چند سالی است شاهد پدیده پیادهروی در اربعین حسینی هستیم. این سنت زیبا که قبلا در شیعیان عراق رونق داشت، اینک به رفتاری بینالمللی تبدیل شده و هر سال تعداد زیادی از شیعیان از کشورهای مختلف به جمع عاشقان سالارشهیدان میپیوندند. ایرانیان نیز با رشدی محسوس به چنین اقدام شایستهای دست میزنند و روزهای منتهی به اربعین را بار سفر میبندند و راهی کوی یار میشوند. چند نکته در این میان قابلتوجه است:
1. امام حسین(ع) مانند دیگر پیشوایان معصوم، محور وحدت دوستداران و عاملی برای نزدیکی کشورهای اسلامی شده و این موضوع از منظر روانشناسی اجتماعی، نوعی همبستگی مثبت در میان جامعه اسلامی با نتایج پربار است.
2. اگر مسلمانان همدل و همراه شوند، قدرت عظیمی ایجاد میشود که قدرتهای پوشالی منطقه تحتتاثیرش به حاشیه میروند و تضعیف میشوند.
3. عشق و معرفت به امام حسین(ع) باعث شده میزبانان تمام سرمایههای مادی و معنوی خود را برای برگزاری شکوهمند این مراسم به کار گیرند و این حاکی از توانمندی جامعه دینی برای اداره وضعیت خاص اجتماعی است.هر سال میلیونها وعده غذایی در اربعین از سوی میزبانان ارائه میشود که با توان بینالمللی برای مداخله در بحرانهای کشورها بسیار فاصله دارد.
4. با توجه به هجمه فرهنگی علیه جامعه اسلامی، بهویژه شبههافکنی و ربایش مذهبی جوانان با ترفندهایی که هویت دینی جامعه اسلامی را به مخاطره میاندازد، ظهور و بروز سنتهایی مانند پیادهروی میتواند تکنیک مناسبی علیه چنین شیطنتهایی محسوب شود. جوان شیعی با نگاهی به آنچه از شور و شعور در برنامه اربعین روی میدهد، به هویت خود افتخار میکند و خویشتن را متعلق به جامعهای شکوهمند احساس خواهد کرد.
5. رشد اخلاقی جامعه با ارتباطگیری نسبت به مکانهای مقدس و برنامههای معنوی، سرعت بیشتری مییابد و باعث مصونیتهای اخلاقی زائرانی میشود که از چشمه زلال محبت مولا سیراب میشوند و خود را آماده جهاد اکبر میکنند. با چنین رشدی میتوان انتظار داشت خویشتنداری در سایر مسایل نیز بروز کند که یکی از بهترین پادزهرها در مقابل تلههای دشمن محسوب میشود.