سرهنگ علیرضا اسماعیلی نوری
فرمانده سابق پلیس راه کشور
عضو هیات علمی دانشگاه علوم انتظامی
جرایم رانندگی در کشورهای مختلف تعاریف مختلفی دارد بهگونهای که در کشورهای کمتر توسعهیافته بیشتر جرایم جنبه مادی دارد ولی در کشورهای توسعهیافته، مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که تنها جرایم مالی نمیتواند در کاهش جرایم کمککننده باشد به همین دلیل مجازاتهای اجتماعی نیز در این زمینه در نظر گرفتند. در کشور ما نیز این قضیه مصداق دارد به طوری که اگر فقط نقطه اتکای ما برای تخلفهای رانندگی جریمههای ریالی باشد بر بخشی از طبقه مرفه جامعه که توان پرداخت آن را دارند، بیتاثیر خواهد بود. بهطور مثال برخی از جوانانی که در طبقه بسیار مرفه جامعه قرار دارند ممکن است رفتارهای پرخطری داشته باشند و در رانندگی نیز قوانین را رعایت نکنند.
به راحتی جرایم را میپردازند و باز هم به تخلفهایشان ادامه میدهند، بنابراین جرایم مالی بهتنهایی نمیتواند قدرت بازدارندگی داشته باشد. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، زمانی که فردی شغل دولتی دارد اگر تخلف رانندگی کرده باشد نمیتواند از نظر شغلی ارتقا پیدا کند و به او پست بالاتری داده نمیشود یا اینکه هزینههای بیمه برای شخصی که تخلف هنگام رانندگی داشته بسیار افزایش پیدا میکند. خلاصه آنکه با تخلف رانندگی زندگی اجتماعی یک فرد لکهدار میشود.
جالب است بدانید در بسیاری از کشورها وقتی پلیس ماشینی را بهدلیل تخلف متوقف میکند آنقدر جرایم اجتماعی سنگین است که از پلیس تقاضا میکند تا هزینه تخلفش را به صورت پولی بپردازد. این اتفاق در کشور ما نیز میتواند بیفتد به صورتی که مثلا اگر کسی میخواهد عضو شورای شهر شود در صورتی که تخلف رانندگی داشته صلاحیتش رد شود یا هنگام فعالیت شغلیاش نتواند پست بالاتری بگیرد.
البته این کار نیاز به وضع قوانینی دارد تا بستری فراهم شود تا برای همه فعالیتهای اجتماعی در مورد صلاحیت افراد از پلیس استعلام بگیرند، بنابراین جرایم مالی به موازات جریمههای اجتماعی برای کاهش تخلفها لازم است. نکته دیگر این است که مهندسی راه در شهرها و جادهها به گونهای باشد که میل به تخلف را کاهش دهد چون گاهی اوقات مهندسی خیابان به صورتی است که فرد مجبور میشود در جای نامناسب ماشینش را پارک کند.
در مجموع در تصادفهای رانندگی 3 عامل جاده، راننده و خودرو نقش دارند. براساس برآوردهای سازمان جهانی بهداشت، بهطور میانگین 56 درصد تصادفها بهدلیل تخلفهایی است که راننده انجام میدهد که این رقم در کشور ما 71 درصد است. همچنین عوامل دیگر یعنی نامناسب بودن جاده 11درصد و ایمن نبودن خودروها 18 درصد در تصادفهای کشور ما نقش دارند.
البته عامل چهارمی را هم باید لحاظ کنیم به نام محیط. بهطور مثال تصور کنیم یک فرد در یک شرایط عالی در حال رانندگی است ولی ناگهان هوا پر از گرد و غبار و راننده دچار محدودیت دید میشود و ممکن است تصادف کند، بنابراین شرایط محیطی نیز در تصادفها نقش دارد، اما باید بدانیم عامل انسانی و تخلفهای رانندگی همیشه بیشترین تاثیر را در تصادفهای رانندگی داشتهاند و این تخلفها نیز به عوامل اجتماعی و اقتصادی زیادی ارتباط دارد.
هر چقدر در یک جامعه آرامش بیشتر و تنشهای اجتماعی، خانوادگی و مالی کمتر و عدالت اجتماعی در وضعیت بهتری باشد، مردم نیز رانندگی بهتری خواهند داشت. کنار آن، مهندسی جادهها و راهها و جرایم مالی و اجتماعی و آموزش مستمر برای بالا بردن فرهنگ رانندگی نیز موثر خواهند بود.