذت بردن از یک مسابقه یا برنامه زیبا، خشمگین شده است.