پروندهای درباره تاثیر مثبت شادیهای جمعی بر سلامت جسم و روان
ماه شعبان، ماه شادی، جشن و سرور و میلاد کسانی است که انسان را پاک و راهش را پرامید و دلش را پرمهر خواستهاند. سرآغاز این ماه، ولادت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) است و نیمه این ماه نیز تولد امام دوازدهم شیعیان، امام زمان(عج)ِ مناسبتی که باعث میشود کوچهها را ریسههایی از نورهای رنگی پر کند و نقل و شیرینی در کوچهپسکوچهها بین آدمهایی که شاید بعضیهاشان تا همین دیروز نسبت به هم خشم میگرفتند، پخش میشود.
به بهانه این مناسبت و این شادی که یک شادی جمعی است و کارشناسان میگویند آثارش چندبرابر شادیهای فردی است که دل تنهایمان را به خوشی میلرزاند، در «ذهن زیبا»ی این هفته نگاهی داشتهایم به این مقوله از دیدگاههای مختلف.
نگاه روانپزشک دکتر حامد محمدیکنگرانی عضو کمیتههای رواندرمانی و رسانه انمن روانپزشکان ایران
احساسهای غم، شادی، اضطراب، خشم و... در وجود همه انسانها وجود دارد. ما آدمها تحتتاثیر احساسهای دیگران هم قرار میگیریم چون در جامعه زندگی میکنیم و جامعه از افرادی تشکیل شده که با رفتارها، افکار و صحبتهایشان روی هم تاثیر میگذارند. پس میتوان گفت این حسها مسری است مثلا وقتی فرد شادی وارد جمعی میشود، میتواند آنها را شاد کند و افسردهدل، افسرده کند انجمنی را. البته میزان تاثیرپذیری افراد از دیگران متفاوت است و بعضی بهدلیل ویژگیهای شخصیتیشان تاثیرگذاری بیشتری دارند.
متاسفانه ما در فرهنگمان خیلی بهانهای برای شادیهای جمعی نداریم و شاید به همین دلیل هر از چند گاهی اتفاقهایی مثل به نتیجه رسیدن یک مذاکره یا جشنهایی مثل چهارشنبهسوری و برد یک تیم ورزشی ملی بهانهای میشود تا مردم برای ابراز شادی به خیابانها بیایند و در کنار هم جشن بگیرند.
البته گاهی در پارکها و اماکن دیگر کارناوالهایی راه میافتد و جشنهایی مثل جشن بادبادکها و... برگزار میشود ولی نمونه این شادیها را حتی در مراسم مذهبی که با فرهنگ ما مطابقت دارد، کمتر میبینیم.
این در حالی است که شادیهای جمعی نسبت به شادیهای فردی، خیلی بیشتر باعث تخلیه هیجانها میشود و فرد احساسهای درونیاش را در جمع تخلیه میکند و ممکن است به همین دلیل مدتها از نظر روانی حال خوبی داشته باشد، احساس شادابی کند و غم و اندوههای قبلی را که برای هرکس وجود دارد، به دست فراموشی بسپارد. شرکت در چنین جمعهایی حتی در درمان برخی اختلالها موثر است و روانپزشکان گاهی به مراجعان خود توصیه میکنند در جمعهای شاد حضور داشته باشند. البته درباره مبتلایان به اختلالهای خیلی شدید روانپزشکی چنین راهکاری مفید نیست ولی کسانی که به علائم اضطرابی، افسردگی خفیف و... مبتلا هستند، از حضور در جمعهای شاد سود زیادی میبرند و خنده و انرژیای که به آنها منتقل میشود، احساس غم و اضطرابشان را کاهش میدهد و بذر شادی را در دلشان میکارد.
چندی پیش روز جهانی خنده بود که پیروان پایهگذار آن، مدام از خنده میگویند و معتقدند خندیدن باعث میشود عضلات صورت به کار بیفتد، سیستم ایمنی بدن تحریک شود و با کاهش غم و اندوه به فرد احساس شادابی دست بدهد. این انجمنها در کشورهای مختلفی راه افتاده و مردم زیادی به خندهدرمانی معتقدند اما ما در فرهنگمان چنین انجمنهایی نداریم. مردم ما آنقدر که به حضور در مراسم عزاداری اهمیت میدهند، برای حضور در مراسم شادی اهمیت قائل نیستند. مراسم عزاداری مثل عاشورا و تاسوعا در کشور ما با برنامه و مناسک خاص در هر منطقه و هر شهری برگزار میشود اما آیا برای مناسبتهای شاد مذهبی مانند جشن مبعث یا جشن قدیر نیز چنین مراسم و مناسکی با چنین وسعتی داریم؟ آیا این روز با شیوههای مختلف در شهرهای مختلف و با آداب خاصی جشن گرفته میشود؟
در فرهنگ قدیم، جشنهایی مثل نوروز، چهارشنبهسوری و... قبلا جمعی برگزار میشد، اما امروزه به جشنهای فردی تبدیل شدهاند چون فراموش کردهایم یا نمیدانیم حضور در جمع، باعث تشدید احساس شادی و نشاط آدمها به هم منتقل میشود. در نتیجه ماندگاری این حس خوشایند در وجودمان بیشتر خواهد شد. علاوه بر اینها، احساس اینکه افرادی هستند که حسی مشابه ما دارند، اتحاد و همدلی را در وجودمان بهوجود میآورد و حس تنهایی را میزداید. تاثیر شادی در میان افراد، بسیار بیشتر است. من معتقدم این باور که خوشحال بودن در تنهایی حس عمیقتری است، درست نیست.
