دکتر زهرا عبداللهی
متخصص تغذیه، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت
براساس آخرین تعریف قابلقبول مجامع بینالمللی، امنیت غذایی به معنای دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی همه افراد، در تمام اوقات، به غذای کافی، ایمن و مغذی برای داشتن یک زندگی سالم و فعال است. براساس این تعریف، تغذیه و امنیت غذایی طیف گستردهای را شامل میشود که از سلول تا جامعه را دربرمیگیرد.
امروزه علاوه بر تاکید بر امنیت غذایی، توجه به تامین آن به معنی دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی همه افراد، در تمام اوقات، به غذای کافی، ایمن و مغذی همراه با جذب و بهرهمندی موثر سلولی هم حائزاهمیت است. در حقیقت، امنیت تغذیهای زمانی برقرار میشود که علاوه بر امنیت غذایی، جذب سلولی و بهرهمندی سلول از مواد مغذی با تامین سلامت، بهبود مراقبتهای مادر و کودک و ارتقای فرهنگ و سواد تغذیهای جامعه هم میسر شود.
تحلیل وضعیت تغذیه و امنیت غذایی در کشور، حاکی از آن است که افزایش شدید کالری دریافتی بهویژه در دهکهای بالای درآمدی و بهخصوص در جامعه شهری همراه با ناترازی دریافت کالری در خانوارهای کشور، عوارض بیشخواری را در پی داشته است. براساس نتایج مطالعات مصرف غذایی خانوار در سال 1380 حدود 48 درصد خانوارهای کشور با اضافه دریافت انرژی مواجه هستند.
براساس مطالعات سبد غذایی مطلوب در سال 1391 نیز میانگین سرانه نیاز به انرژی حدود 2573 کیلوکالری و میانگین سرانه مصرف انرژی حدود 2644 کیلوکالری برآورد شده است. یعنی در سطح میانگین، دریافت انرژی روزانه حدود 71 کیلوکالری بالاتر از مقدار توصیهشده است. به عبارت دیگر میانگین اضافه وزن برای هر فرد ایرانی 5/2 کیلوگرم در سال است.
براساس نتایج مطالعات انجام شده در زمینه عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر نیز حدود 50 درصد جمعیت 64-15 ساله کشور دچار اضافه وزن و چاقی هستند.
مصرف زیاد مواد قندی، چرب و شور در کل کشور و همچنین تنقلات کمارزش، غذاهای کنسروی و آماده، فستفود، نوشابههای گازدار، آبمیوههایی که دارای قند افزوده هستند و مواد قندی و شیرین، کنار مصرف کم سبزی و میوه و کمتحرکی، همگی در روند افزایشی اضافه وزن و چاقی افراد جامعه و ابتلا به بیماریهای غیرواگیر متعاقب آن مانند سکتههای قلبی و مغزی، فشارخون، دیابت و سرطانها موثر هستند.
در زمینه تامین پایدار غذا و امنیت غذایی، مرکز بینالمللی تحقیقات سیاست غذای آمریکا در گزارش سال 2011 شوکهای شدید
آب و هوایی، بهویژه موارد ناپایداری قیمت مواد غذایی، بروز قحطی بهدلیل جنگ و ناآرامی، بهرهبرداری (و فرسایش) بیش از حد زمین، رشد بالای جمعیت و تحولات سیاسی را بهعنوان چالشهای عمده جهانی در امر امنیت غذا و تغذیه برشمرده است.
در همین گزارش ذکر شده 24 درصد زمینهای کشاورزی دنیا تحتتاثیر فرسایش قرار گرفته و یک درصد از بهرهدهی خارج شدهاند یعنی 20 میلیون تن از تولید غلات در سال کاسته شده و حدود 5/1 میلیارد نفر (حدود 42 درصد) افراد فقیر روی این زمینها زندگی میکنند. نهایتا ناامنی مزمن غذا و تغذیه باعث میشود فقرا نتوانند از رشد فیزیکی و هوشی مناسب و به تبع آن توان تولید اقتصادی برخوردار شوند و هرگونه آسیب یا فقر غذایی و تغذیهای در دوران کودکی تا پایان عمر، آثار نامطلوب خود را به جا میگذارد.
