1. یکی از پیششرطهای گفتوگو، رعایت انصاف و منطق است. برای اینکه این موضوع را به اثبات برسانید، سعی کنید طرف مقابل را درک کنید. اگر میخواهید او را به خوبی درک کنید، باید خودتان را جای او بگذارید. با این کار بهتر میتوانید به مشکلات او پی ببرید.
2. پیش از آنکه دلخوری خود را با همسرتان درمیان بگذارید، ابتدا عین آن را روی کاغذ بنویسید. به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوط بهتر خواهید دید. از سوی دیگر، نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبی شما میشود و در عین حال، با یادآوری ماجرا به علتهای آن نیز بهتر واقف میشوید.
3. پیش از گفتوگو با همسرتان هرگز موضوع را با دیگران مطرح نکنید زیرا ممکن است گفتههای شما را وارونه یا با شاخ و برگ به او تحویل دهند و وی را علیه شما بشورانند.
4. ابتدای صحبت، تاکید کنید قصد شما از مطرح کردن رنجش، رسیدن به حسن تفاهم است زیرا قهرهای طولانی و جدال، بیهوده است و راه به جایی نمیبرد.
5. پیشاپیش یادآوری کنید شاید اصل ماجرا یک سوءتفاهم باشد و قصدتان از صحبت رفع آن است. مکررا یادآور شوید در پی حل مشکلات بینتان هستید و نه امتیازاتی که از این راه به دست میآورید.
6. سعی کنید از نکات مثبت کارهای اخیر طرفتان یا آنچه از او پسندیدهاید، محبت کنید تا فضای مذاکره صمیمی شود. انتقادهای پیدرپی، مچگیریهای دائمی و محکوم کردنهای معمول، روحیه طرف را خراب میکند. به او ثابت نکنید همیشه اشتباه میکرده و شما بخشنده بودهاید. از راه تشویق بهتر میتوانید در دیگران تغییر ایجاد کنید.
7. تاکید کنید ممکن است مقصر این ماجرا خودتان باشید. بنابراین محض رفع دلخوری اقدام به صحبت کردهاید. اگر تقصیری داشتهاید، حتما آن را به زبان بیاورید و از همسرتان پوزش بخواهید. این کارتان جو گفتوگو را بهبود میبخشد و همسرتان فکر نمیکند محاکمهای در کار است. در ضمن او نیز به نوبه خود آماده پذیرفتن اشتباهاتش میشود.
8. ضمن حل مسائل سعی کنید حرفهایتان را با زخم زبان، کنایه، تحقیر، تمسخر و تخطئه بیان نکنید زیرا وضع از آنچه هست، بدتر میشود. یک گفتوگوی خوب از تهدید، ارعاب و حمله به دور است. به عبارتی، شخصیت طرف مقابل را درهم نشکنید. او را زیر سوال نبرید و اگر چنین کردید، باید بدانید دیگر هیچ امیدی به ادامه مذاکره و درنهایت سازش و مصالحه نخواهد بود.
9. هرگز همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید. اگر میخواهید مقایسهای در کار باشد، سعی کنید او را با خودش یعنی خطای احتمالی او را با رفتار خوب خودش در موقعیتی دیگر مقایسه کنید.
10. از دلخوریها و رنجشهای کوچک شروع کنید و از گذشتههای دور یاد نکنید. پس از رفع دلخوری، او را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند و از شما عذر بخواهد. این کار غرورش را میشکند و او را جری خواهد کرد.
11. از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید. اگر موردی در آن جلسه حل نشد، گفتوگو را به بعد موکول کنید و به همسرتان بگویید، چطور است بقیه حرفهایمان را وقت دیگری بزنیم.
12. با لحنی مهربان و دوستانه صحبت کنید. تمام مدت گفتوگو مواظب باشید خشمگین نشوید. عصبانیت هنگام مذاکره نهتنها شما را شخصی بیمنطق و غیرمنصف جلوه میدهد بلکه مانعی بر سر راه خواستههایتان فراهم میکند. همچنین اگر احساس کردید طرف صحبت شما خشمگین است به او فرصت دهید این انرژی مخرب را تخلیه کند و همه حرفهایش را بزند و به آرامش برسد. پس از ایجاد فضایی آرام، مذاکره روند واقعی خود را پیدا میکند. شایان ذکر است تخلیه تنشهای عصبی منجر به تخلیه اطلاعاتی میشود و شرایط را برای برقراری تفاهمی تمامعیار آماده میکند.
13. هنگامی که طرف مذاکره در مورد مطلبی توضیح میدهد، همه حواس خود را متوجه او کنید و با این رفتار خود ثابت کنید او نیز دارای حق و حقوقی است. رعایت این امر مهم علاوه بر اینکه شما را به همکاری بیشتر تشویق و ترغیب میکند، باعث واکنش مشابهی نیز از جانب شخص مقابل میشود.
14. به جای ثابت کردن «اشتباهات» و «خطاکاریهای» طرف صحبت، بیشتر پیرامون حل مشکلات بین خودتان گفتوگو کنید و مطمئن باشید با این شیوه جریان مذاکره را به مسیری مطلوب هدایت خواهید کرد. پایه و شرط اصلی یک مذاکره سالم، بحث و تلاش برای دستیابی به نتیجه صلحآمیز است. اصرار بر خطاها و اشتباهات طرف مقابل نهتنها هیچ کمکی به حل موضوع مورد اختلاف نمیکند بلکه روابط را از آنچه که هست تیرهتر خواهد کرد. اگر هنگام گفتوگو همسرتان خواست حرفی بزند، مانع او نشوید و سراپا گوش باشید. فرصت دهید اظهارنظر کند. با این رفتارتان ثابت میکنید او نیز حق و حقوقی دارد. از طرفی، همسر شما با حرف زدن تخلیه روانی میشود. وقتی گفتههایش تمام شد، آرامش و راحتی زیادی احساس خواهد کرد و پیش خود خواهد گفت من هم حرفم را زدم. به این ترتیب امکان آشتی و رسیدن به تفاهم مطلق فراهم میشود.
15. به هر شکل که میتوانید رفع دلخوری را جشن بگیرید؛ با هدیه دادن شاخه گلی یا هر کادوی جزیی مورد نیاز طرف مقابل. خانم میتواند از هنر آشپزی بهره بگیرد و کیک یا شیرینی بپزد. آقا میتواند دعوت به عصرانه یا شامی در بیرون کند و... به این ترتیب به صلحی نسبتا طولانی میرسید. آشتیهای اجباری که ناشی از آمدن میهمان و پادرمیانی دوستان و فامیل یا تمایل جنسی و اتفاقی مهم است، بنیانی سست دارد زیرا ریشه اختلافها همچنان ناشناخته و دستنخورده باقی مانده و روش آتی برخورد هم مشخص نشده است بنابراین ناگزیر همه چیز دوباره به شکل نخست خود برمیگردد.