پای حرف همراهان «سلامت» درباره دکتر مسعود کیمیاگر که در سحرگاه روز یکشنبه 7 تیر در سن 71 سالگی درگذشت
سلامت، کیمیاگرش را از دست داد
مریم منصوری
دکتر مسعود کیمیاگر، استاد انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور و دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی در سحرگاه روز یکشنبه 7 تیر 1394 در سن 71 سالگی پس از یک دوره مبارزه با سرطان درگذشت. او یکی از چهرههای برجسته پژوهش و آموزش در حوزه علوم پزشکی، بهویژه علوم تغذیه در کشور و در سطح منطقه بود که از سال 1354 بلافاصله پس از اخذ مدرک دکترا از دانشگاه ایالتی رد ایلند آمریکا بهعنوان عضو هیاتعلمی در گروه تغذیه انسانی دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی مشغول به کار شد. دکتر کیمیاگر طی سالهای خدمت مسئولیتهای مختلفی از جمله ریاست انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور، مسئول کمیته تغذیه شورای غذا و تغذیه کشور، مسئول گروه تغذیه مرکز ملی تحقیقات علوم پزشکی وزارت بهداشت، مشاور تغذیه برنامه جهانی غذا (WFP) در تهران، مشاور سازمان جهانی بهداشت، رئیس مرکز همکاری با سازمان جهانی بهداشت در تهران، سردبیری مجله علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران، عضو هیات ممتحنه و ارزشیابی رشته تغذیه وزارت بهداشت، کمیته کشوری دیابت، انجمن تغذیه ایران، انجمن تغذیه آمریکا و تیم ملی طرحریزی استراتژی تغذیه ملی را در کارنامه فعالیتهای خود دارد. از او 3 کتاب و بیش از 100 مقاله فارسی و انگلیسی به یادگار مانده است. مسعود کیمیاگر همچنین از طنزنویسان قدیمی بود که با مجله گلآقا همکاری داشت. او در مجلههای فکاهی و طنز اسامی مختلفی همچون آلوزرد، پروفسور هفترودی، دوقلو، زردآلود، زردک، ک.انگولکچی، گلپسر، فدوی و وجیهالقلم داشت. دکتر کیمیاگر روز دوشنبه 8 تیر ماه تشییع و به خاک سپرده شد. آنچه پیش رو دارید، خاطرهها و اقدامهای مفید و موثر او به روایت گروهی از اساتید امروز دانشگاهها و برخی از همکارانش است که در عین بغض و ناراحتی بابت از دست دادن استاد، باعث میشد با مرور طنازیها و طنزپردازیهای او لبخندی بر لبانشان بنشیند. روحش شاد و یادش گرامی باد.
دکتر ربابه شیخالاسلام
متخصص اپیدمیولوژی تغذیه
ایشان از بانیان طرح یددار کردن نمک بودند
با اینکه آقای دکتر کیمیاگر در دوران بیماری سختیهای زیادی را تحمل میکردند اما باز هم با رنگ و روی پریده ناشی از عوارض داروهایی که مصرف میکردند در جلسههایی که مهم بود حاضر میشدند و سعی میکردند خودشان را در جریان وقایع قرار بدهند. هرگز مطبشان را ترک نکردند و میگفتند من باید با این شرایط کارم را انجام بدهم. همیشه روحیه و حس خوبی را به آدم القا میکردند و همواره حالت طنز و شوخطبعیشان را داشتند و حتی مباحث سخت و سنگین را با طنز خودشان تلطیف میکردند. خاطرم هست در کنگره تغذیه سال گذشته پس از اینکه بهعنوان استاد نمونه کشور برگزیده و معرفی شدند به سختی و با کمک دیگران خود را پشت تریبون رساندند و با همان حال باز هم با روحیه طنز یک لطیفه جذاب تعریف کردند که باعث خنده همه حاضران شد. گفتند که عزراییل آمد تا جان پیری را بگیرد. پیر ترسید و رفت در گهواره نوهاش خوابید و شیشه شیر او را در دهانش گذاشت و شروع به مکیدن کرد تا به عزراییل بگوید که من کوچکم و هنوز وقت رفتن نرسیده است. عزراییل به او گفت شیرتو بخور بعد بیا بریم ددر...
