چگونه فرزندمان را مستقل بار بیاوریم
دکتر مهدی زارع بهرامآبادی/ روانشناس و عضو هیات علمی مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی
وابستگی، صفتی است که در دوران کودکی وجود دارد و در این دوران به عنوان یک ناهنجاری یا عارضه تلقی نمیشود ولی این صفت کمکم و با شکل گرفتن شخصیت فرد، شدتش کاهش مییابد تا اینکه فرد به مرور زندگی مستقل پیدا میکند. اما در افراد دچار اختلال شخصیت وابسته، این اتفاق نمیافتد. در ادامه این مبحث، در «سلامت روان» این هفته با معیارها و مقتضیات اختلال شخصیت وابسته که یکی از انواع نسبتا رایج اختلال شخصیت در جامعه ماست، آشنا خواهید شد.
منشأ وابستگی آنها چیست؟
منشا وابستگی و شاید بتوان گفت هدف مبتلایان به اختلال شخصیت وابسته از وابستگیشان برطرف کردن نیازهای عاطفی و جسمی است. مشخصه بارز این افراد نیز نداشتن قدرت تصمیمگیری و اعتماد بهنفس پایین است.
آنها را از کجا بشناسیم؟
افراد دچار اختلال شخصیت وابسته، اصلا قادر به تصمیمگیری نیستند و این مسوولیت را به فرد دیگر که منبع وابستگی است، واگذار میکنند. گاهی آنقدر وابستهاند که حتی برای پوشیدن لباس از همسر یا پدر و مادر کمک میگیرند و برای هر کاری به تایید دیگران نیاز دارند. البته تایید گرفتن از دیگران به معنای داشتن اختلال شخصیت وابسته نیست. همه ما در بعضی از امور به تایید دیگران نیاز داریم ولی نیاز همیشگی به تایید باعث میشود استقلال از بین برود و خودراهبری یا خودرهبری اتفاق نیفتد. ویژگی بارز دیگر در افراد با اختلال شخصیت وابسته، ترس از این است که منبع وابستگی را از دست دهند. به همین دلیل برای از دست ندادن این منبع حاضر هستند به تمام خواستههای او، حتی اگر به نفعشان نباشد، جواب مثبت دهند. حتی در بعضی مواقع اگر مورد ضرب و شتم هم قرار گیرند، اعتراضی نمیکنند. شاید فکر کنید آنها توانایی نه گفتن را هم ندارند در حالی که چنین نیست؛ آنها این توانایی را فقط در مورد منبع وابستگیشان ندارند. این افراد به شکل افراطی به دنبال حمایت و تایید از سوی منبع وابستگیشان هستند و گاهی هم هزینه سنگینی را متقبل میشوند تا او را از دست ندهند؛ مثلا بدون دلیل کادوهای گرانقیمتی برایش میخرند.
آنها به چه کسی وابسته میشوند؟
منبع وابستگی ممکن است پدر و مادر، همسر یا دوست و همکار باشد یا کسی که از نظر عاطفی به آنها نزدیک است. اگر منبع وابستگی به هر دلیلی از دست برود، آنها خیلی زود دست به کار میشوند تا فرد دیگری را جایگزین او کنند.
عارضه وابستگی چیست؟
فرد دچار اختلال شخصیت وابسته در عملکرد روزانه و ارتباطات درون خانواده و ارتباطات اجتماعی خود دچار مشکل است. وابستگی یک الگوی رفتاری غیرمنعطف در درازمدت است که چند سال طول کشیده باشد. این افراد اگر بدون منبع وابستگیشان زندگی کنند، مشکل پیدا میکنند و تا وقتی کارهایشان پیش میرود که منبع در کنارشان باشد.
فرزندان چه والدینی وابسته میشوند؟
بعضی اعتقاد دارند این افراد در کودکی از حمایت، توجه و مراقبت کافی برخوردار نبودهاند. به عبارتی به حال خود رها شدهاند. این کودکان وقتی به بزرگسالی میرسند، ناخودآگاه قصد دارند این نیازها را برآورده کنند. البته عکس این قضیه نیز وجود دارد؛ گاهی حمایتها در دوران کودکی آنقدر افراطگونه و کنترلی است که باعث میشود فرد در بزرگسالی هم نتواند فضای حمایتی آن زمان را فراموش کند و همچنان به دنبال آن نوع از حمایت باشد. در هر صورت چه حمایت بیش از حد چه حمایت کم، اعتمادبهنفس کودک پایین میآید.
