«چندی پیش مهمان زن و شوهری بودم که هر 2 از مرز 70 سالگی گذشته بودند. روابط خشن و تند و تیز بین آنها این پیام را میداد که هر لحظه ممکن است آتش جنگی میان زن و شوهر برپا شود. دختر میزبان هم از اختلاف شدید و احتمال جدا شدن و طلاق این زوج بعد از 50 سال زندگی زناشویی ابراز نگرانی میکرد و میگفت ما از حل اختلاف بین آنها عاجز ماندهایم.» شاید اختلاف زناشویی میان جوانان موضوع عادیای باشد ولی بین سالمندان دور از ذهن و گاهی حیرتآور است. دکتر شهربانو قهاری، روانشناس بالینی، عضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی ایران معتقد است: «طلاق در سالمندان بدترین گزینه است و در بسیاری موارد با ریشهیابی درست و کنار زدن عوامل محرکزای تنش میتوان زندگی از هم گسیخته زناشویی سالمندان را به مسیر درستی هدایت کرد.»
سلامت: ریشه اختلافهای زناشویی در دوران سالمندی از کجاست؟
سالمندی دورهای است که روان و جسم انسانها تغییرهای زیادی پیدا میکند. اگر بخواهیم این موضوع را ریشهیابی کنیم خیلی گسترده است اما میتوانیم به 3 علت اصلی که باعث شعلهور شدن اختلافنظر و تنش میان سالمندان میشود، اشاره کنیم.
مورد اول اختلافهای قدیمی است که در این دوره سر باز میکنند. بعضی از سالمندان از همان دوران جوانی اختلاف دارند ولی بعد از مدتی به این نتیجه میرسند که به علت وجود فرزندان یا قبح نام طلاق و عوامل دیگر از طلاق صرفنظر کنند و به زندگی ادامه دهند ولی با رفتن فرزندان و تنها ماندن اختلافهای قدیمی تازه شده و دعواها از سر گرفته میشود.
مورد بعدی، وجود بیماریهای جسم و روان است. بیماریهای روانشناختی تاثیر بسیار مخربی روی روابط زناشویی افراد جوان یا سالمند میگذارد. مثلا فرض کنید زن یا شوهر به افسردگی مبتلاست...
سلامت: که البته افسردگی در سالمندان زیاد هم دیده میشود.
کاملا درست است. فرد افسرده تمایلی به برقراری ارتباط با همسر، صحبت کردن با او، مشارکت در امور زندگی و... ندارد. این موارد میتواند باعث سردی ارتباط، فاصلهگرفتن از یکدیگر و نزاع بین زوج شود. گاهی نیز علاوه بر علائم روانی، پرخاشگری و بدبینی نیز اضافه میشود که وضعیت را وخیمتر میکند. آلزایمر هم بیماریای است که در سالمندان زیاد مشاهده میکنیم. چنین بیمارانی با پیشرفت بیماری به مراقبت دائمی نیاز دارند و نقش مراقب معمولا برعهده همسری است که خود ممکن است با چند بیماری دست به گریبان یا قوای جسمیاش تحلیل رفته باشد. همین مساله زمینهساز دلخوری و تنش میشود.
سلامت: پس سالمندان بیمار بیشتر دعوا میکنند؟
معمولا بله، بیماریهای مزمن یا غیرقابل درمان یکی از زوجها عرصه را بر دیگری تنگ میکند؛ بیماری به نوبه خود باعث پایین آمدن خلق و بدرفتاری بیمار با همسرش میشود که این موضوع نیز یکی دیگر از ریشههای تعارضهای زناشویی در سالمندان است.
سلامت: و اما مورد سوم؟
عوامل خارجی و بحرانهایی که در زندگی سالمندان یا زندگی زناشویی فرزندان پیش میآید. بهعنوان مثال بحرانهای مالی و کاهش درآمد، مشکلات اقتصادی فرزندان و حتی طلاق و ازدواج آنها زندگی والدین سالمند را تحتالشعاع قرار میدهد.
سلامت: چگونه میتوان بر این مشکلات غلبه کرد؟
مشکلات زوجها باید حل و فصل شود. بهتر است از یک مشاور کمک گرفته شود ولی سالمندان از نظر فیزیکی و روانی ضعیف هستند و اغلب آنها نمیتوانند در چنین مراکزی حضور پیدا کنند یا شاید هم حس خوبی نسبت به این مراکز ندارند. بنابراین میتوان وظیفه حل مشکلات را برعهده بستگان نزدیک سالمند گذاشت. در ایران معمولا فرزندان بزرگ خانواده یا فرزندان صاحب نفوذ، وظیفه حل و فصل مشکلات را برعهده دارند. اگر روابط پدر و مادر در طول سالها سالم باشد فرزندان در حل و فصل آن موفق خواهند بود. گاهی هم برادر و خواهرها و نزدیکان سالمند میتوانند کمک کنند. اختلافهایی که ریشه قدیمی ندارند معمولا به راحتی حل میشوند ولی اختلافهایی که به جدایی کشیده میشوند، اغلب از گذشته باقی ماندهاند.
سلامت: اختلافهایی که در اثر افسردگی، آلزایمر یا بیماری سالمند ایجاد میشود را چگونه باید حل کرد؟
در مشکلات جسمی با دارو و درمان میتوان شدت بیماری را کاهش داد.
سلامت: ولی پرخاشگری همیشه از سوی سالمند بیمار نیست. گاهی همسر مراقب کم میآورد و پرخاشگری و خشم از جانب اوست.
کاملا درست است و انتظار زیادی هم نمیتوان داشت. حتی دیده شده بهدلیل آلزایمر یا مشکلات دیگر بیمار را به خانه سالمندان میسپارند. به نظر من، در این مواقع هم باید همه گزینهها را امتحان کرد، مثلا از فرزندان کمک گرفت و هر هفته یا هر ماه یکی از فرزندان وظیفه رسیدگی به پدر و مادر را برعهده بگیرد یا اگر در توانشان هست پرستار بگیرند.
سلامت: چه زمانی جدایی و طلاق سالمندان توصیه میشود؟
جدایی بین سالمندان حتی اگر بهطور رسمی و قانونی هم نباشد، به هیچ وجه کار درستی نیست. البته اگر اختلافها زیاد است، میتوان چند روزی زوج سالمند را از هم جدا کرد، مثلا یکی از آنها را بهطور موقتی به خانه فرزندی فرستاد یا در 2 اتاق جدا ولی در یک خانه با هم زندگی کنند. با هم بودن آنها خیلی بهتر از جدایی آنهاست.
طلاق در سن بالا ضربه بزرگ روانی به سالمندان و حتی خانواده وارد میکند. حتی میبینید وقتی جدایی در اثر فوت اتفاق میافتد کانون خانواده چطور از هم پاشیده میشود. پدر و مادر همیشه نقش هدایتگری فرزندان را برعهده دارند. سلامت روان جامعه در گرو رابطه خوب بین پدر و مادر است.
سلامت: اگر جدایی اتفاق بیفتد آقایان بیشتر آسیب میبینند یا خانمها؟
هر 2 آسیب میبینند ولی میزان آسیب در خانمها بیشتر است چون محدودیت بیشتری دارند؛ معمولا از نظر اقتصادی ضعیف هستند، جای مناسبی ندارند و ممکن است در خانه فرزندان راحت نباشند. به هر حال گاهی داماد یا عروسی در خانه فرزند وجود دارد که شاید جلوی آنها چندان راحت نباشند. در سالمندی افراد از نظر روانی و جسمی ضعیف هستند و به هیچ وجه نباید آشیانه خود را خراب کنند.