ایشان در دوران بیماری هم به ما درس دادند و آموختند که انسان در هر شرایطی باید مقاوم و صبور باشد و همواره از خداوند سپاسگزاری کند. به نظر من دکتر کیمیاگر بسیار خوب زندگی کردند. همکارانی که با ایشان در مطب کار میکردند خیلی چیزها از او یاد گرفتند در حالی که بسیاری از پزشکان این توانایی را ندارند که آنچه دارند به دیگران هم بیاموزند. این کار مستلزم توانایی و گذشت است که آقای دکتر کیمیاگر این خصیصه را داشت.
ایشان در مورد مسائل تغذیهای جامعه بسیار حساس بودند. آقای دکتر کیمیاگر و همکارانش اولین افرادی بودند که مساله یددار کردن نمکها را مطرح کردند و سالها در مناطق جنوبی تهران مساله کمبود ید را تحت بررسی و آزمایش قرار دادند. همچنین یکی از مجریان برنامه کاهش سوءتغذیه کودکان کشور بودند که با وجود ریاست انستیتو تحقیقات تغذیه در تمام سفرها ما را یاری میکردند و این مساله بسیار ارزشمند بود که مثلا فرماندار یا استاندار یک استانی ببینند که رئیس انستیتو تحقیقات تغذیه کشور برای کاهش سوءتغذیه کودکان یک منطقه روستایی کارهایش را کنار گذاشته و با تیم مربوطه همراه شده است.این ارزشها یادشان را همیشه در دلها زنده نگه میدارد. هر چند ایشان از نظر رفته است ولی هرگز از دل نمیرود و این ارزش انسانی است که به انسانبودن خودش پایبند است و سعی میکند علم و دانشش را در خدمت به جامعه به کار ببندد و سعی کند با مطالب طنزی که بیان میکند شادی را به چهرهها و لبخند را به لبها بیاورد.
دکتر سیدضیاءالدین مظهری
متخصص تغذیه و استاد دانشگاه علومپزشکی ایران
دکتر کیمیاگر از پیشگامان رشته تغذیه بود
ذکر خدمات، زحمات، دلسوزیها و طرز برخورد آقای دکتر کیمیاگر نسبت به جوان و سالمند اظهر منالشمس است. ایشان ضمن اینکه استاد بینظیری بودند و خدمات بسیار ارزندهای به دانش تغذیه ارائه کردند، با زبان طنز انتقادهای جانانهای را در مجله گلآقا ابداع و ارائه کردند. ایشان از اساتید برجسته رشته تغذیه بودند که در آموزش تمام مقاطع تحصیلی از لیسانس، فوقلیسانس، دکترا و پژوهشهایی که صورت میگرفت، شرکت داشتند و خدماتشان بسیار مثمرثمر بود. دکتر کیمیاگر همچون خورشید تابانی بود که هم خودش نورافشانی میکرد و هم نورش را به دیگران میرساند. دکتر کیمیاگر دل در گرو مهر مردم داشت و تمام اندیشهاش برای فرهنگسازی بود. در هر رسانهای به قلمفرسایی و آگاهیبخشی میپرداخت و با آن لحن شیرین و توانمندی قابلتحسینی که هم در محاورههای ادبی و هم در بیان مسائل پیچیده علمی به زبان ساده و همهفهم داشت، در از بین بردن باورهای غلط و جایگزینی فرهنگ تغذیه صحیح در جامعه، عمری را به خدمتگزاری سپری کرد. به راستی دکتر کیمیاگر بعد از آقای دکتر هدایت جزو اساتید برجسته، پیشگام و پیشکسوت این رشته بودند. همه زندگی ما با خاطرههای آقای دکتر عجین شده است که در هر کنگره و محفل و مجلسی ضمن ارائه بحثهای علمی با طنزهایی که بیان میکردند باعث تلطیف روح حاضران میشدند. همیشه بانی خیر بودند. خداوند روحشان را قرین رحمت و مغفرت و به بازماندگان، دانشجویان، دانشآموختگان و اساتید تغذیه در غم از دست دادن این گوهر گرانبها صبر جمیل عنایت کند.