تاثیر شادی جمعی روی روان ثابت شده ولی فرهنگ ما فرهنگ فردی است و معمولا ترجیح میدهیم اگر میخواهیم شادیای داشته باشیم، در خانه باشد یا حتی فیلم را خودمان تنها ببینیم. کار به جایی رسیده که کمکم برخی از مردم ترجیح میدهند عزاداریشان را هم در خانه و پای تلویزیون انجام دهند. باید مراسمی که به هر مناسبتی برگزار میشود آنقدر جذاب باشد که کمکم مردم متمایل شوند در آن حضور پیدا کنند و این فرهنگ فردی تغییر کند و حسهای زیبا در مردم تقویت شود. یادمان نرود نیرویی که از طریق خنده در جمع به افراد منتقل میشود، بسیار بیشتر است.
مثلث طلایی؛ شادی، امید، آرامش
دکتر رزگار قادرپور مشاور خانواده بازرس انجمن مشاوره ایران
شادی یکی از احساسهای انسان است که از نظر علمی در صورت اصیل بودن، میتواند حس سعادتمندی و خوشبختی را به انسان القا کند. شاد بودن را میتوانیم با توجه به حالتهای چهره فرد، حرکات، حالات چشم، لحن صدا و آنچه فرد درباره خودش میگوید و میزان خوشبینیای که نسبت به زندگی دارد، ارزیابی کنیم.
از یونان و ایران باستان تا کنون بر اهمیت و ضرورت شادمانی تأکید فراوانی شده است. دلیل این همه تأکید این است که هدف نهایی همه ما انسانها شادمانی اصیل و پایدار است. نتایج تحقیقات علمی بیانگر این است که شادمانی ارتباط مستقیمی با سلامت جسمانی و سیستم ایمنی کارآمد بدن، پیشگیری از بروز حملههای قلبی یا بیماریهای جسمی و روانی، افزایش مقاومت بدن در برابر سرطانها و بقیه بیماریها دارد. شادی اصیل حتی میتواند از مرگ زودرس پیشگیری کند. شادمانی اصیل همچنین زندگی خانوادگی بهتر، عملکرد شغلی، تحصیلی و اجتماعی موفقتری را برای فرد به ارمغان میآورد.
شادمانی اصیل چیست؟
شادمانی اصیل، نوعی از شادی آگاهانه، پایدار و مبتنی بر اصول اخلاقمداری است. شادیای که در آن اخلاقمداری موج نزند، نه پایدار خواهد بود و نه حس خوشبختی و سعادت را به فرد القا میکند. اخلاقمداری در شادمانی یعنی اینکه فرد آگاهانه به نوعی از فعالیتها و رفتارهای شادیآفرین بپردازد که در آن آزادی دیگران سلب نشود، حرمت و حیثیت افراد را لکهدار نکند، مملو از عشقورزی و محبت به خود، دیگران و محیط باشد، عدالت و انصاف در آن رعایت شود و همچنین حق کسی در آن ضایع نشود و مبتنی بر توهم نباشد.
چه عواملی بر شادمانی مؤثرند؟
بررسیهای علمی نشان دادهاند که مبتلا نبودن به اختلالهای روانی و تیپ شخصیتی افراد، روابط اجتماعی سالم، اشتغال سالم و امنیتبخش، درآمد در حد برآورده شدن نیازهای اساسی، سلامت جسمانی، داشتن زندگی مشترک رضایتبخش و خانواده سالم، سطح تحصیلات به شرطی که وسعت دید به افراد ببخشد، تاهل، قدرت تطابق و انعطافپذیری، فعالیتهای سالمی که در اوقات فراغت انجام میشوند همه و همه سطح شادی را در افراد افزایش میدهد.