در گزارش غذا برای 9 میلیارد نفر در سال 2009، ضمن معرفی سناریوهایی برای آینده امنیت غذا و تغذیه به نقل از بانک جهانی پیشبینی شده تقاضا برای مواد غذایی در دهههای آینده همزمان با افزایش جمعیت به 2/9 میلیارد نفر در سال 2050، افزایش خواهد یافت، بنابراین خطر کمبود مواد غذایی در آینده جدی است و میتواند آثار نامطلوبی بر وضعیت تغذیه برای مردم کشورهای وابسته به واردات و افراد فقیر در سراسر دنیا بگذارد.
در این گزارش آمده کمبود آب همزمان با رشد جمعیت و افزایش سرانه مصرف به یکی از مشکلات مهم تبدیل شده است. نیم میلیارد نفر از مردم دنیا در کشورهایی زندگی میکنند که دچار کمآبی هستند و در سال 2050 این رقم بهدلیل تغییرات آب و هوا و استفاده بیرویه از آب رودخانهها، دریاچهها و منابع زیرزمینی، به 4 میلیارد نفر خواهد رسید. در آن زمان کشاورزی که حدود
70 درصد از آب را در دنیا مصرف میکند، به نحو بارزی گرانقیمت خواهد بود و البته بحران کمآبی و خشکسالی در حال حاضر چالش عمده در کشور ما نیز هست.
متاسفانه، تمایل به شهرنشینی و حرکت جمعیت از محیطهای روستایی به شهری، از علل عمده کاهش تولیدات کشاورزی و وابستگی اقتصادی کشور است و بر شاخصهای توسعه مانند GDP، تورم، بیکاری و خط فقر اثرگذار است. انواع سوءتغذیه ناشی از ناامنی غذایی بر سلامت، یادگیری و توسعه اقتصادی جامعه آثار ناخواستهای را به جای میگذارد.
آثاری مانند اینکه سوءتغذیه موجب مرگومیر میشود بهطوری که 60 درصد مرگ کودکان جهان مرتبط با سوءتغذیه و 1 مورد از هر 10 مورد به علت سوءتغذیه شدید است. به علاوه، مرگ 3-2/1 میلیون کودک به کمبود ویتامین A مربوط است و 20 درصد مرگ مادران مرتبط با آنمی فقر آهن و تولد نوزاد کموزن با بیماریهای تحلیلبرنده در ارتباط است.
به علاوه، در بعد یادگیری، اختلالات ناشی از کمبود دریافت ید سبب کاهش بهره هوشی به میزان 5/13 امتیاز میشود و کمبود آهن و کمخونی ناشی از کمبود آن نیز تا 10 امتیاز بهره هوشی را کاهش میدهد. در بعد اقتصادی نیز کوتاهقدی سبب کاهش قابلیت تولید میشود. 1 درصد کاهش قد برابر با 4/1 درصد کاهش قابلیت تولید است. همچنین 1 درصد کاهش میزان آهن سرم خون برابر با 1 درصد کاهش در قابلیت تولید است.
در نهایت اینکه نقش خانوار در انتخاب سبد غذایی خود به عوامل مختلفی بستگی دارد که یکی از مهمترین و زیربناییترین آنها فرهنگ و دانش تغذیهای خانواده است.
برای ایجاد دسترسی به غذای مناسب و سالم و هدایت خانوارها در انتخاب درست غذا، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کنار سایر بخشهای رفاه و توسعه اجتماعی کشور با افزایش پوشش خدمات بهداشتی-درمانی، حمایت از تولید محصولات سالم و مغذی، ارتقای فرهنگ و دانش تغذیهای و اصلاح الگوی مصرف مواد غذایی، سیاستگذاری کرده و به ابعاد مدیریت امنیت غذا و تغذیه شامل تولید (مواد اولیه و محصول نهایی)، نگهداری، توزیع، عرضه و مصرف میپردازد و انتظار میرود هریک از سازمانهای مسئول در امر تهیه، توزیع و عرضه غذا و ارائهدهندگان خدمات (بهداشتی-درمانی، آموزشی و...) براساس راهکارهای متناسب با شرح وظایف سازمانی خود برای استقرار و مراقبت از امنیت غذایی و تغذیهای در کشور با یکدیگر همکاری کنند.