دکتر تیرنگ نیستانی
متخصص تغذیه و دانشیار انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور و دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی
خاطره اولین برخوردم با استاد
اولین برخورد حضوری من با آقای دکتر کیمیاگر مربوط به زمانی است که من دانشجوی دانشگاه تهران و ایشان رئیس انستیتو تحقیقات تغذیهای بودند. من و دو نفر از دوستانم بدون اینکه وقت بگیریم به انستیتو مراجعه کردیم و از منشی خواستیم تا اجازه بدهد رئیس آنجا را ببینیم. ایشان گفتند رئیس، جلسه دارد و امکانش نیست اما من به ایشان اطلاع میدهم که شما آمدید. برایم بسیار عجیب بود که ایشان بدون اینکه ما را بشناسند یا به جای اینکه به منشی بگویند وقت بده یک روز دیگر بیایند و... از داخل جلسه بیرون آمدن تا ببینند کار ما چیست؟ این اتفاق اثر مثبتی روی من داشت و برای همیشه در ذهنم ماند که رئیسی به خاطر چند دانشجوی جوان از جلسه خارج شود، حرفهای ما را بشنود، دلسوزانه راهنماییمان کند و دوباره سر کارش برگردد.
آخرین برخوردم هم مربوط به 3-2 روز قبل از فوتشان است که در بیمارستان خدمت استاد رسیدم. ایشان با اینکه حال خوبی نداشتند و قادر به صحبت کردن نبودند اما به سختی پرسیدند که چه میکنید، چه خبر؟ این سوال بسیار باعث شگفتی من شد که همچنان دغدغه ذهنی مرکز تحقیقات تغذیه را داشتند.
آقای دکتر کیمیاگر حافظه بسیار قویای داشتند و اسامی افرادی را که حتی سالهای بسیار دور دیده بودند به خوبی به یاد داشتند. وی فرد طنازی بود و حتی در روزهای آخر با مقوله مرگ هم شوخی میکرد و میگفت: «چند سال است جناب عزراییل پرونده من را هی میگذارد رو و باز پشیمان میشود، میگذارد زیر» ایشان به قدری در عرصه تغذیه کشور فعالیت کردند که برخی روزنامهها به اشتباه تیتر زده بودند بنیانگذار تغذیه کشور فوت کرد در حالی که بنیانگذار تغذیه کشور مرحوم دکتر محمود هدایت بودند. ایشان در تمام دوران ریاستشان برای خوردن ناهار مانند سایر دانشجویان و اساتید به سلف مراجعه میکردند و بسیار خودمانی بودند و هیچگاه اجازه نمیدادند غذایشان را داخل اتاقشان ببرند.
دکتر نسرین امیدوار
متخصص تغذیه و استاد انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور و دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی
ایشان یکی از موفقترین روسای انستیتو تغذیه بودند
آقای دکتر کیمیاگر جزو اولین گروههایی بودند که با حمایت انستیتو تغذیه برای ادامه تحصیل به آمریکا سفر کردند و جزو اولین فارغالتحصیلانی بودند که به کشور برگشتند و تدریس در دانشگاه را شروع کردند و من هم افتخار شاگردیشان را در دوره کارشناسی داشتم. یکی از مهمترین کارهایی که در شروع سالهای انقلاب در کنار سایر همکاران داشتند این بود که برنامه مبارزه با بیماریهای ناشی از کمبود ید را در کشور پایهگذاری کردند و در بسیاری از کارهای میدانی و برنامهریزیهای اولیه نقش کلیدی داشتند. یکی از موفقترین روسای انستیتو تغذیه بعد از انقلاب بودند و من افتخار دارم که کارم را بعد از ادامه تحصیل و بازگشتم به ایران در کنارشان شروع کردم. دوران ریاست ایشان دوران بسیار فعالی برای انستیتو بود و شروع مجدد دورههای کارشناسی ارشد و دکترا در زمان ریاست دکتر کیمیاگر شکل گرفت. یک شخصیت دانشگاهی و آکادمیک داشتند به نحوی که از فضاهای بروکراتیک و رئیس و مرئوسی به دور بودند. به خوبی با فضای دانشگاه و همفکری و گفتوگو آشنا بودند و این مساله در مدیریتشان بسیار مشهود بود.