گاهی در برخی محافل گفته میشود که اختلال شخصیت وابسته در نسل امروز بیشتر شده است اما واقعیت این است که نمیتوان بهطور قطعی گفت که جوانان یا بزرگسالان امروز نسبت به نسل گذشته وابستهترند. در این مورد تحقیقات کافی وجود ندارد اما قدر مسلم این است که اگر خانواده گرم و صمیمی باشند و فرزند در محیطی امن به جستجو بپردازد، به تدریج میتواند استقلال را درک کند.
درمان وابستگی چیست؟
مبتلایان به اختلال شخصیت وابستگی به رواندرمانی و جلسههای مشاوره زیادی نیاز دارند ولی با تقویت مهارتهای ارتباطی و تغییر باورهای بعضی از افراد که صفات چندان قوی وابستگی در آنها دیده نمیشود و از بین بردن نگرانی و احساس نداشتن امنیت آنها نسبت به محیط و اطرافیان، میتوان شدت وابستگی را کم کرد. همچنین مهارتهای حل مسئله باید بازسازی و راهبردهای رویارویی با محیط اصلاح شود. یکی از مشکلات مهم مبتلایان، این است که هرگاه به مشکلی برخورد میکنند، خیلی زود با منبع حامی تماس میگیرند در حالی که ارتباط با منبع وابستگی باید بهتدریج قطع شود.
بهترین برخورد با وابستهها
دکتر پرویز رزاقی
روانشناس، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
در تعامل با افرادی که از اختلال شخصیت وابسته رنج میبرند، بهترین کار این است که طوری با آنها رفتار کنید که وابستگیشان روز به روز کمتر شود. برای این منظور میتوانید از توصیههای زیر کمک بگیرید:
1. با خشونت آنها را از خود نرانید. فاصلهگرفتن از این افراد باید بهتدریج و با صبر و حوصله باشد. جدا کردن منبع وابستگی به زور از افراد دچار اختلال شخصیت وابسته، وابستگی آنها را تشدید میکند.
2. برای دادن مسئولیت به آنها از کارهای کوچک شروع کنید؛ کاری که مطمئن هستید از عهده آن برخواهد آمد. در دفعات بعدی مسئولیت بیشتری به آنها بدهید.
3. از آنها نظر بخواهید و به نظرهایشان احترام بگذارید. سعی کنید بدون مشارکت آنها کاری انجام ندهید. طوری با آنها برخورد کنید که باور کنند شما به همفکری آنها نیز نیاز دارید.
4. نقاط قوت آنها را بیان کنید و به آنها یادآوری کنید که توانایی انجام کارهای سخت را نیز دارد.
«اختلال شخصیت وابسته» در سینما و تلویزیون
اگرچه فهرستی از افراد مشهور مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، در فضای مجازی و رسانهای یافت نمیشود ولی این بدان معنا نیست که هیچ فرد مشهوری به این اختلال مبتلا نیست. شاید بتوان علت نبود این فهرست را به این صورت تفسیر کرد که افراد مشهور در فضای عمومی و در پیش دیدگان مردم رفتارهایی که ممکن است نشانههایی از شخصیت وابسته در آنها باشد، از خود بروز نمیدهند. اگر بخواهید با یک جستجوی اینترنتی مطلبی در مورد افراد مشهوری که مبتلا به اختلال شخصیت وابسته هستند بیابید، به فهرست فیلمهایی دست پیدا خواهید کرد که در آنها هنرپیشههای معروف، نقش افراد وابسته را بازی کردهاند. فیلمها و سریالهای معروفی در اروپا و آمریکا از قهرمانانی با ویژگیهای اختلال شخصیت وابسته به نمایش درآمدهاند. از میان این موارد میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
زن مجرد سفیدپوست: این فیلم هیجانانگیز در سال 1992 با بازی برجیتفوندا در نقش آلیسون جونز و جنیفر بیسونلی در نقش هردا کارلسون به نمایش درآمد. این فیلم که با یک آگهی ساده برای پیدا کردن یک هماتاقی شروع میشود و وابستگی کامل هردا کارلسون به هماتاقی خود، بسیاری از علائم و نشانگان این اختلال شخصیتی را به نمایش میگذارد.
