موجودات نیازمندی مانند انسانها همواره درحال استفاده از مراکز عاطفی مغزشان هستند. ما انسانها هرازگاهی برای صلح و ثبات دعا میکنیم، برای رسیدن به آرامش سرگرم مراقبه میشویم و گاهی حتی برای مالاندوزی به مناجات رو میآوریم؛ در جستجوی معجزه تا دیر راهبان کوههای پیرنه در فرانسه سفر میکنیم، برای اثبات اخلاص خود به مکه میرویم، حتی گاهی قارچ توهمزا میخوریم تا افقهای ماورا را ببینیم و به کلیسا، صومعه یا مسجد میرویم تا به آرامشی ملکوتی برسیم، اما غالبا برای هیچ چیز به اندازه سلامت دعا، نیایش و مراقبه نمیکنیم. سلامت را با هیچ چیز دیگری نمیتوان سنجید. اگر مرده باشیم، آرامش بیمعناست. پس به خودمان میقبولانیم تا وقتی پزشکی ما پابرجا و پزشکانمان هوشیار هستند، میتوان به اثربخشی دعاهایمان امید داشت.
ایمان و سلامت
برخی یافتههای جدید گواهی میدهند ایمان بهواقع سلامت میآورد. در یک سال، افرادی که در مراسم مذهبی شرکت میکنند، احتمالا کمتر از مردمی که در این نوع مراسم شرکت نمیکنند، فوت میکنند. مردم معتقد به خدای رحمان و رحیم بهتر از مردم غیر معتقد تشخیصهای بیماری را تاب میآورند. حتی قاتلی از جنس ایدز وقتی با ایمانی ناب روبرو شود، دستکم کمی عقب مینشیند. دکتر گیل ایرونسون، استاد روانپزشکی و روانشناسی دانشگاه میامی که درباره ارتباط درمان ایدز با ایمان مطالعه میکند، میگوید: «باوجود اتکا بر درمان پزشکی، میتوان گفت معنویت پیشآگهی درمان را بهتر میکند.»
دشوار میشود تحت تاثیر دیدگاههایی چنین معنوی قرار نگرفت، اما برخی تردیدها شانه به شانه این معنویت میآیند و ما را نسبت به اهمیت این باورها به شک میاندازند. مثلا اینکه وقتی به کلیسا میروید، بیشتر عمر میکنید چون همانجا میتوانید میزان کلسترول خونتان را کنترل کنید و بیشتر تحت نظر پرستاران باشید. (ظاهرا اشاره به این موضوع است که معمولا در مجاورت کلیساها درمانگاههایی وابسته به آن کلیسا وجود دارد.) یا وقتی به ایدز مبتلا شدهاید، معنویت باعث افزایش سطح کورتیزول- هورمون استرس- و درنتیجه کاهش بار ویروس میشود. دکتر ریچارد اسلون، استاد رفتار پزشکی در دانشگاه کلمبیا، از موضعی دیگر عقیده دارد، علم کاری با توضیحات ماوراءالطبیعه ندارد. مذهب و علم هر یک دغدغههای متفاوتی دارند.
ایمان و طول عمر
اگر باور به اثربخشی یک قرص میتواند اینقدر اثربخش باشد، باور به خدا و آموزش آن که بسیار ژرفتر از هر علم داروشناسی با ایمان مردم مذهبی درتماس است، باید اثر بیشتری داشته باشد. یک راه برای آزمایش این موضوع بررسی سلامت افرادی است که بهطور مرتب به کلیسا میروند. روبرت هامر، جمعیتشناس اجتماعی، جمعیتی با همین موضوع را از سال 1992 مورد بررسی قرار داده و نتایجی بهدست آورده که دشوار بتوان برسر آنها بحث کرد. امکان مرگ افراد، 8 سال بعد از شروع مطالعه که هرگز در مراسم مذهبی شرکت نمیکردند، 2 برابر افرادی بود که هفتهای یکبار در این مراسم حضور داشتهاند. کسانی که در این مطالعه در میانههای خط حضور دائمی و هرگز بودهاند، احتمال مرگشان نیز میانگین 8 سال بوده است.
مطالعهای مشابه توسط دنیل هال، کشیش کلیسای اسقفی و جراح مرکز پزشکی دانشگاه پیتزبورگ به این نتیجه رسیده افرادی که در مراسم دعای کلیسا شرکت میکنند، 2 یا 3 سال بیشتر از سایرین عمر خواهند کرد. برای اطمینان بیشتر، او پی برد ورزش کردن میتواند طول عمر را از 3 تا 5 سال افزایش دهد و درمان با استاتینها (کاهش دهندههای چربی خون) از 2/5 تا3/5 سال.