در دوران ریاست دکتر کیمیاگر یکی از بزرگترین طرحهای تغذیهای در کشور با عنوان مطالعههای الگوی برنامهریزی و اجرا (مابا) در زمینه امنیت غذایی برنامهریزی، شروع و سپس در کتاب برنامه چهارم وارد شد. در واقع بهعنوان رئیس انستیتو حامی طرحهای بزرگی بودند و کارهای بزرگی انجام دادند. امیدوارم روحشان همواره در آرامش باشد
دکتر مجید حاجیفرجی
رئیس انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور و رئیس انجمن تغذیه ایران
خاطره پیگیریها و همکاریهای ایشان همیشه زنده خواهد ماند
دکتر کیمیاگر با همه دوستان، دانشجویان و اطرافیانش ارتباط خوبی برقرار میکرد. بین تمام دانشآموختگان تغذیه تقریبا کسی نیست که از دانش و مهربانی ایشان بهرهمند نشده باشد. یکی از نکتههای برجسته دکتر کیمیاگر این بود که بعد از بنیانگذاری علم تغذیه در ایران توسط آقای دکتر هدایت، آن را به ثمر نشاند. ایشان با جوانانی که برای انجام تحقیقات و کارهای آموزشیشان مراجعه میکردند ارتباط خوبی برقرار میکرد. یکی از دغدغههای دکتر بحث رفتار تغذیهای و نحوه یا الگوی مصرف سالم در جامعه بود که در تمام آموزشهای رسانهای ایشان هم به چشم میخورد. جالب اینکه ایشان خود نیز به این الگوها پایبند بود و میگفت: «من سالهاست که به چیپس لب نزدهام.» هرچند ممکن است چیپس نخوردن مساله مهمی نباشد اما در این کار، آموزشی نهفته بود که میتوان از خوردن مواد آسیبزا خودداری کرد. شاید ما متخصصان تغذیه خوردن این قبیل تنقلات را منع کنیم ولی خود ما هم ممکن است گاهی اوقات برای تنوع از بعضی از این اقلام استفاده کنیم اما ایشان با رفتارشان نشان میدادند که همین تنوعهای گاهبهگاه هم میتواند وجود نداشته باشد و افراد نباید لحظهای ایمنی و امنیت غذاییشان را به خطر بیندازند. این دغدغه تا پایان عمر پربرکتشان وجود داشت. نگاه دیگر دکتر کیمیاگر علاوه بر بحث خودکنترلی بر غذا و سلامت غذایی افراد، بحث حساس کردن مسئولان کشوری در زمینه امنیت غذایی بود که خدا را شکر این کار ادامه پیدا کرد و ما امروز سکاندار این قضیه هستیم چراکه ایشان سالها مسئولیت کمیته تغذیه شورای سلامت و امنیت غذای کشور را که دبیرخانهاش در انستیتو تحقیقات تغذیه قرار داشت، برعهده داشتند و حساسیتهایی که در آن زمانها اعمال میکردند همچنان ادامه دارد. ایشان در مقطع منطقهای و جهانی نیز شهرت بارز و خوبی داشتند چراکه در بسیاری از کنگرهها، همایشها و جلسههای بینالمللی حتی با سازمان جهانی بهداشت شرکت میکردند. همچنین با حساسیت و دقت زیادی به بحث سوالات آزمونها، سنجشها و جذب دانشجو بهویژه در تحصیلات تکمیلی میپرداختند و همیشه این دغدغه را داشتند که فارغالتحصیلان باید باسواد از دانشگاه بیرون بیایند زیرا سلامت مردم در دست این جوانان خواهد بود. روی فراگرفتن زبان انگلیسی بهویژه زبان تخصصی پیگیری زیادی داشتند و همه را ترغیب میکردند که زبانشان را ارتقا بدهند زیرا بسیاری از منابعی که ما استفاده میکنیم منابع خارجی هستند و ترجمه آنها نمیتواند پذیرش و گیرایی کافی را برای دانشجو به همراه داشته باشد بنابراین دانشجویان را ترغیب میکردند که با تقویت زبان تخصصی و محاورهای خود اصل کتابها را مطالعه کنند. خوشبختانه از کمک و همکاری با هیچ سازمان و مرکزی که به نوعی در کار آموزش و پژوهش بودند دریغ نمیکردند و همواره به فکر سلامت مردم بودند. قطعا نامشان در تمام جلسههای تغذیهای به نیکی یاد خواهد شد و خاطره پیگیریها و همکاریهایشان زنده خواهد ماند.