نابینایی هیستریک (کوری نمایشی): این نمایش در سال 2003 در سایت HBO (سایت رسمی نمایش و اعلام فیلمها و ویدئوهای برتر جهان) با عنوان منحصربفرد ستارگان از هنرپیشههای این فیلم یاد میکند. در این فیلم نقش تومان را دبی میلر و نقش لوئیس را نیز بث تویزنسکی بازی میکرد. در این مجموعه حوادثی از روند اجتماعی شدن یک فرد با اختلال شخصیت وابسته نشان داده میشد و مشکلاتی را که این افراد در سیر اجتماعی شدن خود دارند و گاهی باعث ایجاد لحظههای خندهدار میشود، نشان میداد.
دستگیری توسعهیافته: این مجموعه تلویزیونی در سال 2003 توانست به صدر جدول پربینندهترین مجموعههای تلویزیونی در اروپا و آمریکا دست یابد. این مجموعه تلویزیونی که تا سال 2008 طول کشید، نمایشهای ساده و گاه پیچیدهای از درگیریهای یک فرد را برای گرفتن یک تصمیم ساده نشان میداد. «دستگیری توسعهیافته» که با بازی تونی هیل در نقش جورج و لوسیل بلوث به روی پرده رفت، یک نمایش واقعی از افراد واقعی جامعه بود که میتوانستند هرکدام برخی از نشانههای اختلال شخصیت وابسته را داشته باشند.
منبع: Healthy Place
نگاه جامعهشناس
دکتر محمدمهدی لبیبی
مدرس دانشگاه تهران و دانشکده صدا و سیما
حلالمسائل فرزندتان نباشید
شخصیت افراد آمیزهای از ژنتیک و محیطی است که در آن رشد میکنند، بنابراین بخشی از شخصیت ژنتیکی است و انسانها در آن نقش چندانی ندارند. موضوع بعدی، خانواده یا محیط اول زندگی کودک است. استقلال رفتاری درون خانواده شکل میگیرد. در خانوادههای ایرانی پدیدهای به نام دلبستگی وجود دارد. دلبستگی مفهومی فراتر از وابستگی دارد. در دلبستگی، محبت و عشق وجود دارد ولی در وابستگی ممکن است مسائل مادی مطرح باشد.
در خانوادههای ایرانی دلبستگی و وابستگی تا سنین بزرگسالی وجود دارد. این ساختار غلط است؛ علت این رفتار نیز علاقه بیش از حد والدین به کودکان است؛ آنها دوست دارند تا جایی که میتوانند مشکلات را از سر راه فرزندشان بردارند ولی واقعیت این است که مشکلات در زندگی سازنده هستند و اگر فرزند را از آن دور نگه داریم، تجربهای کسب نخواهد کرد. اتکای بیش از حد جوان به خانواده باعث میشود استقلال او به تاخیر افتد. البته عشق و حمایت مثبت هستند ولی انجام افراطی آنها باعث ایجاد اختلال رفتاری در کودک میشود. از سوی دیگر، بیتوجهی نیز پیامد دارد. اگر بیتوجهی به کودک وجود داشته باشد، ممکن است استقلال به دست آورد ولی این استقلال توام با خشونت خواهد بود. این افراد معمولا به همه بدبین هستند و انفرادی عمل میکنند.
اگر نظام آموزشی درست عمل کند، میتواند کاستیهای مربوط به خانواده را اصلاح کند؛ مثلا در ژاپن دانشآموزان موظفند در پایان روز درسی، کلاسها را تمیز کنند. نظام آموزشی ژاپن با این کار قصد دارد دانشآموزان را مسئولیتپذیر بار بیاورد. مسئولیتپذیری و استقلال رابطه نزدیکی با هم دارند و چنین کودکانی در آینده انسانهای مستقل و در جامعه، شهروندان مفیدی هستند. جامعه نیز در استقلالطلبی انسانها نقش دارد و باید حامی باشد.
البته ابزار نیز باید در اختیار افراد قرارگیرد و در قبال این امکانات، مسئولیت از آنها خواسته شود. پدر و مادر و جامعه تا حدی باید مسئولیت فرزندان را به عهده بگیرند و به آنها کمک کنند ولی پشتیبانی بهصورت دائمی نیست و هرکس باید خودش موقعیتها را شناسایی و از آن به شکل بهینه بهرهبرداری کند.