دکتر محمود خدادوست؛ دانشجوی دانشکده طب سنتی
در بیانیه طب سنتی سازمان جهانی بهداشت (سال 1978) طب سنتی این گونه تعریف شده است:
«مجموعه علوم نظری و عملی که در تشخیص طبی، پیشگیری و درمان بیماریهای جسمی، ذهنی یا ناهنجاریهای اجتماعی به کار میرود و به صورت گفتاری یا نوشتاری از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است.»
در سال 2000 میلادی با تجدید نظر، طب سنتی را این گونه تعریف نمودهاند:
«طب سنتی واژهای است که به سیستمهای طب سنتی مانند طب سنتی چین، آیروودای هند، طب یونانی، طب عربی و همچنین به انواع مختلف طب بومی اطلاق میشود.»
درمانهای طب سنتی شامل دارودرمانی (استفاده از گیاهان دارویی، اجزاء حیوانی و معدنی)، روشهای غیر دارویی (مانند طب سوزنی، ماساژ، درمانهای روحی روانی) و در مجموع شامل کلیه اقدامات بهداشتی، رویکردها، اطلاعات و باورهایی میباشد که به اشکال مختلف دارویی و غیر دارویی، برای حفظ سلامتی، درمان، تشخیص و پیشگیری از بیماریها به کار میروند.
در صورتی که این اعمال جزئی از سنت یک کشور یا در بطن سیستم خدمات پزشکی رسمی آن کشور نباشند واژههای مکمل، جایگزین، غیرمتعارف یا موازی به کار میرود.
سازمان جهانی بهداشت با چهار هدف عمده زیر راهبردی تدوین نمود که براساس آن کشورهای جهان توجه علمیتر و کاربردیتری به طب سنتی بکنند.
1- ادغام مناسب طب سنتی با سیستم بهداشتی درمانی کشورها با توسعه سیاستگذاری و برنامهریزیهای لازم.
2- تعیین و تضمین ایمنی، کارآیی و کیفیت طب سنتی، فرآوردهها و روشهای درمانی آن.
3- افزایش دسترسی و ارائه خدمات طب سنتی با توجه به مردم کمدرآمد.
4- ترویج استفاده منطقی و حفظ و صیانت از آثار و منابع طب سنتی.
محققان سازمان WHO در مورد تنوع طب سنتی و اعتبار آن میگویند:
«روشهای طب سنتی از کشوری به کشور دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر، به دلیل اختلافات فرهنگی، تاریخی، گرایشات فردی و فلسفی، متفاوت است. تاریخچه طولانی استفاده از طب سنتی ( شامل تجربیاتی که نسل به نسل انتقال یافتهاند) نوعی تایید بر مورد اطمینان بودن و اثربخشی طب سنتی است؛ اگرچه بررسیهای علمی برای تامین شواهد بیشتر لازم می باشد.»
پیشینه طب سنتی
طب سنتی ایران یک مکتب کامل، پویا، علمی و با مبانی فکری آزمودهشده است که جهان هستی را آفریده خالق دانا و حکیم براساس نظام احسن مینگرد و پزشک را به خاطر احاطه و تسلطی که قبل از پزشکی باید به علوم مختلف داشته باشد تا درک صحیحی از جهان هستی پیدا کند، حکیم نامیده است.
واژه پزشکی یک واژه دیرینه ایرانی است که طی تحولاتی هشت هزار ساله دگرگون شده است. ریشه این واژه در اوستا «بئشه زه» میباشد که به معنی «آسیبزدا»و «بئشه زو» به معنی «آسیبزدایی» است. نخستین پزشک آریایی «ترتیا» یا «اترت» نام داشته که به منزله «اسکلپسیوس» در یونان یا «آسکولاپیوس» در روم میباشد.
در میان ایرانیان «ترتیا» نخستین کسی بود که در جراحی دست داشته و از خواص دارویی گیاهان مختلف آگاه بوده است و خودش عصاره آنها را استخراج مینموده است. مکتب مزدسینا بیش از 6500 سال قبل از میلاد مسیح (ع) به رهبری زردتشت در شمال باختری ایران (آذربایجان) بنیاد نهاده شد.
پایه این مکتب بر «بهی بخشی» بود. مردم پیش از آن منشاء بیماریها را حلول ارواح خبیثه در بدن انسان و خشم و قهر خداوندان میدانستند؛ در حالی که پیشوای این مکتب خرافات را در هم شکست و گفت منشاء بیماریها عدم رعایت بهداشت، پلیدی و کردارهای زشت است و اساس درمان را که در زمانهای پیشین ارضای خاطر خشمگین خدایان با فدیههای خونین بود، درهم ریخت و مبارزه با بیماری را در مرحله اول به وسیله گیاهان دارویی، در مرحله دوم با عمل جراحی و در مرحله سوم با تلقین کلام مقدس و دعا توصیه نمود...
برای خواندن بخش دوم -مروری بر طب سنتی ایران- اینجا کلیک کنید.