دکتر محمدرضا وفا
متخصص تغذیه و دانشیار دانشگاه علومپزشکی ایران
موفقیتهای تحصیلی و شغلیام را مدیون دکتر کیمیاگر هستم
صادقانه میگویم که آقای دکتر کیمیاگر، بهترین، عزیزترین و نازنینترین استاد من بودند. از صمیم قلب دوستش داشتم و لحظه به لحظه در جریان بیماری و ناراحتیشان بودم. شنیدن خبر فوت ایشان بسیار برایم غمانگیز و ناراحتکننده بود. نمیدانم چطور میتوان جای خالی این استاد بزرگ و پیشکسوت را که همه ما شاگردانش بودیم تاب آورد. دکتر کیمیاگر در پیشرفت تحصیلی و موفقیت کاری و شغلی من نقش کلیدی و مهمی داشتند. در تمام دورههای تحصیلیام استاد من بودند و هرگاه مشکلی داشتم به من کمک میکردند. خاطرم هست یکی از اساتید برجسته تغذیه خارج از کشور به ایران آمده بود و با خود کتابی داشت که آن زمان در ایران نبود. خواستم کتاب را امانت بگیرم اما حاضر نشدند کتاب را به من بدهند ولی آقای دکتر کیمیاگر واسطه شدند و کتاب را برای من امانت گرفتند. کاری که شاید کسی حاضر به انجام آن نمیشد. مطالعه همان کتاب موفقیتهای زیادی برایم به همراه داشت. در مراحل شغلی نیز همیشه دلسوز و راهنمای من بودند و نقش مهمی در راه یافتنم به دانشگاه بهعنوان عضو هیاتعلمی و حتی ورودم به رسانهها داشتند. دکتر دانشجویان زیادی تربیت کردند و من مطمئن هستم افراد زیادی موفقیتهای تحصیلی و شغلیشان را مدیون مهربانیها و راهنماییهای استاد هستند. قطعا هر موفقیتی که ما به دست بیاوریم ناشی از تعلیم و تعلم و استادی دکتر کیمیاگر بوده که در تمام مراحل زندگی ما به نحوی نقش داشتند. واقعا زبانم از بیان خوبیهایشان قاصر است.
دکتر سعید حسینی
متخصص تغذیه و استاد دانشگاه علومپزشکی تهران
ایشان مردی شوخطبع، دقیق و دلسوز مردم بودند
من از لحاظ سابقه کاری قبلی شناخت زیادی از آقای دکتر کیمیاگر ندارم اما ایشان را در جلسههای متعددی ملاقات میکردم. به نظرم مرد بسیار دقیق، شوخطبع و در عین حال جدی و دلسوز برای سلامت مردم کشور بودند و یکی از افرادی بودند که در عرصه تغذیه کشور فعالیتهای بسیار خوبی انجام دادند و به گردن همه ما حق دارند.
سارا حسنلو
دبیر سرویس تغذیه
اولین باری که استاد را دیدم
از حدود8-7 سال پیش که با هفتهنامه «سلامت» بهعنوان خبرنگار و نویسنده همکاری میکردم، آقای دکتر کیمیاگر از جمله اولین اساتید تغذیهای بودند که با روی باز به من وقت مصاحبه میدادند. یادم هست اولین باری که به ایشان تلفن کردم با اینکه شناختی از من نداشتند، به من گفتند به مطبم بیا تا حضوری در مورد سوژه تغذیهای که آن روز میخواستم از ایشان مصاحبه بگیرم با هم گفتوگو کنیم. من هم سر وقت حاضر شدم و استاد وقتی متوجه شدند که من در لابی مطب در انتظارشان هستم، باوجود شلوغی مطب، حدود نیم ساعتی از وقتشان را به من اختصاص دادند. در همان ملاقات اول ایشان فردی بهروز، آگاه و دقیق به نظر میرسید. این مصاحبه گرفتنها آنقدر تکرار شدند که گاهی با یک تماس چند دقیقهای تلفنی به پایان میرسید و گاهی لازم بود تا ملاقات حضوری داشتهباشم. تا اینکه دبیر صفحات تغذیه «سلامت» شدم و از آن زمان به بعد، دیگر دکتر دغدغههای تغذیهایشان را به من گوشزد میکردند؛ اینکه باید خبرها را طوری بازگو کنیم که هم الگوی صحیح مصرف تغییر نکند و هم آگاهیهای لازم به مردم داده شود. گاهی هم نکتههایی را با جدیت متذکر میشدند؛ اینکه پای صحبتهای هر فرد غیرمتخصصی ننشینیم و در انتخاب کارشناسان وسواس داشته باشیم. آخرین باری که با دکتر تلفنی صحبت کردم برمیگردد به زمانی که برای جشن سالگرد «سلامت» به ایشان زنگ زدم. وقتی از ایشان خواستم تا دعوتمان را بپذیرند، گفتند که خیلی دوست دارم در این مراسم مثل هر سال شرکت کنم اما تاریخ جشن مصادف است با بازگشت تنها دخترم به ایران و باید برای استقبال به فرودگاه بروم و آخرین دیدارمان نیز برمیگردد به کنگره تغذیه پارسال... روحشان شاد.