هامر میگوید: «برخی عوامل تعجبآور نیستند. مردمی که در اجتماعات مذهبی شرکت دارند احتمالا بیشتر از دیگران برای دوستی، حمایت و تشویق برای رفتن پیش پزشک روی هم حساب میکنند.»
حتی سرسختترین دانشمندان هم اذعان میکنند این همه ماجرا نیست و متغیرهای دیگری دستاندرکار هستند که اندازهگیری و بررسیشان بسیار دشوارتر است. باورهای مذهبی نهتنها موضوع ذهن، بلکه تعهد جسم هم هستند. اندامهای حسی، مزهها، بوها، آواها، موسیقی و معماری اماکن مذهبی هم در این میان نقش دارند. درست همان مناظر و بوهایی که تصور میشود مغز و بدن بیمار را در زمان ورود به بیمارستان برای درمان آماده میکنند، قدم زدن در یک مکان مذهبی هم ممکن است آرامش و سلامت برای فرد فراهم کند.
دارونما چه میکند؟
دارونما اولین بار در سال 1780 در ادبیات پزشکی دیده شد. دارونما میتواند همان رفتارهای معجزهآسای شفابخش را در برابر رفتارهای بیمار داشته باشد. به بیمار قرص شکر بدهید و بگویید مسکن است، درد ممکن است بهواقع قطع شود. بیماران مبتلا به پارکینسون که تحت عمل جراحی ساختگی قرار میگیرند و به آنها گفته میشود سطح پایین دوپامین آنها که مسوول بروز بیماری در آنهاست ارتقا یافته، عملا احساس افزایش دوپامین در وجودشان دیده میشود. نیوبرگ تعریف میکند که غده سرطانی در بیماری که نوعی داروی تجربی را دریافت کرد، کوچکتر شد و وقتی فهمید دارو بیاثر بوده، دوباره رشد کرد. بعد که پزشک به بیمار آب مقطر داد و گفت این دارو قویتر از قبلی است، غده دوباره کوچک شد. زمانی که سازمان غذا و داروی آمریکا درنهایت اعلام کرد دارو اثری ندارد، بیمار فوت کرد.
به گفته نیوبرگ، بهنظر میرسد مغز این توانایی را دارد که آثار دارونما را از راههای متفاوت مورد هدف قرار دهد. هیچ علمی نیست که ثابت کند شفاعتخواهی دیگران شما را خوب میکند، اما شکی نیست که ضرری هم ندارد و احتمالا اینکه بدانید افرادی برای شما دعا میکنند، کمکتان میکند.
کلیساهایی که برای مطالعه انتخاب شدند
کلیساهای آمریکاییهای آفریقاییتبار جای خوبی برای بررسی ارتباط حداکثری ایمان و سلامت هستند. سالهای ابتدایی تاریخ آمریکا، کلیساها تنها جاهایی بودهاند که سیاهپوستان آفریقایی اجازه داشتهاند آنها را برپا و اداره کنند، درنتیجه این افراد بسیار در این فرهنگ جا گرفتند. کلیساهای سیاهپوستان آمریکایی بسیار متفاوتتر از کنیساهای یهودیان، مساجد مسلمانان و حتی کلیساهای سفیدپوستان آمریکایی هستند. این کلیساها مراکز زندگی معنوی، جماعتی و سیاسی مردم محسوب میشوند. با توجه به گسترش بیشتر چاقی، فشارخون و برخی دیگر از عادتهای نامطلوب زندگی بین سیاهپوستان آمریکایی، کلیساها باتوجه به موقعیت قدرتمندی که دارند میتوانند منشاء خیر باشند. در دهه 1990 مارسی کمپل، استاد تغذیه دانشگاه کارولینای شمالی، کمک کرد یک بررسی 4 ساله با عنوان «اتحاد کلیساهای کارولینای شمالی برای سلامت بهتر» آغاز شود. هدف این طرح که با مشارکت بیش از 50 کلیسا انجام شد، این بود که 2500 عضو این کلیساها تغذیه بهتری داشته باشند، بیشتر ورزش کنند و درمجموع ایمانشان ارتقا یابد. این اقدامات شامل آن میشد که پیشوایان مذهبی در موعظههای خود حضار را به سلامت توصیه کنند، ضمن اینکه در مراسم این کلیساها غذای سالم ارائه میشد. این طرح آنقدر موفق بود که باعث شد با نام جدید «روح و جسم» با همت موسسه ملی سرطان و انجمن سرطان آمریکا و به کمک انتشار متنها، دیویدی و کتابهای آشپزی در سراسر کشور اجرا شود.