کدام فعالیتهای شادیبخش پایدارترند؟
فعالیتهای شادیبخشی پایدارترند که وجود ما را به بیشترین میزان درگیر کنند و از رفتارهای آسیبزا به شادمانی و کیفیت زندگی دور نگه دارند. مطمئناً فعالیتهای شادیبخشی که در جمع سالم انجام میشود، پایدارترند. مثال اینگونه جمعها همان مراسم، اعیاد و جشنهایی است که در فرهنگ ما ایرانیها هم به وفور یافت میشود. شرکت در این مراسم اگر همراه با مهارتهای ارتباط جمعی باشد، ما را از تلویزیون، اینترنت و بازیهای فردی یا مجازی و شبکههای اجتماعی مجازی دور نگه میدارد که همه اینها طبق نتایج تحقیقات علمی اختلالزا هستند. در روابط اجتماعی سالم، فرد میتواند ارتباط سالمی با دیگران برقرار کند و در جمع حضور مستمر و واقعی داشته باشد که در شاد بودن فرد تاثیر مهمی دارد و شادی پایدارتری خواهد داشت. به طور کلی، هرچه احساس شادی بیشتر در روحیه و روان فرد نفوذ کند، پایدارتر خواهد بود که نسبت به میزان تاثیرگذاری و پایداری شادی فردی غیر قابل مقایسه است.
تاثیر شادمانی جمعی؛ هم مثبت، هم منفی
در شادمانی جمعی، فعالیتها و خلاقیتهایی ابراز میشود و رفتارهایی خلاقانه میبینیم که باعث ایجاد شادمانی میشود. علاوه بر این، در جمعهای شاد، روابط اجتماعی جدیدی شکل میگیرد و فرد به علت حضور در جمعی سالم مثل جشنهای مذهبی و ملی، احساس مفید بودن میکند و همه اینها فرد را به سمت شادی اصیل و پایدار رهنمون میشود. البته لازم است به آسیبهایی هم که ممکن است شادی جمعی داشته باشد، اشاره کنیم؛ اگر با مهارتهای لازم در این جمعها حضور پیدا نکنید، احتمال بروز مشکل وجود دارد. از طرفی، امروزه یکی از مشکلات جامعه ما این است که اشخاص چون مهارت کافی را برای داشتن رفتارهای شادیبخش ندارند، احساس میکنند نباید در جمع شاد حضور پیدا کنند اما باید به جای کنارهگیری، مهارتهای ارتباط جمعی خوب را بیاموزیم و در کنارش به مهارتهای ایجاد شادی دست پیدا کنیم. با آموختن این مهارتها و اولویتدادن به این فعالیت ها، به طور حتم لذت بیشتری از حضور در مراسم شادمانی خواهیم برد. ترغیب شدن به فعالیتهای گروهی هم از دیگر اثرهای مثبت شرکت در مراسم شادی است چون نداشتن فعالیت گروهی، شادی را از ما دور میکند. از طرفی، افراد در جامعه، با توجه به بستر فرهنگیای که دارند، مخصوصا در اعیاد و در جشنها، گروهی و فامیلی شرکت میکنند، یعنی به نوعی با مظاهر دلبستگی در این مراسم حضور مییابند که بسیار مهم است چون امروزه مشخص شده قطع روابط عاطفی با مظاهر دلبستگی یعنی پدر، مادر، برادر و خواهر، همسر و فرزندان، تحت هر شرایطی و با هر بهانه و دلیلی، سلامت روان را به شدت به خطر میاندازد و احساس شادی را در وجود فرد به شدت کاهش میدهد. تحقیقات متعددی نشان داده یکی از عواملی که شادی را در وجودمان افزایش میدهد، یادگیری بخشیدن است. در محیطهای جمعی واقعی (نه مجازی) وجود ما آرامآرام صیقل پیدا میکند تا بخشش را بیاموزد. مطمئنا افراد در جمعهای شاد میتوانند دوستان واقعی را تشخیص دهند و با آنها ارتباط برقرار کنند و این رابطه را توسعه دهند که این کار به شادی و نشاط درون میافزاید و کیفیت زندگی را ارتقا میدهد. علاوه بر اینها، خود را در معرض یادگیری قرار دادن و یاد گرفتن روابط، همدلی، مهربانی و.... کمک میکند میزان شادی در وجود فرد افزایش پیدا کند. یکی از اثرهای مثبت دیگر، کمک به دیگران است. که در اعیاد و جشنها اتفاق میافتد. مطمئنا افرادی که در جشنهای سالم شرکت میکنند، این اصیل بودن را میآموزند و بیشتر و سریعتر به سمت شادمانی حرکت خواهند کرد. در انتهای بحث میخواهم یک توصیه داشته باشم، شادمانی را در اولویت زندگیمان قرار دهیم و اولویت اول زندگیمان تامین شادی اصیلاخلاقمدارانه و آگاهانه باشد. به دست آوردن این گوهر گرانبها که میتواند ما را به سعادت و کامیابی برساند، بسیار مهم است. باید از هر آنچه میتواند باعث از دست رفتن این گوهر شود، مثل کسب شهرت و درآمد بیشتر، نداشتن صداقت، زرنگی، زیر پا گذاشتن اخلاقات و بها دادن به کششها و امیال لحظهای، پرهیز کنیم. با این روش به قول اریکسون، روانشناس مشهور، در پایان عمر میتوانیم نگاهی به گذشته بیندازیم و احساس کنیم دچار خسران نشدهایم.
