فرزندان نیاز دارند با والدین خود در ارتباط باشند. ارتباط با فرزندان راهی است که والدین نهتنها میتوانند ارزشها و اعتقادات خود را به فرزندانشان منتقل کنند، بلکه احساس امنیت و ایمنی در آنها ایجاد خواهند کرد. نیاز به امنیت و ایمنی دومین نیاز اساسی انسانها بعد از نیازهای فیزیولوژیک (مانند نیاز به غذا، هوا و مراقبتهای بهداشتی) است. علاوه بر این، چنین ارتباطی نیاز فرزندان به عشق، احترام و توجه را نیز تامین میکند. به همین دلیل است که ارتباط با والدین نقش بسیار مهم و اساسی در رشد سلامت روان فرزندان دارد.
با اینکه ارتباط والدین نقش جدی و اساسی در سلامت روان فرزندان دارد ولی بهدلیل تعدد نقشها و مسوولیتهای اجتماعی، گاهی اوقات بعضی والدین زمان کمی به فرزندان خود اختصاص میدهند. زمان کم برای فرزندان و اوقات خانوادگی، از نگرانیها و دلمشغولیهای شایع بسیاری از والدین است. زمانی که مادر شاغل است، این نگرانی شدت بیشتری پیدا میکند. گاهی چنین نگرانیهایی منجر به احساس گناه یا شرم میشود. بعضی والدین ممکن است تصمیم بگیرند برای کاهش احساس گناه، امکانات و امتیازات خاصی به فرزندان خود بدهند، غافل از اینکه این کار، نهتنها نیاز فرزندان را تامین نمیکند بلکه منجر به مشکلات جدیتری برای آنها میشود زیرا در اکثر مواقع چنین امکاناتی نه ضرورتی دارند و نه فایدهای، مانند برگزاری جشن تولدهای آنچنانی و خرید انواع گوشی، تبلت و... در اختیار گذاشتن این امکانات، معمولا منجر به کاهش اوقات خانوادگی میشود زیرا همان وقت اندکی که والدین در خانه داشتند که به فرزند خود اختصاص دهند، هم از دست میرود. در این مواقع فرزند به اتاق خود میرود و ساعتها به بازیهایی میپردازد که بسیار تقویتکننده، جذاب و پرکشش و در عین حال بیفایده و ثمر هستند. در این میان، والدین هم گاهی احساس بهتری دارند زیرا فرزندشان شکایت کمتری از تنهایی و نبود والدین خود دارد. این در حالی است که آن نیاز اصلی که نیاز به حضور والدین است، همچنان تامیننشده باقی میماند.
در هر حال، بسیاری از والدین نگران پیامدهای ساعت کم اوقات خانوادگی و تعدد مشغولیتها و مسوولیتهای خود هستند. آنها نگراناند که ساعت محدودی که برای فرزندانشان میگذارند، چه صدمهای به فرزندشان میزند و در عین حال، قادر به آزاد کردن ساعتهای بیشتری نیستند. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که تحقیقات نشان داده برای رشد و پرورش فرزندان و تامین سلامت روانی و اجتماعی آنها، کمیت رابطه چندان مهم نیست بلکه کیفیت رابطه بسیار ارزشمند است. مثلا پدری را در نظر بگیرید که بیکار است و به همین دلیل ساعات بیشتری در منزل سپری میکند. وی احساس رضایت چندانی از خود ندارد و با اینکه در خانه است، نهتنها تعامل و ارتباطی با فرزندش برقرار نمیکند بلکه حتی ممکن است با برخوردهای کلامی و رفتارهای خود شروع به عیبجویی و انتقادهای افراطی از فرزند خود کند. مسلم است چنین ارتباط و تعاملی به رشد و سلامت فرزند نخواهد انجامید. یا تصور کنید مادری را که ساعتها در منزل است و وقتش را به شستشو یا تماشای برنامههای تلویزیونی میگذراند و گهگاه تذکراتی میدهد که فرزندش درسش را بخواند یا سر و صدا نکند. چنین تعاملاتی چندان به تامین نیازهای روانی و عاطفی فرزندان کمک نخواهد کرد. مهمتر از کمیت و تعداد ساعات کنار فرزندان بودن، کیفیت رابطه با فرزندان است. مهم نیست چقدر زمان کنار فرزندان خود هستید بلکه مهم این است که چگونه با آنها ارتباط برقرار میکنید. ارتباطی که توام با این موارد است، اصلا به فرزندان کمک نمیکند؛ انتقاد مکرر، تحقیر، سرزنش، تذکرهای مکرر، مقایسه کردن، نصیحت کردنهای مکرر، کنترل و دستور دادن و ...
خبر خوب برای والدینی که نگران فرصت کم ارتباط با فرزنشان هستند، این است که: «فرزندان اصلا در این زمینه سختگیر نیستند و لازم نیست کارهای سخت و دشواری برای رضایت آنها انجام دهند».
والدین با انجام کارهای بسیار ساده همراه با فرزندان، هم میتوانند به رشد روانی و پرورش سالم کودکان خود کمک و هم پیوند خود را با آنها تقویت کنند. تحقیقات مکرر در سراسر جهان نشان داده رابطه باکیفیت والدین با فرزندان، از بروز بسیاری از آسیبهای روانی، اجتماعی مانند اعتیاد، روابط ناسالم، پرخاشگری، رفتارهای ضداجتماعی و... پیشگیری میکند.
منظور از رابطه باکیفیت این است که والدین و فرزندان کنار همدیگر باشند و به تعامل و ارتباط بپردازند و فعالیت یا کار مشترکی انجام دهند.
دکتر ربابه نوری
روانشناس بالینی و عضو هیاتعلمی دانشگاه خوارزمی