درجواب افراد بدبینی که عقیده داشتند کلیساها در این طرح نقش دست دومی را ایفا کردند، کمپل اشاره میکند اثربخشترین گامها نه از سوی متخصصان تغذیه بلکه از منبرهای موعظه برداشته شده است. وی میگوید: «جسم انسان مانند معبدی است و پیوندی ساخته شده بین جسم مادی و مذهب و خوب زیستن معنوی.
تاثیر دعا برای دیگران
سال 1872، فرانسیس گالتون، فردی که روی اصلاح نژاد انسان و اثرانگشت کار میکرد، به این نتیجه رسید که پادشاه و ملکه باید بیشتر از سایر مردم عمر کنند زیرا میلیونهای نفر به جانشان دعا میکنند. تعجبی نبود که تحقیقات او خلاف آن را ثابت کند، شاید بهدلیل رژیم غذایی غنی و تنبلی عارض بر اعضای خاندان سلطنت. نتایج مطالعهای بسیار بحثبرانگیز که سال 1988 از سوی راندولف بیرد، متخصص قلب از بیمارستان عمومی سانفرانسیسکو، انجام شد، نشان داد وضعیت بیماران قلبی که برای آنها دعا شده، بهتر از آنهایی است که کسی برایشان دعا نکرده است. بعدها در سال 2005، مطالعهای بزرگتر با مدیریت هربرت بنسون از دانشگاه هاروارد یافتههای مطالعه بیرد را به چالش کشید و ادعا کرد عوارض(پیچیدگیها) در 52درصد از بیمارانی که دعا دریافت کرده بودند، دیده شده و این میزان برای بیمارانی که دعا دریافت نکرده بودند، 51درصد بوده است. سلون میگوید: «بنا بر دلایل فراوان هر تلاشی برای پیدا کردن پیوندی بین دعا و شفابخشی راهی غیرعاقلانه است. امکان ندارد بتوانیم بفهمیم چقدر از دعا به فرد میرسد زیرا اندازهای برای دعا وجود ندارد بنابراین اثربخشی آن هم معلوم نیست.»
از آنجا که دعا کردن محور ایمان است، این استدلالها خداباوران را دلسرد نمیکند. البته موضوعی وجود دارد که هر 2 طرف این بحث برسر آن اتفاق نظر دارند؛ وقتی درباره اثر دریافت دعا بررسی میکنید، بسیار مهم است که افراد بدانند دعا میشوند یا نه. حتی اشاره کوچکی به افراد مبنی بر اینکه در گروه دعاشونده یا گروه کنترل قرار دارند، میتواند اثر معروف دارونما را نمایان کند.
سیمکشیهای معنوی مغز
از این منظر، بهطور قطع میتوان درباره نقش ایمان در سلامت تردید کرد، اما این موضوع هم انکارشدنی نیست که در مغز و بدن همه انسانها شبکه مفصلی از سیمکشیهای معنوی وجود دارد. حتی اگر بتوان برای هر شاخهای از آن توضیحی را هم ارائه داد، باز هم به معنای آن نیست که نمیتوانیم از این امکان استفاده کنیم و اگر استفاده از هر یک از این شاخهها بتواند کمکی به سلامت ما کند، آیا نباید از این مزیت استفاده کرد؟ «مطالعات فراوانی بر نقش مثبت ایمان بر سلامت تاکید دارند». این جمله را گفتههای دکتر آندرو نیوبرگ، استاد روانشناسی و مطالعات مذهبی دانشگاه پنسیلوانیا میگوید. به عقیده وی، کارکرد مغز درباره معنویت و مذهب بسیار پیچیده است و ما به این زودیها نمیتوانیم از این عملکرد پیچیده سردربیاوریم.