مثلث رحمت، مثلث زحمت
بهطورکلی، افرادی میتوانند شادتر باشند و این شادی در وجودشان پایدارتر خواهد بود که در مثلثی به نام «رحمت» زندگی کنند. مثلث رحمت 3 ضلع اخلاقمداری، واقعبینی و مسئولیتپذیری دارد. افراد ناشاد، در یکی، دو تا یا هر 3 ضلع مثلث رحمت مشکل دارند و وارد مثلث «زحمت» میشوند که آن هم 3 ضلع دارد؛ اضطراب یا نگرانی، افسردگی و خشم. برای اینکه کارمان به گرداب مثلث زحمت نکشد، باید همواره آگاهانه و عالمانه، اجزای ضلعهای مثلث رحمت را در خود بپرورانیم. افرادی که نمیتوانند یا نمیدانند چگونه باید از مثلث زحمت خارج شوند یا وارد آن نشوند، بهتر است حتماً با یک مشاور مشورت کنند.
نگاه روانپزشک
تخلیه هیجانی در شادیهای گروهی بیشتر از شادی های فردی است
دکتر علی اکبر نجاتی صفا عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
شادی یکی از تجربههای زندگی است که با هیجانهای مثبت همراه است. این تجربه همراه با احساس درونی شادکامی دو جزء مهم در کسب رضایت از زندگی محسوب میشوند. اهمیت شادی در حوزه علم روانشناسی به حدی است که یکی از شاخههای روانشناسی بهطور ویژه به همین موضوع میپردازد. مطالعات نشان میدهد شادی فرد در زمان حال میتواند پیشبینیکننده رضایت و موفقیتاش در آینده باشد. نتایج یک مطالعه که روی وضعیت هیجانی افراد در زمان گرفتن عکس فارغالتحصیلی دانشگاه انجام شد، نشان داد افرادی که براساس نظر کارشناسان حالت چهرهشان در عکس فارغالتحصیلی شادتر بوده است، در پیگیری چند سال بعد موفقیت بیشتری در کار و زندگی خود پیدا کرده بودند. عوامل مختلفی در احساس شادی نقش دارند؛ از نظر سنی در سنین مختلف ممکن است افراد میزان متفاوتی از شادی را تجربه کنند. از نظر جنسیت اما تفاوت قابلملاحظهای بین زنان و مردان دیده نشده است. برخی نژادها و قومیتها هم ممکن است شادتر از سایرین باشند. نتایج بررسی ارتباط شادی با زندگی افراد در کشورهای مختلف، نشان داده افرادی که در کشورهای با سطح اقتصادی اجتماعی بالا زندگی میکنند، احساس شادمانی بیشتری دارند. ثروت شخصی افراد نیز با شادی رابطه دارد به این صورت که با بالا رفتن میزان ثروت تا حد مشخصی، فرد احساس شادی بیشتری خواهد کرد اما اگر ثروت از آن حد بیشتر شود، دیگر باعث شادی بیشتر نخواهد شد. شادیهای دستهجمعی آثار متفاوتی نسبت به شادیهای انفرادی دارند. از یک جنبه در هر فعالیتی که گروهی انجام میشود، نوعی پویایی بین افراد داخل گروه یا افراد گروههای مختلف ایجاد میکند که آثار روانشناختی مثبتی دارد. از جمله این اثرها میتوان به حمایت اجتماعی، احساس تعلق داشتن به یک گروه و احساس هویت اشاره کرد. همچنین شادی گروهی میتواند معنایی متفاوت به شادی و زندگی فرد ببخشد. در بسیاری از شادیهای گروهی میزان تخلیه هیجانی بیشتر از شادیهای انفرادی است به همین دلیل این نوع شادیها اثرکاهش تنش بیشتری دارند و باعث آرامش خاطر بیشتری میشوند. همچنین شادیهای دستهجمعی ممکن است باعث تقویت انگیزه افراد برای فعالیت و تلاش بیشتر شود به همین دلیل است که شادیهای هواداران یک تیم ورزشی میتواند انگیزههای آن تیم را برای تلاش بیشتر در آینده افزایش دهد. در بعضی از شادیهای گروهی هم که همراه با آیینها و آداب خاصی هستند، فرصتی برای ایفای نقش افراد مختلف با سنین مختلف فراهم میشود و به این ترتیب افراد جوانتر در کنار افراد با تجربه قرار میگیرند و توانایی ابراز وجود و مسئولیتپذیری در آنها افزایش مییابد.