دینوسلامت/ حجتالاسلامابراهیم اخویروانشناس بالینی مرکز مشاوره حوزه علمیه قم
خدایا! پناه میبرم به تو از فرزندی که سلطانم باشد*
1) نگاه اول: خانواده یک سیستم است و یکی از نیازهای اساسی سیستم، داشتن سلسله مراتب. زمانی که رتبهها در خانواده مشخص باشد، کارکرد خانواده ارتقا مییابد و هر کدام از اعضای آن، در برابر نقشهایی که ایفا میکنند، از مواهبی برخوردار میشوند ولی آنگاه که جایگاه افراد خانواده به هم ریزد، نمیتوان در آن، آرامش و موفقیت را جستجو کرد.
2) نگاه دوم: فرزندان از داشتن پدر و مادر صمیمی و مقتدر لذت میبرند. همراهی جدیت با محبت، کلید اصلی فرزندپروری موفق خواهد بود. زمانی که یکی از این دو کلید در خانه و سیستم تربیتی گم شود، تربیت هم با کاستیهایی روبرو خواهد شد. در خانهای که نقش پدری و مادری با ابهت به همراه محبت باشد، فرزندانی با اعتماد به نفس، مستقل و شایسته رشد میکنند.
3) نگاه سوم: پدر و مادر در ذهن و روان کودک از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردارند. پدر را قله زندگی و مادر را کاشف استعدادهای کودک دانستهاند. تاثیری که والدین بر زندگی کودکان میتوانند داشته باشند، نه فقط در سالهای تربیت، بلکه به درازای یک عمر خواهد بود. با نگاهی به خود میتوانیم ریشه بسیاری از رفتارهای کنونی را در آموزشهایی که از پدر و مادرمان دریافت کردهایم، به خوبی مشاهده و طولانی بودن تاثیر تربیتی را تصدیق کنیم.
4) نگاه چهارم: کم بودن تعداد فرزندان و کمکاری والدین در یادگیری مهارتهای فرزندپروری، باعث شده روز به روز، کودکان از جایگاه خود دورتر شوند و قدرتمندی بیشتری را در سیستم خانواده به دست بیاورند تا جاییکه گاهی در کانون تصمیمگیری خانوادگی قرار میگیرند و نقش تعیینکنندهای را در این فرایند ایفا میکنند. این وضعیت، به نفع هیچ کدام از افراد خانواده نیست و سیستم خانوادگی را اکنون و در آینده، دچار معضلات بسیار بزرگی خواهد کرد. کودکان به شخصیتی کاذب دست مییابند که همانند آنچه در پویانماییها و فیلمهای تخیلی خود مشاهده میکنند، میتواند هر آنچه را نمیپسندند، بهراحتی تغییر دهند و حتی قدرتهای بزرگی چون پدر و مادر را مدیریت کنند.
5) نگاه پنجم: فرزندسالاری، از هر دریچهای که نگاهش کنیم، مردود و ناپسند است. یکی از این نگاههای ناب، در سخنان پیامبر اعظم(ص) دیده میشود که فرمود:
«خدایا! پناه میبرم به تو از فرزندی که سلطانم باشد و بر من فرمان براند.»
* پیامبر اکرم (ص)، بحارالانوار، ج86، ص186