هرچه هست، در مغز ماست
«ما گرفتار مغز خودمان هستیم.» شاید بهترین جمله برای توصیف کارهای نیوبرگ در 15 سال گذشته باشد. نویسنده 4 کتاب دراینباره از جمله «چگونه خدا مغز ما را دگرگون میکند؟»، نگاه بسیار دقیقی بر چگونگی کارکرد مراکز عاطفی پردازش اطلاعات ما انداخته است. برای این کار از مغز بیش از 100 داوطلب که هر یک از نظر اعتقادات مذهبی و وضعیت مراقبه با هم تفاوت داشتند، انواع اسکنها گرفته شد. با گذشت زمان، نیوبرگ و تیم همکارش میخواستند بدانند بر اثر کدام تجربه، کدام قسمت از مغز روشن میشود؟
اگر دعا و مراقبه بهقدر کافی تکرار شوند، در مغز تغییراتی دائمی ایجاد میکنند. به نظر میرسد لوب جلویی مغز افرادی که به مراقبه درازمدت یعنی تمرین مراقبهای که 15 سال یا بیشتر طول بکشد، مشغول بودهاند، از سایر افراد ضخیمتر میشود.
تغییر شکل مغز به هر دلیلی ایجاد شده باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. عملکرد بهتر لوب جلویی مغز باعث تقویت حافظه میشود. در بخشی از مطالعه، نیوبرگ مغز افرادی که از ضعف حافظه خود شکایت داشتند را پیش از شروع مراقبه و پس از آن اسکن کرد. مشاهده شد با پیشرفت روند مراقبه و بزرگ شدن لوب جلویی، حافظه این افراد بهتر شد.
روزه؛ همپوشانی ایمان و سلامت
ایمان و سلامت در جاهایی دیگر هم همپوشانی دارند. روزه را در نظر بگیرید. روزه تطهیرکننده از مهمترین روشهای سنتی سلامت و مناسک مذهبی است که میگویند در اولین قدم بدن را از سموم و در قدم بعدی از گناهان پاک میکند و درخدمت زهد و تقوای روزهگیران قرار میگیرد. روزه حتی در شکل غیرایمانی آن هم این روزها مورد توجه قرار گرفته، مانند روزه آب، روزه چای و... یهودیان در روز کیپور روزه میگیرند، مسلمانان در ماه رمضان، کاتولیکها پیش از عید پاک روزه میگیرند و هندوها 18 روز از سال را غذا نمیخورند. این روزهها اگر درست انجام شوند، میتوانند فرد را به پاکی، خلوص و رضایتمندی برسانند. محرومیت از غذا چه با هدف سلامت انجام شده باشد و چه با هدف تزکیه نفس، حس سرخوشی رسیدن به هدف را در روزهدار ایجاد میکند. ماجرا همین باشد یا نه، باز هم پای نوعی اعجاز شیمیایی درمیان است.
تغییراتی شگرف در مغز
مغز یکی از اندامهایی است که برای ادامه فعالیتهای خود به انرژی فراوانی نیاز دارد. وقتی غذا به بدن نرسد، کبد وارد عمل میشود، گلوکز تولید میکند و آن را به تمام اندامهای بدن میفرستد و همواره این اطمینان وجود دارد نیازهای مغز بهقدر کافی تامین میشوند. ذخیرههای کبد 24 ساعت دوام دارند. بعد از 24 ساعت چربیها و پروتئینهای موجود در مرحله ترکیب خون تغییر میکند و باعث تغییراتی در ترکیب خون میشود. این تغییرات سریع شیمیایی درون ماشین حساسی مانند مغز پرتاب میشوند و احتمالا در یک چشم برهم زدن ادامه مییابند. به گفته دکتر کاترین گوردون، متخصص غدد درونریز، «تغییراتی واقعی که به سرعت در بدن ایجاد میشوند شاید بتوانند دلیل خلوص در دوران روزه را توضیح دهند. مغز حتی در دوران روزههای کوتاهمدت نیز در وضعیتی متفاوت قرار میگیرد. این وضعیت از نظر بیولوژیکی خوب نیست، اما حس سبکبالی و آرامشی که با گرفتن روزه هرچند در زمانی کوتاه به فرد دست میدهد، باعث تقویت روزه و پاداشی میشود که شما به خاطر آن روزه گرفتهاید.
قدرت دعا
برای اغلب خداباوران، طبیعیترین نقطه تلاقی زندگی مذهبی و سلامت، دعاست. حکمای الهیات سرشناس به قدرت دعا در شفای بیماریها باور دارند. برخی دانشمندان برجسته هم همین نگاه را نسبت به دعا دارند، بهطوری که از سال 2009-2005 بیش از 6هزار مطالعه دراینباره چاپ شده است. حامی مالی برخی از این مطالعات گروههایی مانند بنیاد جان تمپلتون بوده که بخشی از رسالت خود را جستجوی همپوشانیهای علم و مذهب میداند. منابع مالی برخی دیگر هم از طرف گروهها یا افراد بیطرف تامین شدهاند.
ترجمه: مرجان یشایایی